به گزارش میز نفت، از سالها پيش، اروپا برای کاهش وابستگی به گاز طبیعی روسیه تلاش کرده است و سرانجام آنها این کار را انجام دادند. گازپروم، شركت انحصاري دولتی گاز طبیعی روسیه، بهتازگی کمترین میزان تولید خود را از سال 1978 ميلادی تاكنون گزارش کرده است.
تحریمهایی که گاز طبیعی صادراتي با خطوط لوله را هدف قرار میدهند، عملاً عرضه گاز به اروپا را قطع کرده است و زیرساختهای موجود را نمیتوان بهراحتی تغییر مسیر داد. درحالیکه روسیه دارای منابع و امکاناتي براي جایگزیني گاز طبیعی است، اما نیروی کار محدود و چالشهای فنی، حفظ این گزینهها را دشوار میکند.
تحریمهای اروپا بهخوبی اثربخش بوده و این تلاشها ممکن است بهطور دائمی نياز قاره سبز به گاز طبیعی روسیه را با تأثیر کمی بر بازار، قطع کند. صنعت گاز طبیعی روسیه با سقوط بیسابقهای روبهرو است، اما همه بخشهای آن به یک اندازه تحت تأثیر قرار نگرفتهاند.
گازپروم در هفته جاري، سطح تولید سال گذشته خود را اعلام کرده است. گازپروم شركت دولتی با حاكميت انحصاري بر صنعت گاز طبیعی روسیه است و عدد اعلام شده کمترین میزان از سال 1978 ميلادي و پيش از فروپاشی شوروی است. دلیل آن کاملاً واضح است. اروپاییها سعی کردهاند وابستگی خود به گاز طبیعی روسیه را به صفر برسانند.
اروپاییها حداقل ازنظر ساخت خطوط لوله گاز طبیعی، بسیار موفق بودهاند. در حال حاضر، این چیزی است که دقیقاً برای افرادی که با این صنعت آشنا هستند شوکه کننده نیست. جنبههای زیادی از تحریمها وجود دارد که بهتر از سایرین عمل میکند. این یکی از مواردی است که قطعاً بهتر عمل میکند و دلیل آن، ماهیت گاز طبیعی است.
گاز طبیعی یک گاز است و برای تولید، حملونقل و صادرات آن نیاز به شبكه تخصصی دارد. اگر در هر نقطهای از سیستم شکافی وجود داشته باشد، چه بیمه باشد، چه لولهها و چه پمپها، قوانین یا هر چیز دیگری که اتفاق میافتد، همهچیز متوقف میشود و بهراحتی نمیتوان آن را تغییر مسیر داد.
گاز صادراتي روسیه که به اروپا صادر میشد، تقریباً همه آنها از منطقهای به نام اروگوئه میآیند که اکنون نیمقرن است تولید میشود و چند هزار مایل لوله از طریق اوکراین و بلاروس به لهستان، آلمان، اسلواکی، مجارستان و ساير كشورها نفت صادرمی شد.
ازآنجاکه این شبكه نمیتواند بهسادگی تغيير يابد، وقتی اروپاییها تحویل گرفتن را متوقف کردند، روسها مجبور شدند ذره ذره همهچیز را تعطیل کنند. گزینههای گاز طبیعی دیگری نیز وجود دارد که روسها دارند.برخی از سیبری شرقی، در شرق اورال که از جنوب به چین میآیند، میآیند. چند تأسیسات گاز طبیعی مایع وجود دارد، یکی در جزیره ساخالین که عمدتاً به ژاپن میرود و یکی از شبهجزیره کوچک که عمدتاً به اروپا ارسال میشود.
البته تأسیسات ال ان جي آنها هنوز هم عمدتاً کار میکنند؛ اما ما باید انتظار داشته باشیم که در آینده نهچندان دور از خط خارج شوند. پروژههای نیمهکاره توليد ال ان جي آنها نيز ممكن است به دليل تحریمها هیچگاه راهاندازی نشود.
این کار تقریباً بهطور انحصاری توسط خارجیها انجام میشد و شركت انگليسي بریتیش پترولیوم، بزرگترین بازیگر آن بود؛ اما میتسوبیشی ژاپنی در استوکلند و همچنین اکسون موبیل درگیر هستند و اکثر این شرکتها اکنون از پروژهها، خارج شدهاند. ژاپنیها هنوز در استوکلند درگیر هستند، اما اکسون موبیل و بریتیش پترولیوم فقط ضررهای خود را کاهش داده و بهطور کامل ترک میکنند؛ و روسها مهارتهای فنی لازم برای حفظ این پروژهها در درازمدت را ندارند.
در مورد اینکه آیا روسها میتوانند در صنعت ال ان جي فعاليت كنند و یا نه این یک سؤال باز است. زمانی که نوبت به تولید یخ و تولید چوب میرسید، روسها بهترینها در جهان بودند؛ اما آن بخشها در دوره شوروی بود؛ و سیستم آموزشی صنعتی شوروی در حدود سال 1985 ميلادي فروپاشید و نرخ زادوولد روسیه در یک بازه زمانی مشابه سقوط کرد؛ بنابراین نهتنها تعداد قابلتوجهی افراد کمتری دارند که میتوانند ازنظر تئوری در مهندسی سیستمی که آنها را آموزش داده است، آموزش ببینند.
بنابراین جوانترین افرادی که مجموعه کاملی از مثلاً، مهندسی نفت و تجربه مدیریت مخازن نفت و گاز را دارند، اکنون در اوایل دهه شصت زندگی خود هستند و تعداد زیادی از آنها باقی نمانده است؛ و در 20 سال گذشته، بیشتر کارهای تعمیر و نگهداری مهمی که در ميادين انجام شده است، بیشتر کارهایی که روی بهبود نرخ برداشت انجام شده است، توسط خارجیها بوده و بي پي و اگزون موبيل و تا حدی آلمانیها و هلندیها بازیگران اصلی هستند.
این همکاریها اينك از بین رفته است؛ بنابراین، اروگوئه که یک منطقه بالغ است، احتمالاً میتواند بهعنوان یک منطقه تولید قابلتوجه بازگردانده شود، اگر از فناوریهای شیل بهطور انبوه استفاده شود؛ اما همانطور که آمریکاییها نشان دادهاند، شیل در مناطقی که نسبتاً نزدیک به مراکز جمعیتی هستند، كارايي دارد، زیرا به نیروی کار قابلتوجهی نیاز دارد؛ و در مکانهای سردسير، خیلی خوب کار نمیکند، زیرا به آب زیادی نیاز دارید.
اروگوئه هزار مایل از مناطق مسكوني فاصله دارد؛ بنابراین احتمالاً طرحهای رشد نرخ توليد هرگز عملياتي نخواهد شد، زیرا روسها خودشان نمیتوانند این کار را انجام دهند؛ و فناوریهایی که ممکن است به آن اجازه دهند بهسادگی کار کند، در مورد صادرات به اروپا نامناسب هستند.
توليد گاز صادراتي آنها به اروپا اکنون 85 درصد نسبت به شروع جنگ کاهش یافته است. چیزی که باقی میماند، فقط قطرهای است که به سه کشور جمهوری چک، اسلواکی و مجارستان میرود که واقعاً هیچ جایگزینی برای گاز طبیعی خریداریشده از روسها ندارند و اینیکی از دلایلی است که مجارستان، اسلواکی و جمهوری چک سه کشوری بودهاند که بیشترین مخالفت را با تحریمها داشتهاند.
ممکن است در سال آینده، شرايط اين سه كشور نيز شروع به تغییر کند، زیرا اروپاییها در حال ایجاد بسیاری از ارتباطات متقابل هستند تا بتوانند پیوندهای خود را با روسیه قطع کنند.
وقتی این اتفاق بیفتد، تنها چیزی که از صنعت گاز طبیعی روسیه باقی میماند، بخشي است که در بازارهای داخلی عرضه میشود. شما در مورد بزرگترین تولیدکننده و بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی در جهان صحبت میکنید که در کمتر از چهار سال آينده از بازارهای جهانی ناپدید میشود.
این اتفاق، کاملاً بیسابقه است. صادقانه بگویم، شوکهای قیمتی که اروپاییها در این مرحله احساس کردهاند، بیش از یک شوک خفیف است. آنها واقعاً توانستهاند گاز طبیعی مایع را از سایر تأمینکنندگان، بهویژه از خلیجفارس و ایالاتمتحده وارد کنند. این امر فشار قیمت زیادی را بر همه کشورهايي که قبلاً گاز طبیعی را از روسيه تهیه میکردند، وارد کرده است.
اما تا اینجای کار، اروپاییها موفق بودهاند. آنها رژیم تحریمی را تنظیم کردهاند که حداقل تا حدودی دقیقاً همان کاری را انجام میدهد که امیدوار بودند. من صادقانه فکر نمیکردم که آنها بتوانند این کار را انجام دهند، اما تا اینجا خیلی خوب است. صنعت گاز روسيه در لبه پرتگاه فروپاشي قرار گرفته است.
نويسنده: پیتر زیهان
منبع: www. zeihan.com
سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۴:۳۴