میز نفت | کیت کلارنبرگ، روزنامهنگار پژوهشگر در مقاله اخیر خود از نقش سازمانهای اطلاعاتی در تغییر سیاستها و نگرش جوامع پرده برداشته است. وی در مقاله خود در راشاتودی در ۳۱ آگوست با عنوان « خط لوله پیشنهادی تاپي، ۲۵ سال پیش طالبان را به قدرت رساند. آیا بار دیگر این اتفاق تکرار خواهد شد؟» به بررسی ابعاد دخالت سازمانهای اطلاعاتی منطقه در تحولات افغانستان و خط لوله تاپی پرداخته است.
در این مقاله یادآور شده که شرکت نفتی یونوکال در سال ۱۹۹۶ میلادی به طالبان کمک کرد تا قدرت را در افغانستان به دست گیرد و زمینه لازم برای ساخت خط لوله تاپی از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند فراهم شود.
طالبان توانسته است با اهرم مقابله با داعش، حمایت چند دولت غربی را به دست آورد. در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی نیز طالبان با ایجاد روابط پشت پرده با شرکت نفتی یونوکال توانست از پشتیبانی غرب برخوردار گردد. تعدادی از کارشناسان نیز معتقدند قدرت گرفتن کنونی طالبان و تسخیر سریع افغانستان اتفاقی نبوده است. بدین ترتیب میتوان نقش ژئوپلیتیک انرژی در اتفاقات کنونی را موردبررسی قرار داد.
زلمای خلیل زاد، سفیر پیشین ایالت متحده در افغانستان نیز در ایجاد شرایط کنونی این کشور نقشآفرینی کرده است.
آن سوی راهبرد خروج ایالاتمتحده از افغانستان
بازگشت طالبان به قدرت پس از دو دهه غیبت برای بسیاری از کارشناسان ابهامبرانگیز است. جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده به صورتی غیرمنتظره تصمیم گرفت به توافق ترامپ در مورد خروج نیروهای نظامی کشورش از افغانستان با طالبان پایبند باشد. البته به دلایلی تاریخ نهایی از ۱ می به ۳۱ آگوست تغییر پیدا کرد.
ترامپ معتقد بود حضور نظامی در افغانستان نابودی منابع است. وی اعلام كرده بود ایالاتمتحده باید اولویت راهبردی خود را به رقابت بزرگ قدرت با روسیه و چین اختصاص دهد.
واشنگتن در پیشبرد هدف مخفی صدور تغییر رژیم در مناطق مختلف دنیا با انقلاب رنگی و جنگهای غیرمتعارف (که این دو به جنگهای هیبریدی معروف شدهاند) بهویژه در افغانستان با داشتن موقعیت ژئواستراتژیک در چهارراه مرکز، جنوب و غرب آسیا ناکام بوده است.
ماشین نظامی غولپیکر ایالاتمتحده از زمان ورود بایدن به کاخ سفید طرح خروج ارتش آمریکا از افغانستان را آغاز کرد تا رویارویی فعالانهتری با چین در اقیانوسهای هند و آرام داشته باشد. هرچند به نظر میرسد با تشکیل دولتی انتقالی با نقشآفرینی چشمگیر طالبان، آمریکاییها نفوذ و نقش اندکی در آینده این کشور خواهند داشت. همچنين شکست اطلاعاتی پنتاگون و سیا در این شکست تاریخی را باید پاشنه آشیل کاخ سفید دانست.
در شرایط کنونی طالبان با تغییر برند خود در نظر اکثر مردم افغانستان به یک نهضت اسلامگرای معتدل تبدیل شده است. آنها در چارچوب توافق فوریه ۲۰۲۰ میلادی با ایالاتمتحده متعهد شدهاند روابط خود با گروههای تروریستی را قطع کنند، با فساد مبارزه نمایند و از اقلیتها برای اداره کشور بهره ببرند. اما به دلیل شکست اطلاعاتی انسانی و بروکراسی امنیتی، آمریکاییها در پیشبینی اتفاقات آگوست امسال ناکام ماندند.
این شرایط باعث تمسخر آژانسهای اطلاعاتی ایالاتمتحده توسط سید حسن نصرالله و وزیر امور خارجه سوریه شده است. در مجموع، شکست اطلاعاتی پنتاگون و سیا در این شکست تاریخی را باید پاشنه آشیل کاخ سفید دانست.
در بهار امسال، طالبان در نشست خط لوله تاپی که با حمایت ایالاتمتحده برگزار شد، شرکت کرد. گویی توافق برای پیشبرد ژئوپلیتیک انرژی آنها را پس از دو دهه بار دیگر بر سر میز مذاکره نشانده است. زلمای خلیل زاد وعده داده بود تا بازگشت طالبان به قدرت را هموار کند. در مقابل، طالبان بايد از ساخت اين پروژه حمايت كند.
نكته كليدي این است كه ايده ساخت خط لوله تاپي مربوط به حدود سه دهه پيش است و با انقلاب ال ان جي و توسعه انرژیهای پاك در سالهای اخير در مورد اقتصادي بودن آن ترديدهاي زيادي وجود دارد.
من معتقدم آمریکاییها پیش از خروج از افغانستان، خواهان تعامل با طالبان برای منافع میانمدت خود بودند. پروژه كليدي ساخت راهآهن پاکستان_ افغانستان_ازبکستان در فوریه سال جاری امضا شد تا راه برای توسعه و همکاریهای اقتصادی آسیای میانه هموارتر گردد. دونالد ترامپ و جو بایدن اهداف مشترکی در آسیای میانه دارند. آنها خواهان استفاده از ابزارهای اقتصادی برای ایجاد روابط پایدار میان این کشورها باهدف مقابله بانفوذ چین و روسیه بهعنوان دو رقیب بزرگ و قدرتمند ایالاتمتحده هستند.
من این موضوع را در تحلیلی که در اواخر ماه ژوئیه در روزنامه اکسپرس تریبون پاکستان با عنوان "چگونه ایالاتمتحده، چین، هند، پاکستان و روسیه در حال تغییر شکل جنوب آسیا هستند" منتشر کردم. من توضيح دادم که چگونه چهار كشور از ذینفعان اصلی در آینده افغانستان پس از خروج ارتش آمريكا به طرز شگفتانگیزی دارای همگرایی منافع جغرافیایی اقتصادی در آنجا هستند. البته هند تنها استثناء و در نتیجه برهم زننده احتمالی اين بازي است. هندیها اوایل هفته جاری اولین مذاکرات رسمی خود را با طالبان در قطر انجام دادند.
ایالاتمتحده هنوز میتواند با تکیه بر داعش خراسان بهعنوان "طرح بي" برنامههای رقبای خود را خراب کند، زیرا بهاندازه روسیه به راهآهن پاکستان_ افغانستان_ازبکستان احتیاج ندارد که انتظار میرود مسكو از آن برای دستیابی به اقیانوس هند و تحقق آرزوي قديمي تزارها استفاده کند. ایالاتمتحده همچنین ممکن است از گروههای نیابتی برای تضعیف "کریدور پرشين" چین برای قرارداد استراتژیک 25 ساله جدید خود در ایران از طریق تاجیکستان و افغانستان استفاده کند.
کریدور جدید راهآهن پاکستان_ افغانستان_ازبکستان در اولویت استراتژی بزرگ آمریکا در آسیای مرکزی و جنوبی قرار دارد. طبق اعلام رسمی وزارت خارجه آمريكا این پروژه جدید به "افزایش ارتباطات منطقهای منجر میشود.
در شرايط كنوني، اهميت راهآهن پاکستان_ افغانستان_ازبکستان بسیار مهمتر از خط لوله تاپي است. آمریکا بازگشت غیرمنتظره طالبان به قدرت در ماه گذشته را پذيرفت، اما مطمئناً ترجیح میداد چنین اتفاقی نیفتد.
اهميت عوامل ژئواقتصادي در دنياي امروز بسیار بیشتر از عوامل ژئوانرژی است. بسياري از راهبردها و سیاستهای دو دهه پیش از بين رفتهاند. مسائل ژئواستراتژیک در سراسر جهان به طرز شگفتانگیزی تغییر کرده است و این موضوع باید در تمام تحلیلهای مربوط به افغانستان منعکس شود.
نویسنده: آندره کوریبکو
منبع: Global Village Space
مترجم: محسن داوری
شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۰