به گزارش میز نفت، روزنامه جام جم به قلم وحید حاجی پور نوشت:
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا امروز، تحریمهای مختلفی در حوزه نفت به کشور تحمیل شده بهطوریکه در تاریخ صنعت نفت جهان،هیچ کشوری به اندازه ایران مورد تحریم قرار نگرفته است، چه از نظر کمی و چه از لحاظ کیفی. یکی از مهمترینهایش، ایجاد محدودیت در بخش لجستیک تجارت نفت و فرآوردههای نفتی بوده که به صورت دقیق مورد ارزیابی غرب قرار داشته و دارد.
به همین دلیل بود که ایران تصمیم گرفت برای برطرف کردن این ضعف بزرگ، ناوگان حمل و نقل نفت خود را توسعه داده و امروز به بزرگترین ناوگان نفتکش دنیا تبدیل شود. درست برخلاف کشورهای روسیه و ونزوئلا که بهدلیل نداشتن نفتکش با مشکلات بسیاری برای دورزدن تحریمها مواجه هستند. به اعتراف خود آمریکاییها، ایران با ناوگان خود توانسته بخشی از تحریمها را دور زده و نفت خود را در بازار خاکستری به فروش برساند.
در دوران باراک اوباما، جنگ واشنگتن با نفت ایران در حیطه نرم افزاری فروش نفت حاضری میزد که در دوران ترامپ توقیف نفتکشهای ایرانی یا کشتیهایی که نفت ایران را حمل میکرد در دستور کار قرار گرفت. ایران هم در پاسخ به توقیف کشتیها، نظارتهای خود را در تنگه هرمز افزایش داد و به صورت قانونی به اقدام غرب پاسخ داد.
تصمیم ایران حامل یک پیام روشن برای آمریکاییها بود که فکرش را نمیکردند تهدیدات تهران عملی شود. تجربه تاریخی طی دو سال اخیر نشان داده هر کشوری که برای توقیف نفتکشهای ایرانی پیشقدم شود، باید هزینه گزافی پرداخت کند. در این میان اما عدهای پاسخ روشن ایران را نشانه ضعف قلمداد کرده و آن را به مثابه عملیات خاموش تلقی میکنند که چیزی جز هزینه برای کشور ندارد. همان افرادی که صادرات میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ونزوئلا را هم اینگونه تحلیل کردند ولی گذر زمان نشان داد تصمیم تهران برای پایان محاصره دریایی نوین تا چه میزان تأثیرگذار بوده است.
بهترین تصمیم چیست؟
محمدصادق جوکار، رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در این باره معتقد است اصولا رژیمهای حقوقی و تجاری بینالمللی بدون پشتوانه قدرت سیاسی و امنیتی عمدتا به ضرر کشورهای ضعیف است لذا اگر کشوری انتظار داشته باشد با تکیه بر رژیمهای بینالمللی مثل حقوق کشتیرانی و تجارت منافع خود را تأمین کند بهزودی در حاشیه قرار گرفته و حذف میشود. مقررات بینالمللی به سود قدرتهای سیاسی است و این کشورها با یکجانبهگرایی و ایضا فشار بر کشورهای ضعیف هر طور که میخواهند، عمل میکنند.
جوکار میگوید، یونان یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپاست پس باید به قوانین این اتحادیه پایبند باشد اما نیست: «اتحادیه اروپا هیچ تحریمی را علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه تجارت نفت و انرژی وضع نکرده، بنابراین توقیف نفتکش ایرانی در فروردین و تحویل نفت آن به آمریکا نه تابع قوانین اروپاست و نه قوانین بینالمللی. یونان طبق قوانین بینالمللی حق توقیف نفت ایران را نداشت اما باوجود این مهم از قوانین و دستورات آمریکا پیروی میکند.»
در این میان، قاعدهای که میتواند منافع کشورها را تأمین کند، مقولهای است به نام «خودیاری» یا HELP SAFE. این قاعده میگوید کشوری که در چارچوب پروتکلهای بینالمللی مورد تعدی قرار میگیرد، خودش باید منافع خود را تأمین کند و از پشتوانه سیاسی و امنیتی خود بهره بگیرد. مانند همان تصمیمی که تهران گرفت و از نظر راهبردی گامی مهم به شمار میرود.
از نظر رئیس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی، کشوری که نتواند حق و حقوق خود را تأمین کند، مورد اینگونه تخطیها قرار میگیرد و این چیزی جز ناتوانی کنوانسیونهای بینالمللی در تضمین منافع مشروع کشورهای جهان نیست. پیام ایران در توقیف نفتکشهای یونانی به سایر کشورها این هشدار را میدهد در صورت تضییع منافع ملی ایران، تهران با تکیه بر قدرت خود وارد عمل میشود. نباید فراموش کرد بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ یونان باید تجارت ایران را تسهیل کند ، نه آنکه در سیاستهای آمریکا ایفای نقش داشته باشد. سؤال اساسی این است که اگر جمهوری اسلامی ایران به اقدامات شیطنتآمیز یونان و سایر کشورهایی که رفتار آتن را تکرار میکنند،
واکنش نشان ندهد، چه اتفاقی در پیش است؟ چنانچه تهران روی احضار سفیر و پیگیری از طریق کنوانسیونهای بینالمللی به دنبال تأمین منافع خود باشد بهطور قطع شاهد بروز رفتارهای مشابهی از سوی کشورهای دیگر خواهد بود که در کوتاه مدت به حوزههای دیگری مانند تجارت فولاد، کالاهای اساسی، پتروشیمی و ... تسری خواهد یافت.
ناتوان از پاسخ دوم
شعیب بهمن ، کارشناس اقتصاد بینالملل هم در این باره می گوید: پیشتر در قبال توقیف کشتیهای خود یک کشتی را توقیف میکرد ولی این مرتبه دو نفتکش را ضبط کرد تا نشان دهد بر سر منافع خود هیچ تعارفی ندارد. ایران توانسته است نفت خود را به فروش برساند و اینگونه تلاشهای غرب فقط برای افزایش هزینههای دولت ایران است. از سوی دیگر، آمریکاییها در این کش و قوس توقیفها همواره از ارائه پاسخ دوم ناتوان بودند. به عنوان مثال، وقتی ایران، پهپاد آمریکا را در جنوب کشور هدف قرار داد، کاخ سفید پاسخ جدی نداد یا حتی در تنشهای دریایی چارهای جز کوتاه آمدن نداشت. اقداماتی از این دست میتواند روند صدور نفت را در دنیا با چالش مواجه کند و بهای آن را افزایش دهد. تشدید چنین تنشهایی بیش از همه، کشورهای مصرف کننده را متضرر میکند بهویژه آنکه روند توزیع انرژی درجهان باچالش بزرگی مواجه شده است. بنابراین برخلاف تحلیل برخی افراد که معتقدند وضعیت بدتر میشود، باید گفت اقدام ایران یک مانور اقتدار بوده و بدون تردید منافع ملی کشور را تأمین کرده است.
دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۶