اگر زیر سنگ زندگی نکرده باشید، احتمالاً به خوبی می دانید که
قیمت نفت و گاز در سراسر جهان و بویژه ایالات متحده سر به فلک کشیده است. از آنجایی که اقتصاد جهانی از کرونا عبور کرده است، تقاضا برای کالاها و خدمات به روزهای پیش از
کرونا در حال بازگشت است ولی زنجیرههای تولید و توزیع به مانند قبل آماده نیستند.محدودیت های حمل و نقل و کمبود نیروی کار، هزینه ها را مضاعف کرده است اما تعداد کمی از صنایع و کسب و کارها، به اندازه صنعت انرژی ضربه خورده اند.
درست زمانی که کشورهای جهان برای بیست و ششمین کنوانسیون سالانه سازمان ملل متحد در مورد
تغییرات آب و هوا (UNFCCC)، معروف به COP26، به گلاسکو میروند، بحران انرژی در آمریکا و اروپا در حال به خطر انداختن اهدافی نظیر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است. بحران آلودگی هوا با کاهش دما در فصول سرد سال افزایش می یابد و به همین دلیل، بن بست بزرگی در حال ایجاد شدن است.
به عنوان نمونه، محدودیت عرضه همراه با سقف قیمت انرژی، شرکتهای انرژی را در چین به سمت انتخاب بین ورشکستگی یا توقف کامل تولید سوق میدهد، زیرا پکن از
کارخانههای زغالسنگ میخواهد تا حد امکان تولید کنند که به معنای نادیده گرفتن تعهدات آبوهوایی و محیط زیستی است. هند نیز با کمبود شدید عرضه مواجه است و به طور کامل در معرض خطر تمام شدن زغال سنگ (که 70 درصد از ترکیب انرژی شبه قاره را تشکیل می دهد) قرار گرفته است.
*بزرگترین مصرف کنندگان زغال سنگ در جهان
بحران انرژی در ایالات متحده به میزان سطحی که در حال حاضر در اتحادیه اروپا و آسیا رخ داده، نرسیده است، اما ثابت شده است که اقتصادها از این فشارها مصون نیست. نفت در حال حاضر در بالاترین قیمت خود طی هفت سال گذشته معامله می شود و شاخص نفت خام غرب تگزاس اینترمدیت از
80 دلار در هر بشکه فراتر رفته است که به افزایش نرخ تورم دامن می زند. ریستاد انرژی پیش بینی کرده است
هزینه تولید در حوزه نفتی
پرمین در سال آینده بین 10 تا 15 درصد افزایش یابد که به موج گرانی ها دامن می زند.
در همین حال شرکتهای فنی و خدماتی فنی که عمده افزایش هزینهها را بر دوش می کشند اعلام کرده اند عمده این هزینه ها را از شرکتهای تولیدکننده نفت دریافت می کنند. آنها معتقدند در زمان کاهش
قیمت نفت - اوج کرونا - که منجر به کاهش درآمدهای آنان شده، به اندازه کافی آسیب دیده اند بطوری که شرکت هایی مانند هالیبرتون از پرداخت هزینه های عملیاتی خودداری می کنند.
با این وجود، در حالی که هزینه های عملیاتی برای تولیدکنندگان شیل نفت ایالات متحده به میزان قابل توجهی افزایش یافته، قیمت نفت به قدری جذاب شده که آنها همچنان سود قابل توجهی کسب خواهند کرد. طبق گزارش فایننشال تایمز، گرچه هزینه تولید شیل نفت، احتمالا از 50 دلار به حدود 55 دلار در هر بشکه افزایش می یابد. ولی با قیمت نفت 80 دلاری، شرکت های نفتی باز هم می توانند به سود خوبی دست یابند.
افزایش
قیمت نفت، هم برای تولیدکندگان سودبخش است و هم برای شرکتهای خدماتی؛ پس سوال اینجاست که افزایش قیمت به ضرر چه کسانی است؛ اویل پرایس در این باره نوشته است:«در نهایت این خریداران و مردم آمریکا هستند که باید سود شرکت های نفتی را تامین کنند».
به باور بسیاری از کارشناسان، افزایش
هزینههای سوخت و انرژی که با افزایش تقاضا و تشدید فشار افزایش مییابد، بهبود اقتصادی اقتصادهای ملی و جهانی را تهدید میکند. از آنجایی که مصرف کنندگان باید هزینه بیشتری برای انرژی بپردازند، دلار کمتری برای سایر بخش های اقتصادی باقی می گذارد.
بیشتر کشورهای جهان در فصل زمستان، انرژی بیشتری را طلب می کنند و همین موضوع سبب می شود تا میزان تولید نفت و گاز افزایش یابد؛ این افزایش، به معنای تولید حداکثری تولید است که بر خلاف تعهدات اقلیمی کشورهای جهان است و می تواند محیط زیست را تحت الشعاع افزایش تولید قرار دهد. چیزی شبیه به یک بن بست.