به گزارش
ميزنفت ، بلومبرگ در مقاله ای به قلم متیو فیلیپس نوشت:
فروپاشی روابط عربستان سعودی با ایران پس از اعدام [آیت الله نمر النمر] روحانی مبارز شیعه آغازی ترسناک در سال جدید برای ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی محسوب می شود. سلمان هشتاد ساله پس از آن که در پی مرگ ملک عبدالله -برادرش در ژانویه سال 2015- جانشین او شد، ریاض را وارد جنگ در یمن کرد، با بمب گذاری های انتحاری در داخل مرزهایش مواجه شد و همچنین شاهد دست یابی توافق هسته ای تاریخی بین ایران و آمریکا -قدرتمندترین هم پیمان عربستان طی پنجاه سال گذشته- بود.
بهای نفت خام -که شاهرگ حیاتی اقتصاد عربستان سعودی محسوب می شود- همچنان ارزان است و سبب کاهش چند میلیارد دلاری درآمدهای این کشور شده است. وزیر دارایی عربستان سعودی در روز 28 ماه دسامبر از کاهش شدید هزینه های این کشور در سال 2016 خبر داد.
به گفته لؤی الخطیب کارشناس مؤسسه بروکینگر در دوحه قطر، هزینه های نظامی عربستان سعودی افزایش یافته است و 28 درصد از بودجه این کشور را تشکیل می دهد. این در حالی است که بودجه نظامی آمریکا 18 درصد از بودجه کلی این کشور را تشکیل می دهد. یک هفته بعد، عربستان سعودی 47 زندانی که آنها را تروریست نامیده بود، از جمله شیخ نمر النمر روحانی برجسته شیعه را اعدام کرد. چند روز بعد، روابط تقریبا تیره عربستان سعودی با ایران شیعه رو به وخامت نهاد. پس از آن که معترضان سفارت خانه عربستان سعودی را در تهران به آتش کشیدند، ریاض روابط خود را با جمهوری اسلامی قطع کرد.
برخی تحلیل گران می گویند اعدام شیخ نمر النمر راهی برای وادار کردن ایران به نشان دادن واکنشی بیش از اندازه بوده است. این اقدام سبب شد عربستان سعودی رقیب خود را بیش از پیش منزوی کند و همچنین برای کند کردن روند مذاکرات صلح درباره سوریه بهانه به دست آنها داد، مذاکراتی که سازمان ملل متحد آن را برای روز بیست و پنجم ژانویه در ژنو برنامه ریزی کرده بود.
در حال حاضر که روسیه بر سر میز مذاکرات حاضر است، سعودی ها در این باره نگران هستند که هر گونه توافق سبب خواهد شد ایران و بشار اسد رئیس جمهور سوریه -که تحت حمایت روسیه قرار دارد- همچنان در قدرت باقی بماند و این در حالی است که نیروها بر سر هدف شکست دادن [گروه تکفیری صهیونیستی] داعش با یکدیگر متحد شده اند.
سعودی ها اسد را دست نشانده ایران شیعه می دانند که بر سوریه -که اکثر جمعیت آن را سنی ها تشکیل می دهند- حکمرانی می کند. از زمان حمله به سفارت خانه عربستان سعودی در تهران، ریاض همچنان حمایت خود را از روند مذاکرات صلح سوریه اعلام کرده است.
آنهایی که از عربستان سعودی شناخت دارند بر این باورند که بعید به نظر می رسد آنها بخواهند غیر برنامه ریزی شده عمل کنند. جیمز اسمیت که طی سال های 2009 تا 2013 سفیر آمریکا در عربستان سعودی بود، اعلام کرد: «من به واقع فکر نمی کنم سعودی ها به بررسی پیامدهای اقدامات خود بر منطقه بپردازند.»
او همچنین گفت: «زمانی که مردم واکنش منفی نشان می دهند، آنها شگفت زده می شوند.» مقامات عربستان سعودی می گویند این اعدام ها یک موضوع داخلی بوده است و تروریست هایی اعدام شده اند که بر اساس محاکمه و احکام دستگاه قضایی مستقل مجرم شناخته و به اعدام محکوم شده بودند. فیصل بن فرحان آل سعود رئیس مؤسسه سرمایه گذاری شامال Shamal و یکی از اعضای خانواده سلطنتی اعلام کرد: «آنها در سطح بین المللی با واکنش مواجه شده اند.» او همچنین گفت: «آنها انتظار واکنش ایران را داشتند اما به صورت سخنرانی های تند همانند همیشه . اما من فکر نمی کنم آنها در سطح بین المللی برای ایران پیام ارسال کرده باشند. فکر نمی کنم آنها لزوما انتظار حمله به سفارت خانه را داشتند.»
حمله به سفارت خانه عربستان سعودی سبب بروز سؤالاتی در این باره شده است که آیا ایران آماده پیوستن مجدد به اقتصاد جهانی پس از سال ها تحریم است. این موضوع همچنین سبب تقویت این احساس در میان سعودی ها شده است که آنها تحت فشار قرار گرفته اند.»
رابرت جردن سفیر آمریکا در عربستان سعودی طی سال های 2001 تا 2003 اعلام کرد: «سلمان خود را یک پادشاه جنگی می داند.» سعودی ها همچنین احساس می کنند دولت اوباما رئیس جمهور آمریکا آنها را به حال خود رها کرده است. او همچنین گفت: «آنها به درستی احساس می کنند تحت فشار قرار گرفته اند. آنها از آمریکا به سبب کنار کشیدن واشنگتن از هم پیمانانش ناامید شده اند.»
خشم سعودی ها از آمریکا از زمانی آغاز شد که آمریکا به تغییر سیاست هایش پرداخت و از خاور میانه دست کشید و به سوی آسیا روی آورد. این روند با سقوط حسنی مبارک رئیس جمهور مصر در سال 2011 تشدید شد، کسی که آمریکا به مدت چند دهه از او حمایت می کرد. اقدام دولت اوباما بر سر ادعاها درباره استفاده بشار اسد رئیس جمهور سوریه از تسلیحات شیمیایی خط قرمز ایجاد کرد، و سپس از جامه عمل پوشاندن به تهدیدهایش خودداری کرد و سبب تعجب همگان شد. اسمیت گفت: «این اقدام اثبات این موضوع بود که سخنان آمریکا دیگر ارزشی ندارد.»
با آن که گفته می شود آمریکا عربستان سعودی را به حال خود رها کرده است اما ریاض همچنان مهمترین مشتری تسلیحاتی واشنگتن محسوب می شود.
ویلیام هارتونگ مدیر طرح تسلیحات و امنیت در مرکز سیاست بین المللی اعلام کرد فروش تسلیحات آمریکا به عربستان سعودی تحت ریاست جمهوری اوباما افزایش یافته است. از اکتبر سال 2010 تا سال 2015، آمریکا لایحه فروش تسلیحاتی به ارزش 111 میلیارد و 300 میلیون دلار به عربستان سعودی را تصویب کرد که شامل قرارداد تسلیحاتی 29 میلیارد دلاری برای 84 فروند جنگنده اف 15 می شود که این رقم بیش از سه برابر قرارداد تسلیحاتی آمریکا با کره جنوبی -دومین مشتری بزرگ تسلیحاتی اش- است.
از بسیاری از این تسلیحات در جنگ یمن استفاده می شود. عملیات ده ماهه بمباران مواضع جنبش انصار الله -که تحت حمایت ایران قرار دارد- همچنان ادامه دارد. سازمان ملل متحد تخمین می زند طی ماه مارس تا اکتبر، 2600 غیر نظامی یمنی کشته شده اند. 1600 نفر در حملات هوایی عربستان سعودی کشته شده اند.
گزارش های منتشر شده همچنین حاکی است میزان ذخایر ارزی عربستان سعودی در حال کاهش است. هارتونگ گفت: «تنها اقدامی که انجام شده است ایجاد بحران انسانی جدی است.» عملیات هوایی تحت حمایت محمد بن سلمان جوان ترین وزیر دفاع جهان -پسر سی ساله پادشاه عربستان سعودی- انجام می شود. هارتونگ همچنین گفت: «آنها باید درباره داعش نگران باشند اما در عوض، آنها همه منبع خود را به عنوان بخشی از عملیات ضد ایرانی به یمن اختصاص داده اند .»
سعودی ها همچنین در جنگی نفتی نیز مشارکت دارند و در تلاش برای ایجاد توازن در بهای نفت هستند که به شدت در حال کاهش است. ایران می گوید تا اواسط امسال قصد دارد یک میلیون بشکه نفت اضافی وارد بازار کند و می خواهد تولید کنونی نفت خود را تا یک سوم افزایش دهد.
این در حالی است که در بازارها مازاد عرضه وجود دارد و اقدامات دو تولید کننده مهم نفتی سبب افزایش بهای نفت نخواهد شد که این خبر خوبی برای ریاض و تهران محسوب نمی شود. در حالی که ایران خود را برای ورود مجدد به بازارها آماده می کند، سعودی ها در حال تخفیف دادن به مشتریان خود در اروپا و آسیا به امید حفظ مشتریان خود و عدم تمایل آنها برای خرید نفت ایران هستند.
با آنکه عربستان سعودی همچنان بزرگترین تولید کننده نفتی در جهان محسوب می شود و می تواند نفتی ارزان تر از نفت ایران روانه بازار کند، اما از برخی جهات ایران در موقعیت بهتری در مقابل عربستان سعودی قرار دارد. تحریم ها -که ممکن است در ماه مارس به پایان برسد- سبب شده است ایرانی ها بدون نفت بتوانند به حیات ادامه دهند و اقتصاد خود را متنوع کنند. این در حالی است که هشتاد درصد اقتصاد عربستان سعودی به نفت متکی است.
بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، ایران می تواند با نفت بشکه ای 70 دلار در بودجه خود توازن ایجاد کند و این در حالی است که سعودی ها برای ایجاد توازن در بودجه خود به نفت بشکه ای 95 دلار احتیاج دارند. صندوق بین المللی پول همچنین پیش بینی کرد اگر سعودی ها هزینه های خود را کاهش ندهند و اگر بهای نفت بشکه ای 50 دلار باشد ذخایر ارزی خارجی آنها تا سال 2020 به اتمام خواهد رسید. پادشاه جنگی بودن برای ملک سلمان پر هزینه است.