میز نفت | بازار جهانی نفت در آستانه یک تغییر بنیادین در سال های آینده است. انتخاب پترودلار و یا جنگ های نفتی، دیگر پرسشی نیست که به آن پاسخ داده شود. با امضای توافق راهبردی همکاری های جامع اقتصادی و امنیتی ایران و چین توسط وزرای امور خارجه دو کشور در روز ۲۷ مارس در تهران، جایگاه دلارهای نفتی در هم شکسته شده و امپراتوری ساخته شده توسط دلار ایالات متحده ترک برداشته است.
یکی از دلایل شرایط کنونی اینست که دلارهای نفتی زیر سلطه واشنگتن نتوانسته است توسعه اقتصادی مناسبی را برای کشورهای تولید کننده نفت در خاورمیانه در ۵۰ سال گذشته فراهم آورد.
کشورهای خاورمیانه عموماً فاقد سیستم های صنعتی داخلی هستند. اقتصادهای ملی آنها به شدت وابسته به صادرات نفت و واردات کالاهای صنعتی و مصرفی است. تامین مالی اقتصاد این کشورها توسط دلار ایالات متحده انجام میشود و سیستم مالی از آن دنباله روی میکند.
کشورهای خاورمیانه که خواهان خروج از کنترل دلار هستند، باید با تهدید جنگ از سوی ایالات متحده و متحدانش روبرو شوند. اتفاقی که ما بارها و بارها شاهد آن بوده ایم. به یاد بیاورید که صدام حسین در دوره جنگ با ایران مورد حمایت غرب قرار داشت، اما پس از مدتی به دشمن شماره یک ایالات متحده تبدیل شد، هنگامی که تصمیم گرفت نفت خود را با یورو به فروش برساند.
غرب همواره خواهان آن بوده که خاورمیانه به عنوان گاوشیرده نفتی آنها نقش آفرینی کند. اما آنها نباید به فکر توسعه سیستمهای صنعتی مدرن به خود بیفتند. فقدان توسعه و پیشرفت در خاورمیانه را باید به عنوان یک خرابکاری بلندمدت به شمار آورد.
در تمدن غرب که بر اساس تبادل نظرات و رقابت بنیانگذاری شده است، غربیها نگرانند که ایران و کل خاورمیانه ممکن است بار دیگر به گذشته درخشان و هژمونی امپراتوری های پارسیان، عرب و عثمانی بازگردند.
خورشید از شرق طلوع خواهد کرد
چین وابستگی زیادی به بازار جهانی نفت دارد و همواره با تهدید توقف عرضه طلای سیاه روبرو بوده است. اروپا و ایالات متحده بر اساس قدرتهای صنعتی، مالی و نظامی خود، کنترل کننده پایتخت های تولید کنندگان نفت، بازارهای تجاری، جابجایی دلار و آبراه های جهانی ترانزیت نفت به عنوان بخش های کلیدی نظم جهانی پترودلار هستند. آ
نها خواهان ایجاد اختلاف میان چین و دولت های خاورمیانه و تقسیم دنیا بر اساس ملاحظات شناخته شده هستند. شما باید دلار را انتخاب کنید و یا انتخاب کننده جنگ باشید. هرچند دلار از مشکلات زیادی رنج می برد.
همانطور که در دوران باستان، قبایل عشایر جاده ابریشم را مسدود کرده و تجارت بین شرق و غرب را در انحصار خود درآورده بودند، اروپا و ایالات متحده نیز همکاری و توسعه قاره آسیا و سایر کشورهای کره زمین را متوقف می کنند.قرن ها پیش، یک سواره نظام در بیابان ها، با تیر و کمان در کمین کاروان ها ایستاده بود و امروز ناوگان نیروهای دریایی غرب در کنار یک سیستم مالی بر پایه دلار به همان اقدامات مشغول هستند. لذا چین و ایران و کل خاورمیانه هم اکنون به دنبال راه هایی هستند که از وجود واسطه ها رهایی یابند و شرایط متفاوتی ایجاد کنند.
اگر یک دولت قدرت بزرگ بتواند امنیت نظامی را ایجاد کرده و منابع مالی لازم و تولیدات صنعتی را عرضه کند، همه نفت خاورمیانه میتواند از سلطه دلار خارج شده و محموله های نفتی می توانند مستقیماً برای تامین تقاضا مورد مبادله قرار گیرند. اتفاقی که می تواند یک سیستم صنعتی مدرن جدید را به دنیا معرفی کند.
کنار گذاشتن نفت از سایه دلار ایالات متحده و جنگها و استفاده از نفت برای همکاری کمک های دوجانبه و توسعه مشترک، هدف همه دولت های خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه است. قدرتی که در کنار هم دیگر نمی تواند در دنیا نادیده گرفته شود.
اتحاد جماهیر شوروی سابق امیدوار بود که بتواند از قدرت و توانمندی های خود برای بهبود نظام کمونیستی مسکو بهره برداری کند و به هر ترتیب، آنها تمرکز زیاد و بیش از حدی بر منافع ژئواستراتژیک و استعماری خود داشته و شوروی را به یک ابرقدرت سوسیال-امپریالیستی تبدیل کردند که با کاخ سفید رقابت کند. علاوه بر این، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فاقد سازوکار مشترک برای تقویت اتحاد خود بود و سرانجام متحدانش از اوایل دهه 1960 شروع به شورش کردند.
موضوع مهمتر اینست که اگرچه شوروی در آن زمان می توانست تضمین های امنیتی و نظامی برای متحدانش فراهم کند، اما آنها با وجود نقش آفرینی به عنوان یک صادرکننده بزرگ نفت برای ارائه حمایت های اقتصادی و تجاری با مشکلات زیادی روبه رو بودند.
رقابت طبیعی میان شوروی و خاورمیانه در کنار ظرفیت صنعتی ضعیف روس ها سرانجام به فروپاشی کل سیستم منجر شد و سقوط رژیم سادات در مصر در سال ۱۹۷۲ میلادی آغازگر این روند بود. ۱۹ سال بعد، شوروی دچار فروپاشی شد و حاکمیت مطلق دلار آغاز شد.
با توسعه و رشد اقتصاد چین، این کشور به صحنه جهانی وارد شده و نیازمند ایجاد نظم نوین جهانی خود است. چینی ها سلطه انگلیسی ها در قرن نوزدهم میلادی و چند تکه شدن سرزمین پهناورشان و به دنبال آن، سلطه غرب و ژاپن و بعدها پس از جنگ جهانی دوم، نفوذ آمریکا بر بخش هایی از این کشور و انزوای جهانی پکن را فراموش نکرده اند.
بر خلاف نظم جهانی ایالات متحده و شوروی، دولت چین فاقد برنامه های استعماری و یا صدور ایدیولوژی های حزب کمونیست در جهت کسب منافع خود است. چینی ها در مقایسه با روس ها، تمایلی به توسعه اندیشه مارکسیسم در دنیا ندارند. در مقابل، آنها خواهان ایجاد یک نظم نوین اقتصادی بین المللی با همکاری، تعامل دوجانبه و توسعه مشترک هستند.
بر خلاف تمدن غرب که بر مبنای رقابت پایه گذاری شده است، تمدن شرق توجه بیشتری به هماهنگی با تفاوت ها جهت توسعه مشترک دارد و تلاش می کند تا نظام اقتصادی جهانی نوینی با مدلی متفاوت از آنچه تاریخ با خون نگاشته، پایه گذاری کند.
چینی ها برخلاف عمو سام که با دو گزینه دلار و جنگ، روابط بین المللی خود را پایه گذاری کرده، گزینه سومی را به ایران و دنیا معرفی نموده اند. آنها خواهان تبدیل شدن به یک ارائه دهنده خدمات هستند. این راهبرد مزایای زیادی برای چین دارد، چرا که میتواند مشکلات داخلی آنها را برطرف کرده و لزومی به داشتن اختلافات بین المللی بی پایان با سایر کشورها ندارند.
سایر کشورهای دنیا نیز از این راهبرد پکن استقبال کرده اند. به همین دلیل، کشورهای زیادی خواهان پیوستن به جبهه مخالفان امپریالیسم دموکرات و لیبرال اروپا و ایالات متحده هستند.
در نتیجه، ایران و چین که هر دو از از تمدن های کهن تاریخ هستند، در دوره حساسی از تاریخ به توافقات مشترک راهبردی دست یافته اند. براساس این توافق جامع ۲۵ ساله، چینی ها بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار در ده ها میدان نفتی ایران سرمایهگذاری کرد. همچنین در حوزه های بانکی، ارتباطات، بنادر، راهآهن، بهداشت و درمان، شبکههای نسل پنجم، جی پی اس و غیره نیز دو کشور همکاری هایی گسترده خواهند داشت.
دولت چین به تهران کمک خواهد کرد تا یک نظام صنعتی مدرن کامل ایجاد کند. در مقابل، ایرانی ها متعهد شدند تا در یک دوره بلند مدت، نفت خود را با تخفیف های جذاب به پکن بفروشند.
همکاری های چین و ایران، بنیانگذار یک نظام نوین جهانی خواهد بود که احترام زیادی به ارزشهای شرقی و نه بر اساس اصول رادیکال شکستخورده و در حال افول دارد. چین در مواجهه با محدودیت ارزشی و فشار تحریم های ایالات متحده و اروپا، در تلاش است تا یک قدرت اقتصادی جدید در قلب اوراسیا و با کمک شیر خفته ایران پایه گذاری کند. بهترین راه پیش بینی آینده، ساختن آن است.
نویسنده: جیانکارلو الیا مالوری
منبع: www.israeldefense.co.il
مترجم: محسن داوری
يکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۵۳