ایران یکی از معدود كشورهاي جهان است كه منابع و ذخاير عظيم نفت و گاز دارد و بر همين اساس، دنیا برای آينده امنيت انرژي خود، روی آن حساب ویژهای باز کرده است. این منابع به یک نسل محدود نمیشود و نسلهاي آينده هم از اين ذخاير خدادادي سهم دارند، از اين رو نباید این ثروت ارزشمند را بيتوجه به آيندگان، در یک دوره زمانی محدود استفاده کرد و بر باد داد.
اصل بر آن است كه این ثروت زیرزمینی را به ثروتهاي روزمیني تبدیل كنند؛ يعني با استفاده از درآمدهاي حاصل از فروش نفت و گاز و فرآوردهها، در ايجاد و توسعه زيرساختهاي صنعتي، كشاورزي و عمراني، شرايط را براي بهبود اقتصادي و آبادانی کشور فراهم کرد.
وارد کردن مواد غذایی، ميوه و كالاهاي تجملی از کشورهای دیگر با استفاده از ارزهاي نفتي، نشاندهنده دور افتادن از اهداف اصلی برنامههاي كلا ن كشور در كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي و رسيدن به خودكفايي است.
مدیران نبایستی همه منابع درآمدي حاصل از فروش نفت خام را در یک دوره زمانی مصرف كنند و باید نسلهای آینده را در نظر بگيرند و همه ثروت زیرزمینی را برای برطرف کردن نیاز کنونی کشور خرج نکنند.
با توجه به این که بر قطع وابستگي بودجه جاری کشور از نفت تأکید شده است، دولت باید بودجه جاری کشور را از راههایی همچون کسب درآمدهای مالیاتی تأمین کند و درآمد حاصل از فروش نفت و گاز را برای توسعه و آبادانی ایران اسلامی هزینه کند.
*ازدیاد برداشت یا توسعه اكتشاف
در این میان، در توسعه صنعت نفت با رویکرد تبدیل سرمایههای زیرزمینی به داراییهای روزمینی، شركت ملي نفت ايران بايد به جاي گسترش فعاليتهاي اكتشافي و تمركز همه توان خود بر روي توسعه میدانهای جدید و بهویژه برداشت از میدانهای مستقل، بر روي طرحهاي ازدياد برداشت و افزايش ضريب بازيافت از میدانهای قدیمی و همچنین برای افزایش برداشت از میدانهای مشترک نفتی و گازی، سرمايهگذاري كند؛ مسئولان صنعت نفت کشورمان باید به سمتی حرکت کنند که طرحهای افزایش ضریب بازیافت را با روشها و تکنیکهای روزآمد مربوط به افزایش ضریب بازیافت و مهندسی مخزن اصلاح کنند.
نباید تصور كرد که با یک روش خاص میتوان طرح افزایش ضریب بازیافت را در همه میدانهای نفتی کشور اجرا کرد؛ با توجه به اینکه هر میدان نفتی، رفتار و ویژگیهای خاص خودش را دارد، مديران و كارشناسان باید با شناسایی طرحهای «EOR» و «IOR» میدانهای مختلف و توسعه دانش مهندسی مخزن، طرح افزایش ضریب بازیافت متناسب بر هر ميدان را در آن اجرا كنند؛ در عین حال، بکارگیری توان و سرمایه شرکتهای خارجی در صنعت نفت هم باید بر روی این بخش متمرکز شود.
*یک نسخه برای همه میادین!
نمیتوان با یک طرح ثابت، تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت را در همه میدان های نفتی کشور اجرا کرد. باید برای تک تک میدانهای نفتی با توجه به خصوصیات آنها طرح تولید ثانویه و افزایش بازیافت تعریف و اجرا شود.
موضوع افزایش ضریب بازیافت باید همزمان در مجموعه طرحهاي اولویتدار شرکت ملی نفت ايران در دستور کار قرار گیرد. همواره توسعه میدانهای مشترک، توسعه میدان گازی و نفتی پارس جنوبی و همچنین توسعه میدانهای مشترک غرب کارون، در اولویت ممتاز برنامههای توسعه وزارت نفت قرار داشته است، از این رو، چه خوب است که به جای برنامهریزی برای واگذاری میدانهای مستقل به شرکتهای خارجی، از این ظرفیت در توسعه میدانهای مشترک استفاده شود.
ساختارسازی صحیح و علمی، مدیریت توسعه، بهویژه در زمینههای مغزافزاری، نرمافزاری و نیز سختافزاری، توسعه سرمایهگذاری، دانش و فناوری همراه با ارتقا و توسعه منابع انسانی از مهمترین موضوعهایی است که باید به آنها توجه شود.
*اداره هر ميدان با يك مدير
تصميمسازان، تصمیمگیران و مدیران صنعت نفت كشورمیتوانند با بکارگیری دانش روز، در راستای تحقق این هدف گام بردارند که برای هر میدان نفتی در کشور، یک مدیریت مناسب انتخاب شود، به طوری که صفر تا صد همه فعالیتهای مربوط به توسعه آن میدان تحت مدیریت و کنترل یک فرد باشد و البته این مدیران همواره تحت قوه عاقله و مدیریت عالیه شرکت ملی نفت ایران باشند. این خود به یکنواخت شدن روشهای اصلی و استفاده از تجربههای به دست آمده کمک میکند. در حقیقت درس آموختهها در اتخاذ تصمیمها به کار میآیند.
مدیران این میدانها، فعاليتهاي اجرایی خود را به بخش خصوصي و مهندسان مشاور خصوصی واگذار کنند، در حالی که هماکنون مشهود است، برای یک میدان، متولیان، کارفرمایان و صاحب تصمیمهای گوناگونی وجود دارد و عملا پیمانکاران با یک کارفرما و یک مدیریت واحد طرف نیستند.
بر اين اساس، مدیريت هر میدان نفتی باید برای ازدياد برداشت، تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت از ميدان تحت مديريت و راهبري خود، از همه ظرفیتهای مهندسی در کشور استفاده کند.
برای هر میدان نفتی، از همان آغاز توسعه باید طرح بازیافت ثانویه هم تعریف شود؛ همان طور که تأکید شد شرکت ملی نفت ایران باید برای هر میدان نفتی در کشور یک مدیر انتخاب کند و آن مدیر باید با استفاده از همه ظرفیتهای مهندسی مخزن در داخل و خارج از کشور، طرح تولید ثانویه و افزایش ضریب بازیافت آن میدان را اجرا و راهبری کند، به طوری که سرانجام دانش فنی منتقل و حتیالامکان بومی شود.
*حذف ساختارهای زاید
ممكن است اين پرسش به اذهان خطور کند که كه با واگذاری امور یک میدان هیدروکربوری به یک مدیر، ساختار دولتي در صنعت نفت گسترده و پيچيدهتر ميشود؛ اما اگر این ساختار در چارچوب علمی، پویا و کارآمد بزرگ شود، ایرادی ندارد، کما اینکه واگذاری اجرای برنامه توسعه هر میدان به یک مدیر تحت نظر مدیریت عالیه شرکت ملی نفت ایران، خودش به بهبود ساختار موجود کمک میکند، ضمن اینکه این اقدام عملا ساختارهای زاید دولتی با عرض و طول بزرگ ستادی و کارفرماهای موازی را به سوی ادغام و کوچکسازی سوق میدهد و اجرای امور را به بخش خصوصی میسپارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که با پیادهسازی این ساختار مدیریتی در هر یک از میدانهای هیدروکربوری کشور، به تعدد شرکتهای متعدد کارفرمایی موجود و گسترده شدن مدیریتهای موازی منجر نمیشود، بلکه تصدیگری در طرحهای نفتی کشور گسترده میشود؛ براي ساماندهي به آن هم باید عملیات اجرایی در ميدانهای نفتی را برون سپاری و به بخش خصوصي واگذار كرد كه اين امر، نتیجههای چشمگيري به دنبال خواهد داشت.
آیا توسعه یک میدان نفتی و درآمدي كه از محل فروش نفت آن حاصل ميشود، ارزش این را ندارد که یک گروه مهندسی قوی در طول عمر مخزن بر روي آن مديريت كند؟ قطعا پاسخ به این سوال مثبت است، زیرا حقیقت این است که ارزش یک میدان نفتی به مراتب بیش از اینها است. ذخاير نفت و گاز به عنوان ثروت خدادادي زیرزمینی در کشور، به اندازهای گرانبهاست که مسئولان برای بهرهبرداری مناسب از آنها، باید از همه ظرفيتهاي مهندسي، علمي، مالي و نيروي انساني داخل کشور استفاده کنند.
نگران حجيم شدن دولت در صنعت نفت نباشيم؛ به جاي آن بايد مراقب بود تا دولت در نقاط دیگر گسترش پيدا نكند و بزرگ نشود؛ باز هم تأكيد ميكنم يك ميدان نفتي به اندازهاي ارزش دارد كه باید با استفاده از تمام توان مهندسی مخزن آن را توسعه داد و از ثمرهاي آن بهرهمند شد.
*نفت بدون تحریم
وضعیت کنونی صنعت نفت ايران را نبايد بدون در نظر گرفتن تحریمهای اقتصادی ارزيابي كرد؛ با وجود فشار مجامع بینالمللی براي تنگتر كردن حلقه روابط اقتصادي ايران در سطح دنيا، مسئولان كشور و مديران صنعت نفت، همه تلاش خود را برای توسعه طرحهای اين صنعت به كار گرفتهاند؛ اما این به آن معنا نیست که با اين تلاشها، صنعت نفت كشور به همه اهداف خود ميرسد، از این رو، لازم است با تجمیع دانش و تجربههای مدیران و کارشناسان صنعت نفت در بخشهای مختلف و همچنین با تکیه بر توانمندیهای داخلی و ظرفیتهای خارجی، راهکارها و راهبردهای اثربخشی را برای اجرای طرحهای توسعه صنعت نفت در بستر محدودیتها و چالشهای موجود عملیاتی کرد.
سال های زیادی از نزدیک با ایشون همکاری کردم و شاهد توانایی هاشون در مذاکره با خارجی ها بوده ام. حیف که بازنشسته شدن، ای کاش در نفت شرایطی مهیا می شد تا از ظرفیت های مدیران توانمندی همچون بهبهانی، مرعشی، سعدونی، جشن ساز و... استفاده بشه، اما متاسفانه جای باتجربه ها و کسایی که تو نفت مو سفید کردن رو کسانی گرفتن که تجربه و شناختشون از نفت به اندازه عمر دولت حاضره و......