به گزارش میز نفت، جنگ در اوکراین وضعیت امنیتی اروپا را بهشدت به چالش كشيده است. تصمیم ولادیمیر پوتین برای آغاز یک تهاجم تمامعیار باعث شد که شبح جنگ متعارف که بسیاری فکر میکردند با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پايان يافته، به قاره بازگردد.
درحالیکه جنگ روسیه بهصورت طبیعی توجه مخاطبان و سیاستگذاران غربی را به خود جلب کرده است، اما این جنگ صرفاً محصول جانبی جنگ سرد جدیدی است که اوپک علیه ناتو به راه انداخته است.
این ادعا جسورانه به نظر میرسد، بهویژه ازآنجاییکه سیاستمداران بریتانیایی بارها به خاطر حمايت از رژیمهای اوپک، مانند رژیم محمد بن سلمان در عربستان سعودی، موردانتقاد قرار میگیرند اما یک ارزیابی روشن از عملکرد سازمان در دهههای اخیر، بهویژه اینکه آنها تمايلي به توجه به منافع غرب ندارند، دشوار بوده و این سؤال پیش میآید كه چه باید کرد؟
ابتدا، واکنش اوپک به جنگ اوکراین را در نظر بگیرید. اقتصاد جنگی پوتین بهطور کامل از صادرات نفت روسیه تأمین میشود؛ این پول نقد است که او برای خرید تسلیحات قدیمی کره شمالی، پرداخت حقوق به جنگاوران واگنر و خرید آرامش مردمش استفاده میکند. به همین دلیل، گروه 7 در سال جاري سقف قیمتی برای نفت روسیه وضع کرد که در حال حاضر برای اکثر محصولات 45 دلار است.
اما اين سياست، موفق نبوده است. در عوض، اوپک بارها تولید خود را کاهش داده است تا قیمتها را بالا ببرد. در حال حاضر قيمت يك بشكه نفت به بیش از 90 دلار صعود کرده و گلدمن ساکس تخمین میزند که آنها در مسیر شکستن 100 دلار در هر بشکه هستند.
این شرايط بدين معناست که باوجود هزینه نسبتاً بالای استخراج نفت روسیه (که 20 دلار در هر بشکه یا بر اساس گزارش سال 2019 ميلادي آرام کو سعودی بیش از 40 دلار در هر بشکه تخمین زده میشود)، مسکو همچنان میتواند با سود قابلتوجهی صادرات داشته باشد.
حتی زمانی که باید با تخفیف به کشورهایی مانند هند و چین نفت خود را بفروشد، بر اساس قیمت پایهای است که با اقدامات اوپک بهشدت افزایشیافته است.
این اقدام به معنای پرتاب بمب بیشتر به شهرهای اوکراین نیست، بلکه به معنای فشار بیشتر بر رأیدهندگان اروپایی است که پوتین امیدوار است از جنگ خسته شوند و دولتهایشان را تحتفشار قرار دهند تا کمک به کیف را قطع کنند. امیدهای او برای آزمایش بزرگ تصمیم ناتو در سال گذشته بازمستان نسبتاً گرم از بین رفت، اما قیمتهای بالای انرژی همچنان پابرجاست و تولید را كاهش داده و به صورتحسابهای سوخت و قیمت بنزین مردم وارد میشود.
اوپک اصرار دارد که اقداماتش براي تثبیت قیمت نیست. در سال 2019 ميلادي، وزیر انرژی عربستان اصرار داشت که اقداماتش برای کاهش نوسانات است؛ اما تاریخ این ادعا را تائید نمیکند.
زمانی که روسیه تهاجم خود به اوکراین را آغاز کرد، قیمتهای جهانی به بیش از 130 دلار در هر بشکه رسید. اوپک تولید را افزایش نداد تا آن را تثبيت کند. بااینحال، زمانی که در مارس 2023 ميلادي قیمتها درنهایت حدود 70 دلار در هر بشکه عادی شد، سازمان کاهش تولید 2 میلیون بشکه در روز را تصويب کرد و قیمتها را دوباره بالا برد.
در سال 2020 ميلادي، زمانی که رکود تقاضا به دلیل قرنطینه پديد آمد، اوپک بار دیگر تولید خود را 9 میلیون بشکه در روز کاهش داد تا قیمتها را بالا ببرد. اين كار هزینهها را افزایش داد و به بحران اقتصاد جهانی دامن زد. ما با يك مارپیچ تورمی پس از کووید روبرو شديم كه همچنان با آن دستوپنجه نرم میکنیم.
چند عامل بیش از قیمت بالای نفت بر اقتصاد ما تأثیر جدی میگذارد. چنين وضعيتي نهتنها قبوض غذا و سوخت را بالا میبرد، بلکه تقریباً در هر زنجیره تأمین، از تولید گرفته تا حملونقل، هزینهها را افزایش میدهد.
باوجود وابستگي بسیار زیاد کشورهای غربی به بازارهای جهانی نفت، رهبران بریتانیا، آمریکا و متحدان اقدامی پيشگيرانه برای افزایش توليد و هماهنگی در برابر كارتل انجام ندادهاند. غرب همچنان به نفت و گاز نیاز دارد و وابستگی ما را به رژیمهای نامطلوب افزایش میدهد.
از سوي ديگر، کانادا تاکنون نتوانسته است افزایش تولیدی را که پس از تهاجم به اوكراين وعده داده بود، انجام دهد.
اما کارهای زیادی میتوان انجام داد. اوپک یک اتحاد ناهمگون است و گروه بزرگتر اوپک پلاس حتی بیشتر از آن با چالش روبرو است. مناقشه با ریاض پیشازاین باعث خروج قطر از اوپك و انعقاد چندین قرارداد مهم ال ان جي با غرب شده است. الجزایر همچنین اجازه نداده است که عضویتش مانع از امضای قرارداد جداگانه خط لوله صدور گاز به ایتالیا شود.
دیپلماتهای غربی باید فعالانه در تلاش برای شناسایی و بهرهبرداری از هرگونه اختلاف ميان کشورهای تولیدکننده نفت و دولتهای غربی آماده شده و مایل به ارائه شروط جذاب برای هر کسی باشند که آماده مقابله هستند.
ما همچنین میتوانیم از ذخایر خود استفاده بهتری کنیم. زمانی که برخی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده انرژی در جهان مانند ایالاتمتحده، کانادا، استرالیا و نروژ در اردوگاه ما هستند، اینکه کشورهای دموکراتیک کاملاً ابتکار عمل را به خودکامگیها واگذار کردهاند، بیمعنی است.
بدیهی است که دولتهای دموکراتیک نسبت به دیکتاتورها و پادشاهان خودكامه، آزادی مانور کمتری دارند؛ اما با اراده سیاسی کافی، مطمئناً میتوانیم با شرکتهای نفتی برای ایجاد ظرفیت اضافی که میتواند در زمان بحران پديدار میشود، یا توسعه ذخایر استراتژیک نفتی که میتواند برای رفع هرگونه جهش قیمتهای جهانی آزاد شود، مذاکره کنیم.
با توجه به نقش محوری انرژی در ژئوپلیتیک و امنیت مدرن، شاید بتوانیم تا آنجا پیش برویم که بهطور رسمی «ناتوی انرژی» را سازماندهی کنیم، یا با افزودن جنبه انرژی به معاهده موجود یا ایجاد گروه جدیدی از صادرکنندگان نفت و گاز دموکراتیک و متحد، اين بازي را تغيير دهيم.
جنگ در اوکراین پیشبینی اتفاقاتي است که نوید یک قرن بیست و یکم خطرناک را میدهد و ضعفهای ذهنیت ازخودراضی و مغرورانه غرب در 20 سال گذشته را آشکارا آشکار کرده است. اگر اکنون این درس را نگیریم، مطمئناً در دهههای آینده، پشيمان خواهیم شد.
نويسنده: دیمین فیلیپس
مترجم: محسن داوري
منبع: www.capx.co
دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۴۷