وحید حاجی پور | عمانیها گفتهاند هیچ توافقی برای توسعه مشترک میدان هنگام با ایرانیها نداشتهاند. همان توافقی که وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران از آن رونمایی کرد و دو هفته بعد از سوی مسقط تکذیب شد. حالا گفته میشود بیانیه رسمی وزارت انرژی عمان برای ظاهرسازی بوده و دولت این کشور برای آنکه با محدودیتهای تحریمی مواجه نشوند این بیانیه را منتشر کردند.
گرچه چنین توجیهی نمیتواند افکار عمومی را قانع کند اما باید پرسید اصولا تهران چه نیازی به این توافق داشته و دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید به جزییات میدان نفتی هنگام توجه کنیم.
میدان نفتی هنگام ( کشف شده در سال 1976) میان دو کشور ایران و عمان مشترک است و ذخیره نفتش چیزی حدود 400 میلیون بشکه است که همین رقم نشان می دهد این میدان در مقایسه سایر منابع نفتی یک میدان بسیار کوچک است. اما به هر شکل٬ سال ها پیش دو کشو برنامه ریزی خود را برای توسعه و تولید از این میدان آغاز کردند. شرکت DNO نروژ در بخش عمانی این میدان به تولید نفت مشغول شد و در طرف ایران٬ شرک نفت فلات قاره تولید را از هنگام آغاز کرد که دربالاترین رقم به 25 هزار بشکه در روز رسید ولی این روزها به دلیل عدم تعمیر چاه ها و تاسیسات و مرده بودن آن، حدود دو هزار بشکه در روز نفت تولید میکند.
نه ایران و نه عمان علاقه خاصی به این میدان ندارند بطوری که مسقط چند سال پیش٬ قید تولید از این میدان را زد تا این میدان بطور کامل در اختیار ایران باشد. نکته مهمتری که نشان می دهد خیال ایران بابت عدم برداشت عمان از هنگام،از این جهت راحت است که 80 درصد این میدان در آبهای ایران و 20 درصد آن در آبهای عمان است.
از سوی دیگر٬ برآوردهای رسمی مدیریت برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت می گوید میدان نفتی هنگام تقریبا تخلیه شده و هیچگاه در اولویت توسعه و حتی تعمیر چاه ها نبوده است چرا که اولویت های مهمتری برای سرمایه گذاری و تولید مشترک باطرف مقابل وجود دارد.
با این توضیحات٬ می توان نتیجه گرفت که جمهوری اسلامی ایران صاحب میدانی است که طرف مقابل آن را به سودش رها کرده و بخش اعظمی از این میدان هم دراختیار کشورمان است. در چنین شرایطی که کاملا به سود ایران است٬ وزارت نفت به تمنا از عمان مشغول شده تا این کشور به طرح ایران برای تولید مشترک از هنگام بپیوندد! نام این اقدام عجیب را هم دیپلماسی انرژی گذاشته در حالی که اصولا دیپلماسی در خدمت منافع کشورباید باشد نه منافع طرف مقابل.
این میدان یک میدان مرده برای دو طرف است. نه ایران حساب خاصی روی تولید از این «میدان تخلیه شده» باز میکند و نه عمان اما همین اسب مرده دستاویزی شد برای مانورهای دیپلماسی که مثلا دیپلماسی انرژی دچار یک رنسانس بزرگ شده است.
دیپلماسی انرژی که وزارت نفت دنبال می کند گویا درخدمت منافع همسایگان است که اگر اینگونه نبود٬ وزارت نفت باید روی تولید مشاترک نفت و گاز در ابر میدانهای نفتی و گازی با کشورهای عراق٬ قطر و عربستان قدم بر میداشت که در اغلب این میادین٬ ایران کمتر از طرف مقابل تولید کرده و تقربا شکست خورده است.
جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۳۵