به گزارش میز نفت، از دولت نهم تا دولت سیزدهم، یک اختلاف بزرگ میان وزارت نفت و وزارت اقتصاد و امور دارایی تبدیل به یک چالش تکراری شده که در نهایت با ورود روسای جمهور به این اختلاف، دعواها پایان مییافت ولی اتفاق مثبت خاصی رخ نمیداد. عرضه نفت در بورس سالهاست با اصرار وزارت اقتصاد و انکار وزارت نفت مواجه بوده و سرانجام مشخصی هم نداشته است. علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی در گفتوگوی تفصیلی خود با جامجم به این موضوع پرداخته و درباره ریشههای این اختلاف گفته است.
-اصولا تجارت نفت از طریق بورس انرژی در شرایط فعلی امکان پدیر است؟
اساساً عرضه در بورس نباید ربطی به تحریم یا غیرتحریم داشته باشد، عرضه در برینگ صادراتی بورس چند ویژگی دارد مشتریان شرکتها را بیشتر می کنددر برخی از فرآورده ها شرکتها صرفا یک یا چند مشتری سنتی داشتند و فکر می کردند فقط این مشتریان خریدار کالایشان هستند ولی عرضه در بورس سبب افزایش تعداد مشتریان و مقاصد صادراتی آنها شد.
دوم رقابت پذیری است در رینگ صادراتی منافع حاصل از هر یک دلار رقابت برای شرکتها و کشور است و سبب افزایش درآمد آنها می شود در شش ماه نخست سال جاری بالغ بر 16 میلیون دلار و در سال 1400 بالغ بر34 میلیون دلار فقط مازاد درامد ناشی از رقابت در بورس بوده که در فروش خارج از بورس اساسا چنین چیزی اتفاق نمی افتد. سوم اینکه عرضه شفاف است و سبب کاهش زمینه های فساد میشه و مزایای بسیاری دارد ضمن آنکه صادرکننده متعلق به بخش غیردولتی مسیرهای بهتری را برای تجارت پیموده و نسبت به بخش دولتی بروکراسی کمتری داشته است.
در سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی ، صراحتاً تنوعبخشی به شیوه های فروش نفت ذکر شده است، اگر آن را معیار قرار داده بودیم و روی آن کار کرده بودیم، الان به مراتب وضع بهتری در حوزه صادرات و فروش و تعداد مشتریان داشتیم
استفاده از بورس در آن شرایط کار منطقیای بود و به موفقیت منجر شد؟
بستگی داشت با چه مکانیزمی بیاید، زمانی که شرایط تسویه، قیمتگذاری، رفتاری که با خریدار دارید بین غیربورس و بورس متفاوت باشد و خارج از بورس آسانتر باشد، قاعدتاً کسی نمیآید. چون آن کسی که میخواهد خرید کند منافع خودش را درنظر میگیرد و میخواهد از محل این خرید سودی ببرد. قرار نیست که اجباراً خرید کند. او محاسبات اقتصادیاش را انجام میدهد و براساس محاسبات اقتصادیاش اگر توجیه داشته باشد که با این قیمت خرید کند، خرید میکند.
به نظرم در آن مقطع روی این شرط خیلی کار نشد یعنی میخواهید در کشور بازار جدید ایجاد کنید، سختگیریها خیلی بیشتر از بازار فعلی است، بعد در سمت خودش شاید بعضی از این شروط را الزاماً نداشته باشد، به نظرم نگاه وزارت نفت به بورس باید یک بازوی کمکی قوی باشد که میتواند در توسعۀ فروش نفت کشور به آن کمک کند و اینکه ما بهعنوان یکی از 10 تولیدکنندۀ نفت دنیا هستیم، در یک مقطعی در بین 3، 4 کشور اول بودیم، ما از ابزار بورس برای تامین مالی، برای پوشش ریسک، تمام ابزارها و کارکردهایی که بورس دارد و فروش فیزیکی نفت هم یکی از آنها است، استفاده کنیم که متاسفانه بابت نفت خام و میعامات گازی در سالهای پیش همکاری موثری صورت نپذیرفت.
ـ یک موضوع هم زمان احمدینژاد و هم زمان دولت روحانی بود اینکه اولین عرضهای که در نفت انجام شد، دولت خریداری کرد. در زمان روحانی اولین محموله را خریداری کرد اما گفتند بخش خصوصی خریده است، شما در جریان این موضوع بودید؟
اولین محمولۀ نفت صادراتی که معامله شد در سال 98 بود، در دورۀ آقای احمدینژاد معامله نشد. 70 هزار بشکه نفت در آبان ماه سال 98 در بورس عرضه و معامله شد. حالا اینکه چه کسی خریده خیلی در فاز یک مهم نیست، مهم این بود که آن عرضه ها استمرار پیدا کند که متاسفانه در آن مقطع شرکت نفت این کار را انجام نداد.
ـ چرا؟
به نظرم بخشهایی از بدنۀ وزارت نفت و شاید در آن مقطع بخش بینالملل خیلی علاقهای نداشتند که تمرکز فروش نفت از دست آنها خارج شود و فکر میکردند عرضه در بورس این تمرکز را از بین میبرد و میگفتند در بورس باید تمام شرایط مهیا شود تا ما در بورس عرضه را انجام بدهیم. بعد به آنها میگوییم شما بهعنوان یک گروهی که با یک سبقۀ 70، 80 ساله دارید نفت را صادر میکنید ایا همۀ این شرایط را دارید؟ ولی سمت بورس که میآیید استانداردهایی که میخواهد عرضه در بورس داشته باشند، از سمت خودشان خیلی سختگیرانه میشد. درحالی که ما باید یک استراتژی منسجم داشته باشیم، قرار نیست بورس تمام مشکلات فروش نفت کشور را حل کند، قرار است یک مسیر جدید باشد، در شفافیت، در افزایش درآمدهای دولت و باید گام به گام جلو برود.
ـ سازوکارهایی که میگفتند باید وجود داشته باشد؟
انتظار داشتند در اولین عرضه موفق به فروش شوند یا آنکه کارگزاران بورس در همان عرضه اول و دوم بازاریابی را انجام و مشتریان تازه ای برای آنها معرفی کنند بدهند، در ساز و کارهای تسویه ارزی نگاه متفاوت تری داشتند و مباحثی از این دست که خوب از طرف مقابل هم نکاتی وجود داشت، مانند اینکه هنوز آن اطمینانخاطر به شرکت ملی نفت ایران برای استمرار عرضههای نفت خام وجود نداشت. یعنی اگر یک برنامهریزی منظمی بود و عرضهها استمرار داشت و قیمتهایی که در بورس عرضه میشد با قیمتهای خارج از بورس مشابه بود امکان بازاریابی وجود داشت.
اگر می خواهیم عرضه در بورس موفق باشد به نظرم باید یک برنامۀ منسجم حداقل یکساله داشته باشیم و ماهانه عرضهها را انجام دهیم. در یک چارچوب مشخص و با قیمتهای مشابه خارج و این فرصت را برای شرکتهای کارگزاری و خریدارها ایجاد کنیم که آنها این بازاریابی را انجام بدهند. چون فرآیند بازاریابی یک فرآیند مدتداری است و در این چارچوب وقتی من بهعنوان یک خریدار اطمینانخاطر ندارم که در بورس هر ماه عرضه میشود یا چه حجمی عرضه میشود یا مکانیزم قیمتگذاری آن چگونه است، خیلی ریسک اینکه از طریق بورس خرید کنم و بروم در این حوزه سرمایهگذاری بکنم، را نمیپذیرم.
ـمیتوان گفت بورس انرژی در معامله نفت خام و میعانات شکست خورده است؟
خیر چون اساساً خیلی ورود نکرده و عملاً از آن سمت کاری انجام نشده است، الان بحثی که روی گواهی سپردۀ نفت خام داریم، به نظرم یک مسیر جدیدی است که میتواند باب جدیدی را باز کند.
ـبه نظر شما شرکت نفت این موضوع را میپذیرد؟
بحث گواهی سپرده نفت با پیشنهاد امور بین الملل شرکت ملی نفت مطرح شد و ما هم چارچوبهای استانداردی داشتیم. چون یک ابزار استاندارد بورسی بود. در واقع گواهی سپرده قبض انبار است به این معنا که ما مخازن شرکت ملی نفت ایران را نزد بورس پذیرش میکنیم و گواهی کالایی که جایی ذخیره است و وجود دارد را صادر میکنیم. گواهی قابلیت مبادله ثانویه دارد. این یک بحثی است که میتواند یک مقدار فضا را تغییر دهد. از سمت خریدار طبق مقررات بورس گواهی وقتی که صادر میشود این اطمینانخاطر وجود دارد که این کالا را میتواند تحویل بگیرد؛ پس بنابراین برای فروش آن برنامهریزی میکند،
از سوی دیگر گواهی قابلیت توثیق دارد، چون ورقۀ بهادار است و میتواند نزد بانک و بخشهای مختلف مورد وثیقه قرار بگیرد. درحالی که نفت خام چنین ظرفیتی نداشت. نکتۀ سوم ریسکهای قیمتی است، بالاخره از روزی که نفت خام را میخریم تا روزی که صادر میکنیم تغییرات قیمت جهانی نفت خام میتواند ما را متضرر کند. ما گواهی سپرده را داشته باشیم متناظر آن میتوانیم قراردادهای آتی را راهاندازی کنیم که ریسک را پوشش بدهند. از سمت دیگر فرد میتواند در طول روزهای مختلف گواهیها را بخرد که پرتفوی آن از قیمتهای متنوعی باشد و ریسک قیمتی آن پوشش داده شده باشد.
تا الان شرکت ملی نفت و سایر نهادهای مرتبط همکاری خوبی داشته اند تا بتوانیم معاملات گواهی سپرده نفت خام را راهاندازی کنیم که امیدوارم این امر محقق شود چرا که معتقدم این ابزار هم به صنعت نفت کمک می کند هم در حوزه اقتصاد کلان تاثیرگذاری مثبتی خواهد داشت.
این نوعی پیش فروش است؟
به هیچوجه شبیه پیشفروش نیست، در آن طرح پیشفروش نفت خامی که در دولت گذشته مطرح شد چون خوب ارائه نشد و مطابق ابزارهای استاندارد بورس نبود یک تصویر غلطی را در اذهان ایجاد که اصطلاح تصویر خیلی کار سختی است. گواهی سپردۀ کالایی، معادل کالایی است که در انبار یا در مخزنی وجود دارد، فروش آن قطعی است. طبق قانون ما از امروز که شما خرید کردید فردا میتوانید مراجعه کنید و کالا را تحویل بگیرید. شرکت ملی نفت ایران هم تضمین داده که تحویل میدهد ولی استاندارد تحویل باید رعایت شود.
تسویه نقدی پیش فروش چگونه است؟
اساساً مفهومی به نام تسویه نقدی وجود ندارد. در واقع تعهدی به دولت ندارد، این کالا الان وجود دارد، آن را میخرید و یک دورۀ تحویل و انبارداری دارد. یعنی میتوان آن را در انبار یا مخزن شرکت نفت قرار داد و بعد آن را تحویل گرفت که یک بخشی از این دورۀ انبارداری میتواند رایگان باشد، بخشی هم میتواند هزینه انبارداری داشته باشد که مشخص است که مثلاً از این تاریخ به بعد اگر آمدید تحویل بگیرید به ازای هر بشکه باید هزینه پرداخت کند که این یک موضوع پذیرفتهشده است.
نکتۀ دوم این است که اگر قرار باشد مردم وارد معاملات آن شوند طراحی ما در فاز یک این است که صندوقهای کالایی تاسیس شوند و این صندوقهای کالایی گواهی سپرده بخرند که ریسک سرمایه گذاران خرد کاهش پیدا کند. یک طبقۀ جدیدی از داراییها به مردم ارائه میشود که قیمتگذاری این براساس قیمتهای جهانی است و شما میتوانید با پول خودتان متناسب و متغیر جهانی روی یک کالا در داخل کشور سرمایهگذاری کنید،
ـ شرکت نفت با این کار موافقت میکند قیمت آن روی تابلو برود؟
پیشنهاد اولیه گواهی نفت توسط شرکت ملی نفت ایران انجام شده است و در این مدت که مشغول همکاری در خصوص راه اندازی این ابزار با مجموعه وزارت نفت هستیم همکاری خیلی خوبی از سوی شرکت ملی نفت ایران و امور بین الملل آن برای راه اندازی این ابزار را شاهدیم. در نهادهای مثل بانک مرکزی، سازمان بورس، سازمان برنامه و بودجه و ارکان دیگر این موضوع طرح شده و مورد تاکید برای پیاده سازی و اجرا بوده است.
ـ عرضهکنندۀ اوراق چه شخصی است؟
گواهی سپرده به نام شرکت ملی نفت ایران است که توسط این شرکت عرضه خواهد شد اما معاملات ثانویه هم خواهد داشت .
ـ گواهیها کجا خرید و فروش میشود؟
در بورس انرژی ایران
اگر خریدار نباشد وضعیت چطور است؟
یک سازوکار بازگردانی خواهد داشت،
ادامه دارد...
شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۳:۱۲