وحید حاجی پور/ همانطور که پیش بینی میشد وزیر نفت برای مرضیه شاهدایی مدیرعامل سابق شرکت ملی صنایع پتروشیمی حکم قائم مقامی صادر کرد؛ شاید این سمت برای شاهدایی یک سمت دهان پر کن باشد ولی کیست که ندادند قائم مقامی زنگنه تشریفاتی ترین سمتی است که میتوان تجربهاش کرد.
برای کسی که قصد استراحت دارد، برای مدیری که دنبال یک کار سبک است، برای معاونی که فقط میخواهد در صحنه باشد قائم مقامی زنگنه بهترین پوزیشنی است که میتوان به آن دست یابد. هم خودش سود میکند و هم زنگنه اینگونه القا میکند که تمرکز تصمیم گیری را در نفت از بین برده است. حال اگر این قائم مقام یک «بانو» باشد که چه بهتر.
از دیروز تا به امروز چه واژهها که تبدیل به سروده نشد و چه دیوانها که نظم و نثر را به قافیه و وزن نرساند. رسانههای همسو با وزارت نفت چه فضای رمانتیکی را به صحنه کشاندند و زنگنه را تابو شکن بزرگ عرصه مدیریت نظام جمهوری اسلامی ایران قلمداد کردند. تیترها ساخته شده و واژههای «نخستین بار» و «سنت شکنی» و ... برای وزیری به کار برده شد که همه راهها باید به او ختم شود.
نحوه مدیریت زنگنه از «کفر ابلیس» هم مشهورتر است، وزیری که مهم ترین ویژگی حکمرانی در سازمانش تمرکز شدید تصمیم گیری در یک اتاق است و بر همین اساس هرکس بتواند وی را متقاعد کند میتواند روی همه گزارشهای کارشناسی خط بطلانی بزرگ بکشد، چون در چارچوب فکری – عملی زنگنه چیزی درست است که خود به آن معتقد است و لا غیر.
بارها نوشتیم که در چنین سیستمی بویژه در دوره فعلی که تشدید شده است، مدیرانی باید حضور داشته باشند که بتوانند خوب «چشم» بگویند و اگر نگویند دو راه بیشتر ندارند؛ اگر مستقل و آزاده باشند استعفا میدهند و میروند مانند جوادی، معظمی، شعری مقدم، مقدم، قمصری و ... اما اگر حضور درصندلی را بر هر چیز ترجیح بدهند بدون کم ترین اعتراضی باید دستورات برگرفته از یک «اراده» را پیاده کنند.
خب تقریبا گروه اول در نفت حضور ندارند و همین مصیبت کار را برای وزیر نفت آسان کرده است و تهدید وزیر مبنی بر کنار گذاشتن مدیرانی که به دولت رای ندادهاند، محافظه کاری را به «ستاره سازی» از وزیر نفت پیوند زده است.
این موارد از آن جهت مطرح شد که بدانیم سمتی مانند قائم مقامی با آنکه پر طمطراق است اما در درجهای از سمتهای نفتی قرار دارد که با حضور وزیر فعلی بسیار تشریفاتی است. در برخی دورهها این سمت وجود داشت که دو دوره از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی حضور مرحوم کردان در دولت نهم و دیگری حضور هامانه در دولت یازدهم، اولی قدرت بسیار داشت و دومی تقریبا بی زمین برای عرض اندام.
زنگنه که در سال 92 گفته بود نفتیها را به نفت باز میگرداند برای زدودن فضای ضد منابع انسانی که در باره وی وجود داشت، سید کاظم وزیری هامانه را که از «مظلومیت» خاصی در برکناری معروفش بهره میبرد را به قائم مقامی خود برگزید با انبوهی از اختیارات که بیشتر حول مسائل منابع انسانی میچرخید. زمان که سپری شد و میخها کوبیده شد این اختیارات از هامانه گرفته شد تا در نهایت وی استعفا بدهد و اندکی بعد در یک مصاحبه بگوید هیچ اختیاری نداشته و هر چه داده شد، گرفته شد.
بود و نبود هامانه در سمت قائم مقامی هیچ تاثیری بر امور وزارت نفت نداشت و زنگنه خودش بود و لایه اول تیم مدیریتش. از وقتی که هامانه رفت کسی بر جایگاه قائم مقامی تکیه نزد تا بار دیگر ثابت شود هیچ تفاوتی میان بودن و نبودن قائم مقامی وجود ندارد و بیشتر جایگاهی است برای خریدن مشروعیت؛ یکبار برای جا باز کردن در دل نفتیها با استفاده از هامانه و دیگری سنت شکنی در عرصه مدیریتی کشور با انتصاب مرضیه شاهدایی به این سمت. چه چیزی از این بهتر برای قاطبه مردم که بی خبر از همه جا، برای او «کف» خواهند زد و زنگنه را تنها وزیری معرفی کنند که یک زن را در جایگاه دوم وزارت نفت قرار داده است. اگر این سمت در نفت راهبردی است پس دلیل عدم تعیین تکلیف طی یک سال اخیر چه بوده است؟!
نقطه مقابل این ذهنیت، شناخت نفتیهاست که میدانند که اولا قائم مقامی زنگنه در نفت، نهایتش به حضور در همایشها ختم میشود و دوما یک ابزار هوشمندانه برای توجه ویژه وزیر نفت به جایگاه زنان است. دقیقا مانند اتفاقی که برای جوانگرایی افتاده است و «شاگردان» با این شعار جذاب به مدیریت برگزیده شدند. همانطور که وزیری هامانه٬ مهرهای بود برای افزایش مقبولیت وزیر نفت٬ حالا شاهدایی که لقب «بانو» را یدک میکشد مهرهای دیگر است که وزیر نفت را خوشنام خواهد کرد.
در پایان هم بهتر است بخشی از گفت و گوی سال گذشته هامانه پس از استعفایش را بخوانیم که میتواند به صراحت افکاز را تنویر کند که جایگاه قائم مقامی چیست و به چه کار میآید:
هامانه پس از استعفا: با صدور بخشنامه های متعدد از سوی وزیر نفت، از اختیاراتی که در اوایل دولت و به صورت رسمی به من ابلاغ شده بود، به تدریج کاسته میشد. کاهش اختیارات تا آنجا ادامه یافت که بهتدریج احساس می کردم جایگاه قائم مقام وزیر حالتی نمادین یافته و دیگر اثربخشی لازم را ندارد. ازسوی دیگر، من گرهگشای مشکلات کارکنان بودم و روزانه ۱۰تا ۲۰ ملاقات با کارکنان و مدیران داشتم. بعضی افراد و مسئولان هم مشکلاتی داشتند که به راحتی با من در میان میگذاشتند. تقریبا روزانه ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار مفید انجام میدادم.
دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۴