به گزارش میز نفت، باید بدانیم که نفت و انرژی در انتخابات آمریکا یک ابزار تعیین کننده است؛ بویژه آنکه تعدادی از چهره های شاخص ایالات متحده، رابطه ویژه ای با نفت داشته و دارند. یکی از این افراد، جرج بوش پسر است.
او که چندین شرکت نفتی داشت و سهامدار شرکتهای دیگر بود، در سال 1997 فرماندار نفتی ترین شهر جهان بود؛ شهری به نام تگزاس. وقتی بحران اقتصادی جنوبشرق آسیا در سال 1997 آغاز شد، اوضاع تگزاس به هم ریخت.
از مدتها قبل عربستانسعودی و ونزوئلا که خود را در میزان تولید نفت، آزاد دانسته و محدودیتی قایل نبودند، عملاً وارد یک جنگ شدید قیمتها شده بودند. در 3 اکتبر 1997 قیمت پایه نفت شمال آمریکا (دبلیو. تی آی) به بشکهای 22.78 دلار رسید. در ماه مه 1998، این قیمت به 14.86 دلار رسید و شرکت تگزاس و سایر تولیدکنندگان نفت داخلی و نیز افراد و شرکتهایی که روزانه 10 بشکه با هزینه بالا تولید میکردند متوجه شدند که اوضاع اقتصادی آنها رو به وخامت است و بهزودی صدمات جبرانناپذیری بر آنها وارد خواهد شد و مضمحل خواهند شد.
با آنکه در اکتبر 1998 وضع قیمتها کمی بهبود یافت و بالا رفت ولی مجدداً سیر نزولی پیدا کرد و در دهم دسامبر به 10.37 دلار رسید. بهعلاوه، قیمت واقعی «سرچاه» که شاخص واقعیتر درامد تولیدکننده است در پایان سال 1998 در تگزاس به 9.2 دلار رسید.
تردیدی وجود نداشت که تگزاس از این شرایط به شدت زیان میدید، این ایالت که بزرگترین تولیدکننده نفت در ایالاتمتحده بوده، ولی بیشترین تعداد چاههای نفت ضعیف و کمتوان در آن واقع شده است، اکنون در سراشیب قرار گرفته بود. درست است که شهرهای بزرگ تگزاس مانند هیوستون و دالاس هنوز از شکوفایی و رونق رایانهای و ارتباطات برخوردار بودند، امادر مناطق روستایی و نواحی نفتخیز، اقتصاد محلی در شرایط بد و وخیمی قرار گرفته بود.
در سال 1998، تعداد 2127 چاه نفت بسته شد، 1150 شغل در صنعت نفت از بین رفت، اجازه حفاری به یک سوم تقلیل یافت، تکمیل چاههای جدید در فوریه 1999، 70 درصد کاهش یافت و سال قبل از آن فعالیتهای چاههای گاز نیز 35 درصد پایین آمده بود. کاهش درآمدهای حاصل از مالیات بر نفت، که برای پرداخت هزینههای عمومی ایالت تگزاس مورد استفاده قرار میگرفت، 317 میلیون دلار تقلیل پیدا کرد.
اما بحران عمیقتر بود: در ایالاتمتحده برخلاف سایر نقاط جهان سیستم بهرهمالکانه برای صاحبان املاک خصوصی وجود دارد؛ بدین معنی که بهرهمالکانه بهطور نمونه بین 12.5 تا 20 درصد به شخص حقیقی صاحبزمینی که چاه نفت در آن حفر میشود پرداخت میشود و نه به دولت، و از نظر تئوری این پرداخت بهرهمالکانه جبران نفت استخراج شده و تهی شدن منابع طبیعی است. در سطح کشور، 4.5 میلیون نفر دارای حق بهرهمالکانه هستند که 2.5 میلیون نفر آنها در تگزاس زندگی میکنند.
به گفته یکی از ناظرین امور نفتی، تولیدکنندگان نفت و دارندگان حق بهرهمالکانه هستند که 2.5 میلیون نفر آنها در تگزاس زندگی میکنند. به گفته یکی از ناظرین امور نفتی، تولیدکنندگان نفت و دارندگان حق بهرهمالکانه مانند دوقلوهای سیاسی هستند که در یک رحم به هم پیوستهاند. بدین ترتیب سقوط قیمتهای نفت در آن سالها نه فقط بر کسانی که مستقیماً در صنعت نفت فعالیت میکردند، بلکه بر گروه زیادی از افراد تأثیر منفی گذارد.
فرماندار بوش (پسر)، امکان زیادی برای مانور نداشت، ولی کاری را که میتوانست انجام داد؛ در 2 فوریه 1999، او لایحه 4.5 میلیون دلاری معافیت مالیاتی بر چاههای نفت ضعیف را به مجلس ایالتی ارائه و اعلام وضع فوقالعاده کرد و این لایحه سریعاً توسط مجلس ایالتی بررسی و مورد تصویب قرار گرفت.
لایحه وضع فوقالعاده در ماه مارس به مرحله اجرا درآمد و در مورد چاههای نفت کمتوان در زمانی که قیمت به بشکهای زیر 15 دلار میرسید اجرا میشد و صاحبان آنها از مالیات معاف میشدند. اندکی بعد، قیمتهای جهانی نفت رو به افزایش گذاشت و بحران به پایان رسید، اما در این میان جرج بوش پسر در ایالت خود، بهعنوان حامی منافع چاههای نفت شناخته شد.
قانون معافیت مالیات نفت بهخوبی نشان داد که فرماندار بوش میداند چگونه حمایت صاحبان بهرهمالکانه و مؤسسات کوچک استخراج نفت را جلب کند، و طبعاً جلب پشتیبانی مردان نفتی ثروتمند و قدرتمند تگزاس که منافع زیادی داشتند بهسهولت حاصل میشد، و با این کار بود که او پیشبینی مینمود هنگامی که به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شود چه کاری میتواند برای آنان انجام دهد و آنها هم متقابلاً چه خدماتی به او خواهند کرد؛ چیزی که امروزه واقعیت یافته است.
همین اقدام بوش، باعث شد تا شرکت های نفتی در انتخابات سال 2000 آمریکا، تمام قد پشت جرج بوش بایستند و در نهایت، با پول نفت بود که بوش رئیس جمهور آمریکا شد.
يکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۳۶