شرکتهای خریدار نفت ایران با شرکتهای فروش سلاح به ایران همکاری میکردند و سودی که آنها کسب میکردند از طریق افزایش قیمت سلاح ها بود. وقتی شاه به فکر افزایش مجدد قیمت نفت بود، آقای ویلیام سایمون وزیر وقت خزانهداری آمریکا، یک آمار و اطلاعاتی راجع به کمبود مواد نفتی در آمریکا داده بود،
شاه هم جوابهایی داد و در آخر هم هویدا وارد داستان شد؛ هویدا سایمون را متهم کرد که او مغز ندارد و از داخل کلاهش حرف میزند. شاه بیخودی مداخله کرده بود و هویدا هم به سایمون حمله کرده بود. درگیری اینها بسیار بالا گرفت به حدی که آن زمان، نیکسون رئیسجمهور وقت نگران شد و طی یک نامه رسمی خطاب به شاه ایران، عذرخواهی کرد ولی سایمون دست از لجاجت خود با شاه برنداشت.
وی با همراهی دونالد رامسفلد، معاون وزیر دفاع آمریکا برنامهای را ترتیب داد که بر اساس آن قیمت سلاحهای آمریکایی به ایران از افزایش شدیدی تبعیت میکرد. شرکتهای خریدار نفت ایران برای تهاتر تخفیف پنج دلاری میخواستند که مورد موافقت شرکت ملی نفت قرار نمیگرفت لذا آنها راه دیگری را انتخاب کردند به این صورت که همین رقم را در افزایش قیمت سلاحها به دست آورده و به همراه شرکای خود به جیب میزدند.