ميزنفت/ نماينده مردم گچساران طي نامه شديداللحني به وزير نفت نسبت به كشته شدن پنج نفر از كاركنان پيمانكاري نفت اعتراض كرده و سخن از استيضاح آورده است؛ نامه عجيبي كه دايره شگفتي را به موافقان شخصي بيژن نامدار زنگنه هم برده است و البته نبايد آن را جدي گرفت.
اينكه تاجگردون به استيضاح وزيرنفت بپردازد و داعيهدار اين موضوع شود بسيار عجيب است چراكه او از پشتيبانان اصلي و ويژه زنگنه در مجلس است و به گواه مشاهدات عيني رفت و آمدهاي بسياري در وزارت نفت دارد. اينكه رئیس كميسيون برنامه و بودجه مجلس چرا و به چه دليل بايد در وزارت نفت حضور فعالي داشته باشد در مقابل فلسفه حمايتهاي عجيب وي از زنگنه، چندان مهم نيست ولي سؤال اصلي اينجا مطرح ميشود كه دليل اين نامه تاجگردون چيست به ويژه آنكه رفاقت غيرقابل قيمتگذاري اين دو، از هر چیزی مشهورتر است.
زمستان 92، روزهاي پرحرارت انتخابات مجلس شوراي اسلامي و تبليغات تاجگردون در شهر خود يك حاشيه بزرگ داشت. در حالي كه طبق دستورالعمل وزير نفت، هيچ يك از مديران نفتي دولتي مجاز به انجام امور انتخاباتي نبودند، مديرعامل شركت بهرهبرداري نفت و گاز گچساران، خود را به كارناوالهاي انتخاباتي وي ميرساند و در كنار وي عكسي به يادگار ميانداخت و با وجود رسانهاي شدن آن در سمت خود باقي ماند.
آن مدير نفتي بهخوبي ميدانست بابت اين تخلف محرز خود پشتيبان بزرگي به نام تاجگردون داردكه ادامه مديريتش به او بستگي داشت، لذا بيتوجه به دستورالعمل وزير نفت همان كاري را كرد كه تاجگردون به آن علاقه داشت.
«كارت زدن» مديران نفتي استاني نزد تاجگردون به يك رويه تبديل شده است آن هم به واسطه روابط گرمش با زنگنه، مديرعامل سابق با وجود تخلفش بر رأس كار باقي ماند و پس از انتخاب تاجگردون به عنوان نماينده اين شهر، آشنايان و اقوام وی را به كار گمارد كه اخبار و احكام آن در رسانهها و شبكههاي مجازي پخش شد.
مدير نفتي مورد علاقه تاجگردون هيچگاه انتقاد آقاي نماينده را مشاهده نكرد و در ماجراي كشته شدن يكي از كارگران شركت نفت در انفجار خط لوله گناوه بيش از پيش به قدرتش پي برد ولي ديگر آن مديرعامل رأس كار نيست و مديري ديگر جاي او را گرفته است تا با كشته شدن پنج نفر از كاركنان نفت، تاجگردون وارد گود شود و پرچم استيضاح بلند كند.
نفوذ تاجگردون در نفت، شركت نفت و گاز گچساران را به بخشي از پازل محلي او تبديل كرده است و به همين دليل انتقادات بسياري به وي وارد ميشود كه بهترين راه براي كاهش از فشار انتقادات، نامه تند به وزير نفت است ولي شايد مهمترين بخش از تغيير بازي تاجگردون، تلاش براي نفوذ بيشتر در نفت است.
تاجگردون بهخوبي ميداند با انتشار اين نامه، وزير نفت از او دلجويي ميكند و اين همان جايي است كه ميتوان امتيازات شيريني از وزير گرفت، چه در بعد ملي و چه در مقياس محلي وگرنه استيضاح زنگنه در چند ماه مانده به پايان دولت توسط وي بعيد است.
رابطه عميق اين دو، بدون ترديد كنار آمدن زنگنه با خواستههاي تاجگردون را در پي خواهد داشت و مردم شريف گچساران نيز كمي آرام ميشوند چراكه همواره به تاجگردون ميتاختند كه دليل حمايت بيچون و چرا از سياستهاي وزارت نفت از سوي او چيست؟ كلمه استيضاح بارها از سوي مجلس قبل شنيده شد و با وجود سنگين بودن كفه منتقدان دولت در مجلس نهم، هيچگاه از استيضاح خبري نشد چه رسد به امروز كه استيضاح در مجلس دهم سختتر شده است.
اين گونه نامهنگاريها و تهديدهاي ضمني، خروجي جز اخذ امتيازات گوناگون ندارد. نه تاجگردون بهدنبال استيضاح است و نه مسئله بهوجود آمده بهقدري بزرگ است كه بتوان براي طرحش امضايي جمع كرد.