به گزارش
ميزنفت ، روزنامه السفیر چاپ بیروت در پایگاه اینترنتی خود در مقاله ای با عنوان «این ها، مرزهای رویارویی منطقه ای است» به قلم کلیر شکر نوشت:
از اعدام آیت الله نمر النمر به خوبی پیداست که عربستان سعودی روند تنش آفرینی را در روابط خود با ایران در پیش گرفته است از این رو، تصمیم این کشور به قطع روابط دیپلماتیک با ایران مسئله ای غافلگیر کننده یا غیرعادی نبود و صرفا مکمل منطقی مسیر بدون بازگشتی است که «کشور نفت» در روابطش با ایران در پیش گرفته است.
به این ترتیب، زمینه گفتگو میان دو کشور به منظور گشودن باب مذاکره درباره فضای جنگ نیابتی موجود میان آنها از بین رفت و منطقه همچنان در حال آماده باش و واکنش های تنش آلود در نقاط مختلف درگیری به سر خواهد برد.
با این وجود، هلال درخشان استاد علوم سیاسی دانشگاه آمریکایی(بیروت) بعید می داند فضای تنش بین تهران و ریاض فراتر از مرزهای خلیج فارس نرود ولی ممکن است این تنش ها به نقاط مشخصی منحصر بشود. این مسئله علل مختلفی دارد که مهمترین علل آن به برگه های محدودی مربوط است که ریاض در اختیار دارد و می تواند از آنها در جنگ با جمهوری اسلامی ایران بهره برداری کند. وی تا حدودی یقین دارد که عربستان عملا برگه تاثیر گذاری در اختیار ندارد که بتواند ضربه ای دردناک به جمهوری اسلامی بزند اما برعکس اگر تهران تصمیم بگیرد واکنشی مشابه به رفتارهای ریاض نشان بدهد، ضربات سختی به سعودی ها خواهد زد و سناریوی محتمل نیز همین است.
خشان معتقد است جمهوری اسلامی می تواند از برگه های برنده زیادی که در اختیار دارد علیه عربستان استفاده کند. این کشور می تواند سطح تنش را بالا ببرد و پیش بینی می شود جمهوری اسلامی بدون آن که ردی از خود برجا بگذارد، با استفاده از طرفدارانش در منطقه الشرقیه عربستان، بحرین و حتی یمن، که ریاض از پیروزی هایی در آنجا دم می زند که وجود خارجی ندارد، به عربستان پاسخ دهد.
عربستان بیش از پیش تحت فشار نظامی قرار بگیرد و کسب هرگونه پیروزی برای آن غیرممکن شود. چرا که پیش از آل سعود نیز نه عبد الناصر، نه عثمانی ها و نه هیچکس دیگری نتوانسته است بر مردم یمن پیروز شود. لذا رهبران سعودی ناگزیرند اذعان کنند که در باتلاق یمن فرورفته اند و خروج سالم از این باتلاق برای آنها دشوار خواهد بود.
ایران برخلاف اتهاماتی که دشمنانش به آن می زنند، تاکنون دست به تحرکی جدی در منطقه الشرقیه یا بحرین نزده و همه توجه خود را روی پرونده هسته ای و تحریم های اقتصادی متمرکز کرده است. اکنون این کشور می تواند توجه خود را روی منطقه خلیج فارس متمرکز کند و به گونه ای به اقدامات «تحریک آمیز» سعودی ها، پاسخ دهد چرا که سعودی ها با رفتارهایشان همه توجیهات لازم برای اقدام مقتضی را در طَبَقی از نقره در اختیار ایران قرار داده اند.
به عقیده خشان، اعدام آیت الله نمر، اشتباه بزرگی بود که عربستان سعودی مرتکب شد، به ویژه آن که وی متهم به انجام اقدامات تروریستی یا نظامی نبود و نماینده طیف وسیعی از افکار عمومی در عربستان بود و خواسته های حقی را مطرح می کرد. از این رو، محکوم کردن وی به اعدام، رفتاری ویرانگر است که مسلما پیامدهای آن دامن عربستان را خواهد گرفت.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه آمریکایی معتقد است پیامدهای این تحول منطقه ای تنها در دو منطقه منحصر خواهد ماند. یکی در یمن که خود به خود آتش درگیری در آن شعله ور است و گفتگوها نتوانسته است فتیله جنگ را پایین بکشد و دیگری در مسئله سوریه است که بسیار پیچیده است و با توجه به اتفاق نظر میان مسکو و واشنگتن درباره گفتگوهای آینده، که جایگاه عربستان و قدرت تاثیر گذاری آن را تضعیف می کند، ممکن است ریاض نتواند به اهداف خود از این تنش آفرینی ها دست یابد.
خشان در خصوص لبنان نیز بر این باور است که گزینه رویارویی یا افزایش تنش به نفع هیچ طرفی نیست به ویژه از نظر حزب الله که از وضع شکننده کنونی راضی است و دست کم در شرایط کنونی نیاز به کسب دستاوردی بیش از این ندارد. اما این مسئله مانع از آن نخواهد شد که پرونده لبنان بار دیگر، در انتظار روشن شدن روند رویارویی منطقه ای و پیش از ورود میانجی ها برای آرام کردن اوضاع، دچار رکود و توقف شود.
در نهایت، این استاد علوم سیاسی تاکید می کند تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک یک تصمیم مهم است و بدان معنی است که بازگشت عقربه های ساعت به عقب، مستلزم زمانی طولانی است زیرا کسی که درهای سفارت خود را می بندد قصد ندارد در فاصله زمانی کوتاه آن را باز کند. این تصمیم نشان دهنده ترس مزمن عربستان سعودی از نفوذ ایران در منطقه است و مفهومی جز افزایش بیش از پیش تنش های موجود در منطقه در آینده نزدیک ندارد.