امیر محرر | ضربان عملیاتی و نبض فرآیندی یک سازمان، در دنیای امروز، داده و اطلاعات است، از این رو همه نهادها و دستگاههای کوچک یا بزرگ، دولتی یا خصوصی، به «نشت و نشر» اطلاعات خود، آلرژی دارند. افشای اطلاعات و اسرار حرفهای، خط قرمز تعهدی کارکنان در سازمان است و در قانون مجازات اسلامی، جرم شناخته میشود؛ حال اگر این افشا و تحصیل اطلاعات از سوی یک ایرانی باشد، عمل وی «خیانت» و اگر از سوی یک تبعه خارجی رخ دهد، «جاسوسی» خوانده میشود.
درباره ماجرای تهاجم سایبری به
سامانه هوشمند سوخت کشور هم توجه به این نکته ضروری است که ماجرا را در چارچوب «خیانت» جرمانگاری کنند، به این علت که، رسوخ به این سامانه، به جز با همدستی و بسترسازیِ گروهی از داخل، ممکن و میسور نیست. نکتههای ذیل در این زمینه چشمگیر است:
1 - بیگمان نشت اطلاعات و خرابکاری از داخل نفت رخ داده است؛ چون امکان دسترسی از خارج از شبکه کارت سوخت و از خارج از کشور به این سامانه وجود نداشته است و ندارد.
2 - لایههای امنیتی در این سامانه مطابق پروتکلهای این بخش تعریف نشده است، بر همین اساس است که با چنین اتفاقی، جایگاههای سراسر کشور دچار اختلال میشوند؛ چنانچه غشاهای امنیتی به درستی معماری شده بود، یک حمله اینچنینی، تا این حد فراگیر نمیشد.
3 - نبود پروتکلهای امنیتی روزآمد در سطح صنعت نفت به روشنی مشهود است و سطوح دسترسی کاربران به درستی تعریف نشده است.
4 - ضروری است که مديريت سامانه كارت هوشمند سوخت صرفاً از سوی نفتيهای رسمی انجام شود؛ متأسفانه شرایط به گونهای است که پيمانكاران هم به این سامانه دسترسی دارند كه بدیهی است این دسترسی، سطح امنيت سامانه را کاهش داده است.
با این شرایط میتوان نتیجه گرفت که حراست وزارت نفت در این بخش بسیار ضعیف عمل کرده است و این سیستم به شدت به تقویت و ارتقا نیاز دارد.همچنین لازم است اداره انفورماتیک نفت در باره امنیت سامانهها و شبکههای ارتباطی وزارت نفت و شرکتهای تابعه، رویکرد خود را تقویت و بهروزرسانی کند. در گامی مهم و به شکل عملیاتی و عاجل، ضروری است که سطوح دسترسی به سامانهها و دادهها در نفت، به درستی بازتعريف و پروتکلهای امنیتی در این زمینه تدوین و لازمالجاری شوند.
باید بررسی شود که در پس پشت ماجرای غیرهوشمندسازی
کارت سوخت، چه جریانی بازیگردان ماجراست؛ قطعا منابع رانت و فساد و قاچاق سوخت در این زمینبازی پستی داشته داشت.
علیایحال کنار نکتههایی که در ارتباط با غیرهوشمندسازی سامانه سوخت از طریق
حمله سایبری گفته شد، نباید از نظر دور داشت اکنون که دولت در حال تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۱ است و قالیباف هم منتظر است تا از جایگاه هیئت رئیسه به رئیسی از بالا نگاه کند و هنگام دریافت مصحف لایحه بودجه، عکس یادگاری بگیرد، شکلگیری سلسله حاشیهها برای وزارت نفت، جای سئوال دارد؛ داستان پرماجرایی همچون هجوم سایبری به
سامانه هوشمند سوخت آن هم با اغراض سیاسی داخلیها، نه تنها به اعتماد عمومی زخم میزند و جاده دو طرفه نفوذ بیگانه را آسفالت میکند، بل از این طریق به راحتی تئاتری به راه میاندازند که انرژی و توان عملیاتی وزارت نفت را معطوف آن کنند و افکار عمومی را اسیر آن گردانند تا از داستان پشت پرده صحنه و به تعبیر گویاتر از رایزنیها و معاملههای سیاسی، بهویژه در بودجهخواری و سهمخواهی مافیای مخوف اقتصادی و فراری دادن سرتیمهای فساد به خارج از کشور، غفلت شود.
بیگمان، دامهای دیگری نیز پیش روی وزارت نفت گسترانده شده است که زمینه نارضایتی و التهاباتی را در سطح جامعه ایجاد کند.در این رخدادها، چنانچه راهبرد و راهکار مناسب و ضربتی برای رویارویی با آنها، پیشبینی نشود، بهطور قطع وزارت نفت در موضع ضعف قرار میگیرد و هجمهها علیه وزیر و تیمش آن هم در شرایط سخت حاضر، بیشتر میشود و در این شرایط ظرفیت عملیاتی و اجرایی وزارت نفت برای تمرکز بر موضوعات اصلی و نیازمند اراده و اقدام، به محاق میرود.
اکنون آزمون بزرگی پیش روی
اوجی است تا در برابر موج ویرانگر تخریبها و تیشه به ریش و ریشه زدنها، یا با اقتدار بایستد و با تصمیمی قاطع و عاجل، دست عناصر فاسد، خائن و وطنفروش را از امور حساس صنعت نفت قطع کند یا....