به گزارش میز نفت، کنگره فرآوردههای نفتی بهانهای بود تا در زمان حکومت عبدالناصر در مصر،وزرای نفت کشورهای بزرگ نفتخیز دور هم جمع شده و با ایده وکیل زبردست ونزوئلایی ، منشور ابتدایی سازمان کشورهای صادرکننده نفت را به امضا برسانند.
به دلیل پشت کردن اعراب به ایران به علت
تحریم نفت ایران، دولت وقت قصد حضور در این کنگره را نداشت چراکه بیشتر شرکتکنندگان در ای کنگره از کشورهای عربی بودند. دولت وقت که تفکرات مصدق را همچنان در بدنه خود میدید معتقد بود هنگامیکه
صنعت نفت ایران ملی شد و نفت ایران تحریم، اعراب بلافاصله وارد گود شدند و با عرضه ۶۰۰ هزار بشکهای خلأ ایران را در بازار پر کردند. ایران در آن روزها وضعیت اسفناکی به خود میدید بهطوریکه صادرات نفت آن پیش از ملی شدن به ۳۰ هزار بشکه در روز رسید آنهم با تخفیف ۵۰ درصدی قیمت به مشتریان!
بسیاری از تحلیلهای آن روزها بیانگر این مطلب است که عرضه نفت از سوی اعراب ضربهای بزرگ به دولت مصدق وارد کرد و معیشت مردم را دچار مشکلی بزرگ کرد. به همین دلیل دولت وقت، هیئتی درجهدو را رهسپار قاهره کرد.
عبدالله انتظام رئیس شرکت ملی نفت، مأموریت حضور در کنگره را به منوچهر فرمانفرماییان سپرد و وی به همراه دو ایرانی دیگر عازم مصر شد آنهم بهعنوان عضو ناظر.
پس از روز اول،
خوآن الفونسو پرز وزیر نفت ونزوئلا ترتیب جلسهای محرمانه با نماینده ایران را میدهد و با وی درباره حذف شرکتهای اروپایی و آمریکایی از بازار نفت هم صحبت میشود. در آن جلسه سری اعلام میشود ونزوئلا میخواهد اوپک را پایهریزی کند و ایران بهعنوان سردمدار ملی کردن صنعت نفت و مبارزه با استعمارگرایی نقش ویژهای ایفا میکند.
نماینده ایران از پذیرفتن متن اساسنامه ممانعت میکند اما در جلسه فردا که روی کشتی تفریحی ناصر و روی آبهای رود نیل برگزار میشود، نمایندگان عربستان و عراق، کویت و قطر هم به ایران و ونزوئلا اضافه میشوند تا این ایده جنبه رسمیتری پیدا کند.
در پایان جلسه موافقتنامهای تدوین شد که به موافقتنامه «عالیجنابان» معروف است و تنها به موضوعاتی همچون چگونگی اداره صنعت نفت و محیطزیست اشاره شده بود و خبری از قیمتگذاری و بازار نفت نبود. در سندی که از این موافقتنامه وجود دارد، ایران متعهد شده است تنها ناظر این موافقتنامه است و در باب اجرا همکاری نخواهد کرد.
پس از مراجعه نماینده ایران به کشور موضوع با رئیس شرکت نفت در میان گذاشته میشود که با عصبانیت انتظام همراه میشود زیرا هرگونه رابطه و هم برادری با اعراب نفی میشد. موضوع به شاه ابلاغ میشود و وی اعلام میکند با این خودسری برخورد شود اما برحسب جلسهای که میان شاه ایران و رئیسجمهور وقت امریکا برگزار میشود دیدگاه محمدرضا پهلوی با چرخش ۱۸۰ درجهای همراه میشود و وی مدافع موافقتنامه میشود.
سال بعد قطر از امضاکنندگان این سند کنار میرود و چهار ضلع باقی میمانند. دولت ایران که به اهداف این موافقتنامه پی برده بود، هیئتی رسمیتر را در سال ۱۳۲۹ عازم بغداد کرد. سرپرستی گروه اعزامی را فواد روحانی معاون حقوقی شرکت ملی نفت به عهده گرفت.
سرهنگ قاسم که بهشدت شیفته ناصر بود، میزبانی را بر عهده داشت مقرر کرده بود درباره قیمت نفت و نقش کشورهای نفتی جمعبندی شود. جالب اینجاست که
عبدالله تریکی وزیر نفت وقت عربستان همراه با یک مشاور آمریکایی در این جلسه شرکت کرد و به استناد اعضای حاضر در آن جلسه،این مشاور آمریکایی درباره سازوکارهای تشکیل چنین سازمانی نظریاتی ارائه داد.
در آن سال نوسان قیمتهای نفت بلای خانمانسوزی را عاید این کشورها کرده بود که نیاز به همبستگی اعضا برای پایان دادن به حکومت هفتخواهران در بازار نفت شد. هفتخواهران شامل ۷ شرکت اروپایی آمریکایی اکسون، رویال داچ شل، گلف اویل، تگزاکو، بریتیش پترولیوم، موبیل و شورون بود که نبض نفت را در جهان در دست داشتند، قیمتها را تعیین و سود کمی را به صاحبان نفت پرداخت میکردند.
در آن جلسه اوپک اعلام موجودیت کرد و برای کنار زدن هفتخواهران نفتی دستبهکار شد اما به دلیل همراهی عربستان و ایران با سیاستهای واشنگتن نتوانست نقشی را در بازار ایفا کند تا ۵ سال آینده که تلاشهای آلفونسور پرز یا همان پدر اوپک جواب داد و نفت در دست کشورهای نفتی افتاد که مهمترین دلیل آن ملی شدن صنعت نفت در برخی کشورهای نفتخیز بود.
فواد روحانی بهعنوان نخستین دبیر کل اوپک انتخاب شد؛ قرار بود سوئیس دفتر اصلی اوپک باشد اما به دلیل مخالفت این کشور با میزبانی اوپک وین بهعنوان دفتر اصلی اوپک برگزیده شد.