ميزنفت/ دستپاچگی عجیب وزارت نفت و رسانههای همراه آن، در ذوق میزند؛ نمیدانند باید چگونه «دبه» توتال را با توجیهات مختلف بپوشانند و در همین اثنا توجهیات جالبی بافته میشود که نه تنها موثر واقع نشد، بلکه به ضرر این وزارتخانه نیز تمام شد. پس از آنکه توتال - بطور قابل پیش بینی - دبه کرد، گفتند و نوشتند که خبر رویترز به اشتباه ترجمه شده است. این راهکار که جواب نداد، گفتند رویترز شیطنت کرده و آنظور که خود میخواست نظرات پاتریک پویان را پوشش داده است ولی توتال هیچ توضیحی ارائه نکرد. کمی بعدتر اما وزیر نفت در یک اقدام غیر هماهنگ اعلام کرد از شنیدن سخنان توتالیها ناراحت شده است و گلایه خود را با رئیس توتال در میان خواهد گذاشت.
بطور حتم در وزارتخانه بزرگ نفت، هستند مدیران و کارشناسی که بتوانند صحت یا کذب بودن اظهارات رئیس توتال را رد یا تایید کنند ولی همه سکوت کردند تا وزیر نفت گله کند از چیزی که پیشتر هشدارش را شنیده بود. از بی عهدی فرانسویها و بازی آنها برای اخذ امتیازات بیشتر. وزیر نفت گفت از دست آنها ناراحت هستم ولی قرارداد فاز 11 با فرانسویها تا دو ماه دیگر امضا خواهد شد.
در واقع زنگنه نه میخواهد به انتقاد از توتال سخنی بگوید و نه قصد دارد آنها را از دست بدهد و سعی میکند بگونهای موضع گیری کند که نه گزک دست منتقدان خود دهد و نه مایه ناراحتی توتال شود. به همین دلیل است که در پرسشهایی که از توتال میشود، میگوید قبلا در این باره صحبت کرده است و پاسخش با ابروان گره خورده در هم همراه است.
با دبه توتال، زنگنه بیش از گذشته احساس شکست میکند ولی او اهل نا امیدی نیست و مطمئنا هر طور که شده، توتال را به ایران خواهد آورد ولو با ...؛ بگذریم، توتال اکنون یک شرکت نفتی نیست، برگه مهمی روی میز معادلات است که میتواند موجب نفس چاق زنگنه شود یا به وزیر نفت تنگی نفس دهد. این موضوع چنان برای وزیر نفت حیثیتی شده است که با وجود بدعهدیهای توتال، از فرانسویها خوب میگوید و از عقد «حتمی» قرارداد میگوید.
مراقبت از منافع ملی باید بیشتر از گذشته حساسیت برانگیز شود زیرا یکبار برای افزایش سقف قرارداد توتال در فاز 2 و 3 ، میلیونها دلار رشوه پرداخت شد و ممکن است این اتفاق باز هم تکرار شود. شرایط نفت و قرارداد فاز 11 بسیار حساس شده است و از آنجا که توتال نماد پیروزی یا ناکامی خواهد بود بهتر است نهادهای نظارتی به صورت دقیقتر روزهای پیش رو را رصد کنند.
*تحقق انتقادات
بدون تعارف، بیشتر انتقاداتی که از توتال و IPC میشد در حال محقق شدن است و او مانده با راه پیش رو چه کند. روند کار زمانی برای وی سخت تر شد که فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم هفته گذشته با صراحت هر چه تمام پرده از اشتباه مجلس برداشت و گفت: این اتفاقات ثابت کرد که دغدغه برخی دلسوزان مبنی بر وجود برخی اشکالات در الگوی جدید قراردادهای نفتی دغدغه ای جدی بود و برخی دلسوزان با آشنایی به ماهیت برخی شرکت های خارجی و اشکالات در الگوی جدید اعتراضاتی داشتند.
حسنوند یکی از افرادی بود که به شکل ویژهای از شخص وزیر نفت و قراردادهای IPC حمایت میکرد. وی که به دلیل حمایتهای بیش از حد از وزیر نفت مورد انتقاد قرار گرفته بود همواره از اهمیت IPC میگفت و نقدهای صورت گرفته بر این مدل قراردادی را جدی نمیگرفت در یک موضع گیری 180 درجهای به انتقاد از IPC پرداخت و اعلام کرد وزارت نفت بهتر است دست از لجاجت خود بردارد.
*اعتراف تلخ
بسیاری از مدافعان وزیر نفت در خصوص قراردادهای نوین نفتی در جلسات خصوصی و عمومی بارها از غیرکارشناسی بودن انتقادات صورت گرفته به قراردادهای جدید نفتی گفتند که یکی از آنها رئیس کمیسیون انرژی بود. یکی از توجیهات وزارت نفت در این باره٬ بی تاثیر بودن تحریمهای آمریکا بر قراردادها بود به نحوی عنوان میشد با جذاب سازی قراردادهای نفتی و شریک کردن سرمایه گذار خارجی در سود بلند مدت میدان نفتی یا گازی٬ امنیت سیاسی ایران هم افزایش مییابد و میتوان از قدرت شرکتهای بزرگ نفتی در شکست تحریمها و حتی جلوگیری از تحریمها استفاده کرد که در نوع خود تحلیل بسیار خامی بود.
این تحلیل در شرایطی عنوان شد که بسیاری از کارشناسان ارشد نفتی مانند فریدون برکشلی٬ غلامحسسن حسنتاش٬ محمد صادق معماریان و ... با ارائه مصداقهای فراوانی این موضوع را رد کردند ولی باز هم مدافعان به دفاع سطحی پرداختند. آنها در شرایطی که از بی اهمیت بودن تحریمهای آمریکا در قبال ایران گفتند که شرکت توتال رسما اعلام کرد تحریمهای آمریکا تعیین کننده حضور آنها در ایران است و تابع قوانین این کشور هستند. البته با وجود این اظهار نظر وزیر نفت در اقدامی که نشان روشنی از فرار به جلو بود اظهار داشت فرانسویها پیرو سیاستهای اتحادیه اروپا هستند نه آمریکا. از سوی دیگر برخی مدافعان گفتند این شرکت فرانسوی است و اصلا ارتباطی به آمریکا ندارند در حالی که سعی داشتند این موضوع را مخفی نگاه دارند که توتال یک شرکت بین المللی است و با حضور در بورس نیویورک٬ قوانین این کشور را پذیرفته است ولو آنکه محل ثبت شرکت در فرانسه باشد.
با اثبات نظر کارشناسان در این باره٬ تردیدها افزایش یافته است که بیش از پیش بیانگر درست بودن انتقاداتی بود که وزیر نفت آنها را سیاسی خوانده بود ولی گذر زمان موید صحت انتقادات بود مانند انتقادات دیگر که هفته گذشته فضای سنگینی را به وزارت نفت حاکم کرد.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس هر چند دیربه جمع منتقدان پیوست و با قبول اشتباهات این کمیسیون در پذیرفتن IPC عنوان کرد که حق با منتقدان بود. گرچه این اعتراف بسیار تلخ است ولی آنچه که از اهمیت ویژهای برخوردار است این بود که منتقدان قراردادهای جدید نفتی بر اساس تجارب و دانش خود روی موضوعاتی دست گذاشتند که با توجهیات ابتدایی رد شد و حالا با کنار رفتن لفاظیها٬ مهر تایید بر آنها زده شد. وزارت نفت حتی از یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس شکایت نیز کرد و درباره دلیل این شکایت نیز گفت: هدایت الله خادمی بیش از وظیفه نمایندگیاش از IPC انتقاد کرده و باید پاسخگوی انتقادات خود باشد.
با وجود تبرئه شدن خادمی از این شکایت٬ حتی ابزار شکایت هم نتوانست منتقدان را از پای بنشاند و همه اتفاقات چند هفته اخیر ثابت کرد که حق با منتقدان بود. متاسفانه در مجلس بیشتر نمایندگان با اظهارات وزیر نفت موافق بودند و خواهان اجرای IPC بودند که البته به دلیل عدم احاطه آنها به مسائل قراردادی٬ نمیشد به آنها انتقادی وارد کرد ولی کمیسیون انرژی اگر کمی هوشمندانه تر عمل میکرد اوضاع بسیار بهتر از آنی بود که امروز شاهد آنیم.
کمیسیون انرژی فقط یک متخصص نفتی داشت که منتقد بود و از او هم شکایت شد. رئیس کمیسیون انرژی مجلس کمی دیر به صحت انتقادات پی برد ولی اگر در جلسات به انتقادات آن روزها کمی حوصله به خرج میداد نه تنها وزارت نفت شهامت شکایت از مجلس را به خود نمیداد بلکه نیازی به اعتراف رئیس کمیسیون انرژی در باره اشتباهاتش نبود.
حالا زنگنه یک به یک مدافعان خود را از دست میدهد و در این میان باید انگ زنیهای رسانههای همراه این وزارتخانه به حسنوند هم باشیم. رویهای عادی که قصد دارد منتقدان را با برچسب زنی و سیاسی کاری به گوشه رینگ ببرد فارغ از اینکه حکایت این گونه اقدامات، حکایت ماری است که دور «اره» چنبره زد و با خیال آنکه دشمنش را در اختیار گرفته است، بر قدرت چنبرهاش افزود تا آنکه خود از پای درآمد و مرد.
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگر خنجر دوستان برده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم...
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم.