وحید حاجی پور/ با افتتاح 5 فاز پارس جنوبی طی هفته جاری٬ میزان تولید ایران و قطر از بزرگترین میدان گازی جهان برابر خواهد شد. البته در این که برابری میزان تولید از این میدان منطقی است یا خیر موضوعی است که باید ویژگیهای مخزنی را در نظر داشت بطوری که بر روی کاغذ این برابری تولید بدون تردید به ضرر قطریهاست. یک سوم مخزن پارس جنوبی در محدوده آبهای ایران است و دو سوم دیگر در آبهای قطر و از سوی دیگر٬ شیب این میدان گازی به سوی دوحه است که نشاندهنده مهاجرت گاز از بخش ایران به بخش قطر است.
اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیتها را به نام خود تمام کند.
تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آنها ندارد و رسما اعلام میکند شرکتهای ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشتهاند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان اجرا و هزینه اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانیها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکتهای خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجهای جز اتلاف منابع ندارد.
زنگنه بارها و در موقعیتهای مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازیهای فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشارهای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکلهای حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.
وزیر نفت برای فرار از پاسخگویی طی سالهای اخیر و پیشرفت کند پروژهها٬ به گذشته اشارهای میکرد و با توجیهاتی که از نظر اهل فن فاقد منطق بود٬ همه چیز را آنطوری جلوه میداد که دوست داشت بویژه در حوزه توان داخل و شرکتهای ایرانی. او به دو برابر شدن زمان اجرای پروژه اشاره میکند بدون آنکه بخواهد بگوید به دلیل تحریمها٬ ورود تجهیزات مورد نیاز «قفل» شده بود و برای تهیه آن باید چندین برابر ارزش ذاتی یک کالا٬ پول پرداخت کرد که همین پرداخت پول هم برای پیمانکاران گران تمام میشد.
گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریتها در این شرکتها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکتهای ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چارهای جز افتخار به این افتتاحها نداشته باشد.
نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟
اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکتهای ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چارهای جز پذیرفتن مقطعی شرکتهای ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت میشد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.
افتخار امروزی که به قیچی روبانهای انتخاباتی رسیده است ما حصل یک تصمیم گیری درباره منابع ملت ایران بود که به دولت یازدهم رسید ولی فاز بندی و پیشرفت کند پروژهها٬ قسمت را اینگونه رقم زد که بهره برداری از 5 فاز پارس جنوبی به روزهای انتخابات کشیده شود در حالی که تا پیش از بهره برداری رسمی، کار تولید از این پروژهها آغاز شده بود. افتتاحهای در پیش برای اهالی فن نشاندهنده این است که هرگاه به شرکتهای ایرانی اتکا شود کارها به پیش برده میشود و هرگاه ملتمسانه به سوی شرکتهای خارجی دست نیاز دراز شود٬ تکلیف همانی است که امروز میبینیم:«عدم انعقاد یک قرارداد طی 4 سال فعالیت»!
البته توجه به این نکته ضروری است که شرکتهای داخلی با کیفیتهای روز جهانی نتوانستند پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریمهای اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکتهای ایرانی هم به آن افتخار میکنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشیها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره میشود که اعتقاد قلبیشان٬ بی کفایتی شرکتهای ایرانی است.
شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۳۰