به گزارش میز نفت، داستان بومیان ساکن در اوکلاهاما روایت قتلهای زنجیرهای را بازگو میکند که فقط برای یک هدف طراحیشده بود؛ نفت و پول نفت. سرخپوستان آمریکا که به اوسیج معروف بودند، در ابتدای قرن بیستم به سرزمینی انتقال داده شدند که برای کشاورزی جذاب نبود؛ سفیدپوستان میخواستند از شر آنها راحت شوند اما کشف نفت در این منطقه، باعث شد تا سرخپوستان به ثروت بزرگی دست پیدا کنند.
همانگونه که برای اغلب بومیان آمریکا اتفاق افتاد، اوسیج ها مجبور به واگذاری زمینهای اجدادی خود - سرزمینهای بین رودخانههای میسوری و آرکانزاس شدند. اوسیج در سال 1870 برای اولین بار به یک منطقه رزرو شده در کانزاس نقلمکان کرد، زمینهای کانزاس خود را به مبلغ 1.25 دلار در هر هکتار به مهاجران فروخت و به زمینی در شمال شرقی اوکلاهاما که تا سال 1866 متعلق به چروکیها بود رانده شدند. این کوچ اوسیج ها، حدود یکمیلیون و نیم هکتار زمین را در برمیگرفت.
اندکی پسازاین کوچ، نفت در منطقه ذخیرهسازی Osage کشف شد و قانون اوسیج در سال 1906 به هر یک از 2229 عضو قبیله برای پول دریافتی برای تولید نفت در زمینهای آنها، «حق مالکانه» داد. با رونق تولید نفت، اعضای قبیله ثروتمند شدند. توزیع سرانه خالص وجوه نفت از 221 دلار در سال 1915 به 12 هزار و 400 دلار در سال 1923 افزایش یافت؛ سالهایی که منجر به تولد «حکومت وحشت» در این منطقه شد.
دهه 1920 یک دهه وحشتناک و سخت برای شهروندان هندیهای اوسیج بود. از آغاز قرن بیستم، اوسیجها به دلیل حقوق قبیلهای که از نفت اوسیج به دست میآوردند، به «ثروتمندترین مردم روی زمین» تبدیل شدند. اعضای قبیله از این حق الامتیازها حق اصالت یا سهام مساوی دریافت میکردند که فقط از طریق ارث منتقل میشد که ذینفعان آن میتواند شامل افراد اوسیج و غیر اوسیج باشد.
تعداد اندک افراد این قبیله، بسیاری را به این فکر انداخت با قتل آنها بتوانند به نفت و ثروت عظیمش دست پیدا کنند. «حکومت وحشت» که در سال 1921 بر منطقه اوسیج سایه انداخته بود، تنها یکفصل از داستان طولانی بدرفتاری سفیدپوستان با بومیان آمریکایی است.
طی مدت کوتاهی، دهها نفر از اعضای قبیله و کسانی که جرئت حمایت از آنها را داشتند به قتل میرسیدند. بسیاری از آنها مسموم شده و برخی دیگر هنگام خواب در خانههای خود به آتش کشیده میشدند؛ به سرشان شلیک میشد و از قطارهای در حال حرکت به پایین پرتاب میشدند.
تعداد فزاینده قتلها باعث ترس بسیاری در اعضای شورای اوسیج شد که درنهایت برای کمک به تحقیق در مورد این جنایات شنیع به دولت ایالاتمتحده مراجعه کردند. در پاسخ به درخواست کمک آنها، اداره تحقیقات فدرال (FBI) که در آن زمان بهعنوان دفتر تحقیقات ایالاتمتحده شناخته میشد، مأمورانی را به منطقه فرستاد که برخی از آنها به قتلها نیز کمک کردند.
لوئیس برنز، مورخ اوسیج میگوید: «من هیچ خانوادهای را نمیشناسم که حداقل یکی از اعضای خانوادهاش را به خاطر حقوق سرپرست از دست نداده باشد». یکی از مأموران فدرال که در مورد سلطنت وحشت در منطقه رزرو تحقیق میکرد، گفت: «از این موارد قتل بسیار زیاد است. صدها و صدها نفر هستند».
به سهمی که به اوسیج ها میرسید «حق سر» میگفتند که به سرپرست خانوار میرسید؛ به همین دلیل مردان اوسیج ها به قتل میرسیدند و بلافاصله مردان سفیدپوست با ازدواج با زنان آنها، صاحب ثروت بسیاری میشدند. هرکسی هم که مخالفت میکرد به قتل میرسید.
بین سالهای 1920 و 1925 بیش از 60 قتل مرموز یا حل نشده در شهرستان اوسیج رخ داد که همگی با دارندگان حق سر اوسیج سروکار داشتند؛ اما با دستگیری یک آمریکایی، همهچیز به پایان رسید..
ویلیام کی هیل که اصالتاً اهل تگزاس بود، بهعنوان «پادشاه تپههای اوسیج»، یک دامدار محلی و برجسته و مالک زمین بود که ارتباطات زیادی با تاجران مهم و رهبران سیاسی داشت. در طول سالها، هیل نهتنها با افراد با رتبه بالا ارتباط برقرار کرده بود، بلکه پس از اجاره و خرید هزاران متر زمین چرا از هندیها برای چندین سال، با اوسیج ها رابطه قوی برقرار کرد.
گفته میشود زمانی که برای اولین بار به اوکلاهاما رسید، «کابویی بود که در چادر زندگی میکرد»، هیل توانست با موفقیت از نردبان اجتماعی بالا برود. نویسنده لارنس جی. هوگان، مأمور سابق افبیآی و نماینده کنگره، در کتاب خود، قتلهای اوسیج هندی، ادعا میکند که روش موردعلاقه هیل برای ایجاد قدرت و اعتبار این بود که افراد مختلف و اوباش را با هدایا جذب خود کند. اغلب این افراد سابقه جنایی داشته و هر کاری را به هر قیمتی انجام میدادند درست برخلاف هیل که پروندهاش سفید بود.
او برای پول با کسی شوخی نداشت و قتلهای بسیاری را ساماندهی کرد تا وحشت اوسیج ها را فرا بگیرد. با یافتن ردپای او در قتل یکی از افراد مشهور اوسیج ها، مأموران وی را تحت نظر گرفتند و سرانجام وی را بازداشت کردند. با مسجل شدن نقش او در این قتلها، کنگره ایالاتمتحده برای جلوگیری از یک حکومت ترور دیگر، قانونی را تصویب کرد که غیر اوسیج ها را از به ارث بردن حق سرانه اعضای قبیلهای که بیش از نیمی از خون اوسیج دارند، منع کرد.
هیل هم سرانجام در 27 ژانویه 1929 به حبس ابد محکوم شد اما در سال 1947، درحالیکه تنها 18 سال از دوران محکومیت خود را گذراند بود، آزاد شد؛ او در سال 1962 در آریزونا درگذشت و در ویچیتا، کانزاس به خاک سپرده شد.
در سال 2017، دیوید گران، نویسنده کارکنان نیویورکر، قاتلان ماه گل درباره قتلهای اوسیج را منتشر کرد. این کتاب به یک کتاب برنده جایزه تبدیل شد و طبق گزارشها در فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی اقتباس شده است.