به گزارش
ميزنفت ، داستان نفتی شدن ونزوئلا از یک دیکتاتور آغاز شد؛
ژنرال گومز دیکتاتور افسانه ای ونزوئلا نفت را در این کشور صاحب صنعت کرد. اشتیاق گومز به جلب سرمایه های خارجی دولت او را به این فکر انداخت که هم از وزیر مختار آمریکا در کاراکاس و هم از کمپانی های نفتی کمک بخواهد تا پیش نویس طرحی را تهیه کنند که بعدا به صورت «قانون نفت ونزوئلا»درآمد. در این قانون تمام شرایط امتیاز، مالیت ها و حق الامتیازها کاملا روشن شده و بالاخره برخلاف مکزیک این موضوع نیز دقیقاً تشریح شده بود که در ونزوئلای زیر فرمانروایی گومز، چگونه با مام احتمالات سیاسی و اداری مقابله شده و به چه ترتیب ثبات مالی برای کمپانی های خارجی تضمین می شود.
باوجود این، تا سال 1922، یعنی همان سال تصویب قانون جدید نفت، هنوز درباره این مسأله که آیا امکان توسعه استخراج و بهره برداری نفت در حد قابل ملاحظه در ونزوئلا وجود دارد، سؤالاتی وجود داشت. نتایج اکتشافات را می شد تا حدی جالب توجه خواند، ولی نه چیزی بیش از این حد، در حالی که سرمایه های مورد نیاز و کوشش هایی که بایستی صورت می گرفت، بوضوح در حدی عظیم پیش بینی می شد.
در سال 1922 پارهای از زمین شناسان امریکایی، که تا آن زمان 4 سال تمام از کمپانی شل برای نقشه برداری از ونزوئلا صرف وقت کرده بودند. ارزیابی نا امیدکننده ای از چشم انداز نفت در این کشور و همچنین تمامی قاره امریکای لاتین به دست دادند. آنچه را که آنها دیده بودند فقط می شد با کلمه «شبح» تشریح کرد. به نظر آنها از ده سنت سرمایه گذاری در کار نفت در خود خاک ایالات متحد میشد بیش از یک دلار سرمایه گذاری در امریکای لاتین انتظار سود داشت. آنها تا این حد پیش می رفتند که می گفتند حتی هزینه تولد نفت در خود خاک ایالات متحد، ارزانتر از هر نقطه دیگری در امریکای لاتین تمام می شود اما داوری آنها خام ناسنجیده بود.
در دسامبر همان سال چاه «باروزو» متعلق به کمپانی شل در ناحیه دریاجه ماراکایبو می شد. میدان نفتی باروزو که در ابتدا چندان قابل توجه به نظر نمی رسید، توسط«جرج رینولدز» مدیر محل کمپانی شل به عنوان نقطه برگزیده و قابل اتکا مورد نظر و مراقبت قرار گرفت.
این همان جرج رینولدز یا «بلوط کهن انگلیسی» بودکه 15 سال قبل قاطعانه و به رغم تمام مشکلات عظیمِ موجود، برای اولین با پروژه اکتشاف نفت در ایران را توسط کمپانی نفت انگلیس و ایران به ثمر نشاند و پس از این موفقیت درخشان او را اخراج کردند و در مقابل خدمتش جز پاداشی ناچیز، کف دستش نگذاشتند. 15 سال قبل قاطعیت پشتکار او دروازههای خاورمیانه را بروی تولید نفت گشود و اکنون همین نقش را در ونزوئلا بازی می کرد.
فوران لاروزو ثابت کرد ونزوئلا می توان کشوری تولیدکننده در سطح جهانی باشد. بزودی بیش از یکصد هیأت نفتی که غالب آنها امریکایی بودند- ولی در میانشان انگلیسی هم دیده می شد- در این کشور به فعالیت پرداختند. این هیأتها وابسته به گروه های مختلفی بودند، از کمپانی های درجه اول نفتی گرفته تا تولیدکنندگان و فعالان مستقلی نظیر ویلیام.اف.باکلی که فقط امتیازی به دست آورده بود که یک بندر نفتی در ونزوئلا بسازد.
هجوم نفتی، فرصتهای فراوانی را در اختیار ژنرال گومز قرار داد که خود را تا آنجا که می توانست ثروتمند سازد.
اعضای خانواده، وابستگان، دست نشاندگان و کمیسیونرهایش بلا انقطاع امتیازاتی نان و آب دار از دولت به دست می آوردند و سپس این امتیازات را با منافعی سرشار به کمپانی های مختلف خارجی می فروختند و لبته حق و حساب خود ژنرال را نیز در این میان فراموش نمی کردند. پس از مدتی برای آنکه این روند صورتی منظم به خود بگیرد، ژنرال و دوستانش یک شرکت کاغذی و قلابی به نام «شرکت نفت ونزوئلا» تشکیل دادند ولی به طور خصوصی این شرکت «کمپانی ژنرال گومز» خوانده می شد. به وسیله این کمپانی، گومز و دلالانش متقاضیان خارجی را به هر سازی که دلشان می خواست می رقصاندند و کمپانی ها هم هیچ راهی، واقعاً هیچ راهی نداشتند جز اینکه اگر می خواستند در جهش عظیم نفتی دهه 1920 ونزوئلا شرکت داشته باشند به هر سازی که ژنرال می زند برقصند.
با این وجود توسعه و بهره برداری نفت ونزوئلا به حد سرسام آوری رسید و سرعت تولید آن در سال 1927، رقم خیره کننده 1.4 میلیون بشکه را تشکیل میداد. در سال 1927 ونزوئلا به تنهایی 137 میلیون بشکه نفت تولید کرد که پس از ایالات متحد، به صورت دومین کشور تولیدکننده نفت جهان درآمد.
در آن سال نفت، 76 درصد از کل صادرات و 50 درصد مجموع درآمد کشور را تشکیل داد. ونزوئلا به صورت بزرگترین تأمین کننده نفت خام کمپانی انگلیس را تولید می کردند. در مدتی کمتر از 10 سال ونزوئلا به صورت یک کشور نفتی درجه اول درآمد که رقابت بر سر جلب سرمایه گذاری خارجی در زمینه نفت نیز گوی سبقت را از دیگران ربود.
منبع: تاریخ جهانی نفت