وحید حاجی پور/ انتخاب آخر:« بیژن نامدار زنگنه»؛ نه مسعود سلطان پور پذیرفت نه اکبر ترکان ونه محمدرضا نعمت زاده؛ در ساختمان مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فقط یک نام باقی مانده بود و آن هم کسی نبود جز شیخ الوزرا. زنگنه گزینه نهایی شد و بلافاصله از برنامه خود گفت که مهم ترین رکن آن بازگشت ژنرال ها به نفت بود.
ژنرال ها که شد کلید واژه رسانه ها، همه منتظر رونمایی از آن ها بودند که در همان ابتدا نام سید کاظم وزیری هامانه درخشید؛ اولین وزیر نفت دولت محمود احمدی نژاد که منتقد منصف سیاست های زنگنه بود. او با شرق مصاحبه کرد و کرسنت را «سفید» کرد تا از نخستین «ژنرال های» زنگنه برای دولت یازدهم باشد.
منتقدان گذشته با صرف یک افطاری به یکباره طرفدار زنگنه شدند و با وی به مجالس گوناگون رفتند؛ زنگنه دست در دست وزیری هامانه در جلسات، عملکرد دولت نهم و دهم را به زمین بی کفایتی «پانچ» می کرد و وزیری هامانه نیز شاید تایید؛ اگر هم تایید نمی کرد سکوت می کرد تا پاداش این سکوت و همراهی، قائم مقامی زنگنه با انبوهی از اختیارات باشد و البته با «زیرکی» زنگنه.
اما چه شد که وزیری هامانه بعد از 6 سال وارد نفت شد و این روزها خود را برای حضور در هیات مدیره هلدینگ های نفتی گرم می کند. داستان مرد یزدی نفت روایتی چندان پیچیده ای نیست. وزیر نفت احمدی نژاد همان هامانه معاون وزیر در امور هماهنگی، معاون وزیر در امور اشتغال و ... بود. او هیچ گاه فنی و تخصصی و به قول اهالی فن «آچار به دست» نبود و در سمت های اداری و ستادی پشت میز را شاهد بود.
***
محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید، زنگنه با همه هیاهویی که بابت مافیای نفتی مطرح شده بود راه خروج در پیش گرفت؛ تیمش اما ماند و گزینه های وزارت یکی پس از دیگری یا بهارستان را مانع خود دیدند و یا انصراف دادند. در این شرایط سید کاظم وزیری هامانه به سرپرستی وزارت نفت منصوب شد تا نفت بی صاحب نماند. تلاش سه باره محمود احمدی نژاد به شکست انجامید تا آنکه وزیری هامانه به وزارت نفت برگزیده شود و نخستین وزیر نفتی باشد که «نفتی» بود. نقل معروفی از رئیس جمهور وقت وجود دارد که می گوید:« وزیری هامانه را خدا معرفی کرد.» هامانه با 32 سال تجریه کاری در نفت - معروف در بخش اداری- به وزارت رسید و در همه جا اظهارات رئیس جمهور را «فرمایش» خطاب کرد.
هامانه همواره می گوید در انتصاب ها از پاستور سفارش پذیر نبوده اما در روزهای نخست وزارت خود گفت:« از زمان ریاست جمهورى جناب آقاى هاشمى این سنت در کشور وجود دارد که آقایان وزرا، معاونانشان را با نظر و تائید رئیس جمهور انتخاب مى کنند. زمان آقاى خاتمى هم همین وضعیت حاکم بود. الان هم فکر مى کنم همین وضعیت ادامه داشته باشد. خود من هم آن موقع وقتى مى خواستم به عنوان معاون وزیر نفت انتخاب شوم پس از تائید آقاى هاشمى (در زمان ریاست جمهورى) بود. حتى یادم مى آید که براى جابه جایى ها وزیر نفت مى گفتند با آقاى رئیس جمهورى (هاشمى) صحبت کرده اند، در زمان آقاى مهندس زنگنه هم همین وضعیت بود.»
با این حال یکی از نخستین سفارش هایی که به وی شد علی اصغر زارعی بود؛ یکی از دوستان نزدیک به رئیس جمهور و عضو جبهه پایداری که با حکم هامانه به ریاست موسسه مطالعات بین المللی انرژی منصوب شد. ابراهیمی اصل نیز با یک توصیه به پتروشیمی رفت اما سریع برکنار شد که هنوز هم مشخص نیست چرا این حکم صادر شد!
موضع گیری دو پهلوی وی در باره وجود مافیای نفتی در نوع خود بینظیر بود. جایی می گفت مافیایی وجود ندارد و جایی دیگر جنین می گفت:« مافیا اگر هم باشد در گوشه خاصى است که باید آنجا را پاک کرد تا بقیه راحت شوند و من قطعاً دنبال آن هستم.» همه چیز آرام بود تا روزی که قرار شد مرحوم علی کردان به عنوان قائم مقام وزیر نفت معرفی شود. هامانه شرط و شروط گذاشت و در نهایت مخالفت کرد تا پس از دو سال وزارت برکنار شده و مشاورت رئیس جمهور را بر عهده گیرد. مدیران نفتی هنوز از بغض وی در مراسم تودیع و معارفه به تعجب یاد می کنند. پس از این اتفاقات وزیری هامانه به صندوقی از ناگفته ها تبدیل شد، همه رسانه ها برای گفت و گو با وی به صف شدند و وزیر اول نفت احمدی نژاد به آرامی از ناگفته ها گفت.
در ابتدای برکناری خود چندان به دولت کاری نداشت اما در دولت دهم به یکباره «انفجار نظرات هامانه» را به اکران گذاشت. انتقاد کرد و انتقاد؛ از بی مهری هایی که از وی شد، انتقاد از برخوردهایی که به دلیل پایبند بودنش به مسائل فنی و تخصصی بود. وزیری هامانه با قرار دادن خود در موقعیتی «مظلوم» خود را فدایی صیانت از حقوق نفتی ها معرفی کرد. او همه جا می گفت مافیای نفتی وجود خارجی ندارد!
واقعیتی غیر قابل انکار است که وزیری هامانه هیچگاه در دوران حضور خود در نفت نه جدی گرفته شد نه محبوب بود. او حتی در شهر خود نیز محبوب نیست و در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قافیه را به رقیب خود محمد صالح جوکار واگذار کرد. پرفسور علی محمد سعیدی یکی از چهره های مطرح مخزن جهان سال 84 درباره وی اینچنین گفت:« آقای مهندس وزیری هامانه وزیر نفت، فاقد مدرک تحصیلی دانشگاهی است و رتبه ایشان در بدو استخدام نیز بر پایه مدرک دیپلم ارزیابی شده است.» اما برکناری های به سبک احمدی نژاد و تکرار بی مهری ها به نفت توسط سید کاظم، وی را کمی بزرگ کرد. نفتی ها وی را بزرگترین واخورده بی مهری های دولت نهم دانستند و با او ابراز همدردی می کردند. این ابراز همدردی به قدری از روی احساس بود که کسی به بیگانه بودن وزیر وقت نفت به زبان انگلیسی کاری نداشت و فقط از وی دلجویی می کردند، بماند که مسبب این دلجویی ها، فضا سازی رسانه ای بود.
در چنین شرایطی وقتی زنگنه به وزارت رسید، برای همراه کردن بدنه نفت با خود وزیری هامانه را با خیل عظیمی از اختیارات به قائم مقامی خود برگزید و تا آب ها از آسیاب افتاد، اختیارات از وی سلب شد. وزیری هامانه برای ابقا در سمت خود در اختلاف مشهور حفاری شمال و وزارت نفت، از عضویت هیات مدیره حفاری شمال استعفا داد و از مجموعه بنیاد مستضعفان «طلاق موقتی» گرفت. وزیر هامانه ای که در ابتدای اخراج دکل سحر یک از فاز 13، در نامه ای به رکن الدین جوادی خواستار تجدید نظر در این رابطه شده بود، پس از برنامه تلویزیونی زنگنه ، روبروی شرکتی ایستاد که عضو هیات مدیره اش بود و در نهایت استعفا داد تا با فراغ بال نظاره گر باشد.
پس از توافق وین و تصویب برجام، وزیر نفت حالا خیالی آسوده تر داشت و اختیارات یکی پس از دیگری پس گرفته شد، هامانه ناراضی از این وضعیت ساز جدایی سر داد. هامانه پس از 6 سال به نفت آمد و 2 سال پس از حضور خود را برای حضور در هلدینگ های نفتی آماده می کند تا همچنان در صحنه بماند حتی با یک صندلی عضویت هیات مدیره. او حالا به هلدینگ نفتی بنیاد مستضعفان رفته است تا شاید پاداش خود را برای خالی کردن پشت حفاری شمال در احقاق حقوق خود دریافت کرده باشد.
هامانه فعلا از دسترس خارج است؛ به همراه معاون سابق خود غلامحسین نجابت به هلدینگ انرژی گستر سینا رفت وآمد می کند و برنامه ویژه ای برای حضور در هلدینگی را دارد که یکی از زیر مجموعه های آن، شرکت حفاری شمال است.
هامانه بی مهری کرد و بی مهری دید و شاید 3 سال دیگر اتفاقات سال های نه چندان دور دوباره تکرار شود...!
شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۳۸