میز نفت | مذاکرات برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) میان ایران و گروه 1+5 (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، آمریکا و آلمان) در شرایط اضطراری قرار دارد. امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده که یک توافق موفق مستلزم «واقعگرایی و عزم و اراده» واشنگتن است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالاتمتحده نیز گفته که دستیابی به یك توافق با ایران دور از دسترس است. مقامات فرانسه، آلمان و بریتانیا هم گفتهاند که با شرکای خود در مورد تداوم تشدید تنش هستهای و عدم همکاری ایران مشورت خواهند کرد. سخنگوی سازمان ملل نیز گفته انعطافپذیری همه طرفها ضروری است.
هیجكس نمیتواند با قاطعیت اعلام كند که درگیری برای طرفین از دستیابی به توافق سودآورتر است. هرچند آنها طرف دیگر را مقصر میداند. از نگاه ناظران بینالمللی، هدف از برجام، كاهش سرعت توسعه توان هستهای ایران و نه متوقف کردن آن بوده است. چرا؟ زیرا آن پارسیها هرگز اجازه نمیدادند همانند کره شمالی متفاوت و پاکستان پر هرجومرج شوند.
ایرانیها مشاهده کردهاند که چه اتفاقی برای معمر قذافی لیبی افتاد که به برنامه تسلیحات هستهای خود در سال 2003 میلادی پایان داد، اما در سال 2011 میلادی کشته شد و فکر میکنند که داشتن سلاحهای هستهای، کشورشان را تثبیت میکند. حتی اگر توافقی وجود داشته باشد، رهبران ایران پیشبینی میکنند که ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا، تحریمهای جدیدی را قبل از خشک شدن جوهر بر روی توافق اعمال خواهند كرد.
اگر مذاکرات به پایان برسد، روز غمانگیزی برای هتلداران در وین خواهد بود، اما ایران موارد زیادی را در فهرست کارهای خود دارد. اول اینكه به فعالیتهای هستهای خود ادامه دهد، اما زیر آستانهای که اسرائیل را وادار به حمله میکند، باقی بماند.
در این کشور تحریمهای شده، شاید زمان آن رسیده است که برخی از دانشمندان و مهندسان را به پروژههای عمرانی اختصاص دهیم تا اقتصاد ضعیف خود را گسترش داده و تقویت کرده و آن را برای چین، شریک خود در 25 سال جذابتر کند. با 400 میلیارد دلار شراکت استراتژیک و اقتصادی، حكومت ایران پایه محکمتری خواهد داشت.
اما تلاش ایران برای نزدیک شدن به امارات متحده عربی و عربستان سعودی متناقض نخواهد بود، اگرچه این دو کشور عربی دوستان ایالاتمتحده هستند و تنها تا جایی که واشنگتن اجازه دهد، پیش خواهند رفت؛ اما روابط نزدیکتر و تلاش برای شفافیت ممکن است پتانسیل اختلافات آینده را كاهش دهد، بهخصوص که ریاض درحالتوسعه توانایی موشک بالستیک خود است.
برخلاف ایالاتمتحده، کشورهای سکولار آسیای مرکزی هیچ توشهای در قبال جمهوری اسلامی ندارند، اما نسبت به یک هامون منطقهای زورگو که بهتازگی از دست امپراتوریهای روسیه و شوروی فرار کردهاند، حساس خواهند بود و نسبت به ایران حساسیت دارند.
جمهوریهای آسیای مرکزی، دولت ایران را بهعنوان یک کریدور صادراتی بالقوه به هند و خلیجفارس میبینند که اگر مسیر تجاری آسیای مرکزی-افغانستان-پاکستان راهاندازی نشود، طرح جایگزین آنان است. علاوه بر این، ایران بازار بزرگ و جوانی در حدود 85 میلیون نفر دارد و امیدوار است تجارت خود را با ازبکستان بهعنوان یک تولیدکننده برجسته کشاورزی چهار برابر کند.
افغانستان ممکن است بزرگترین چالش محلی ایران باشد، زیرا دو کشور مرزی غیر مستحکم به طول 900 مایل دارند که پناهجویان و مواد مخدر از آن سرازیر میشوند. ایرانیها درباره دولت طالبان گفتهاند: «ماهیت روابط ما با دولتها به ماهیت روابط آنها با ما بستگی دارد». هرچند کابل فاقد پول نقد، نمیتواند به سیاستهای مستلزم هزینههای زیاد نظیر کمک به ایمنسازی مرز مشترک، متعهد شود.
عقبنشینی ایالاتمتحده از افغانستان ممکن است راهبرد «محور مقاومت» تهران را تأیید کند و ممکن است رژیم را جسور کند تا به تضعیف منافع ایالاتمتحده ادامه دهد و یا به چین فرصتی بدهد تا از خاک خود برای نظارت بر نیروهای آمریکایی در منطقه استفاده کند.
ایران باید بر کری دور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب تمرکز کند که هند، ایران، آذربایجان، روسیه، آسیای مرکزی و اروپا را به هم متصل میکند و ناظران ایرانی آن را «مسیری ضد تحریم» توصیف کردهاند که 30 درصد ارزانتر و 40 درصد کوتاهتر از مسیر سنتی از طریق کانال سوئز است. این كریدور به بندر چابهار وصل خواهد شد که با هند توسعه داده شده، اگرچه این پروژه اخیراً به دلیل اختلافات در مورد مکانیسم حل اختلاف دچار مشکل شده است.
از سوی دیگر، تهران ممکن است از اقدامات حزبالله در بخش انرژی حمایت کند. لبنان و اسرائیل در یک مناقشه بر سر مرزهای دریایی قرار دارند که سهم از میدانهای گاز طبیعی سودآور در شرق مدیترانه را تعیین میکند. حزبالله دولت واقعی لبنان است و ایران میتواند اهرم خود را در لبنان افزایش دهد اگر به مقامات حزبالله در صنعت گاز طبیعی آموزش دهد.
ایران باید با همسایگان خود در خلیجفارس برای بحث در مورد نگرانیهای دفاعی متقابل منطقهای، ازجمله برنامههای هستهای و موشکیاش، تعامل داشته باشد. آمریکا و اروپا با هر کاری که تهران انجام دهد مخالف خواهند بود، بنابراین تهران باید بر بهبود روابط منطقهای برای کاهش تنشها و کاهش ریسک تجاری در منطقه تمرکز کند.
رهبران ایران اهدافی دارند که توضیح آنها واضح است: ترویج تجارت منطقهای که به تداوم بهبود پس از کرونا باوجود تحریمهایی که هدف آن وادار کردن مردم ایران به شورش از طریق فقیر کردن آنها است، کمک خواهد كرد؛ اما دستیابی به آنها ممکن است دشوار باشد.
نویسنده: جیمز دورسو
منبع: www.oilprice.com
مترجم: محسن داوری
يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۲۰