۰
پاسخ فنی حسنتاش به ادعای زنگنه

پوست خربزه یا توجیه ناکارآمدی؟

ایشان در آستانه رفتن از نفت به دنبال رد گم کردن و جعل تاریخ است هرچند چنانچه ذکر کردم ایشان در مورد تولید و توسعه میادین هم کارنامه نامطلوبی دارد و خصوصا در دوره قبلی وزارتشان در مورد عدم توسعه میادین مشترک نفتی زیر سوال است.
سید غلامحسین حسنتاش | میز نفت
سید غلامحسین حسنتاش | میز نفت
به گزارش میز نفت، سید غلامحسین حسنتاش کارشناس ارشد انرژی در گفت و گو با جی پلاس، به ادعای وزیر نفت مبنی بر اینکه دولت آینده باید ظرفیت تولید نفت را به 6.5 میلیون بشکه در روز برساند واکنش نشان داد و این نسخه زنگنه را از نظر فنی نقد کرد. متن زیر، بخشی از مصاحبه اوست:

*اول این که اگر به تعبیر ایشان این کار اینقدر راحت است ایشان که از سال 1376 تا کنون جمعا دو دوره هشت ساله وزیر نفت بوده اند و از همان اول هم این حرف ها  را می زدند چرا در این مورد اقدامی نکردند و ظرفیت تولید نفت خام ایران هرگز از حداکثر 4.2 میلیون بشکه فراتر نرفت. در دوره قبلی وزرات ایشان که شرایط بین المللی هم کاملا مساعد بود. در دوره دوم وزارت هم ایشان در مجلس گفتند حتی در صورت تداوم تحریم ها می توانیم تا سال 96 ظرفیت تولید نفت و میعانات را به 5.7 میلیون بشکه برسانیم که معنایش این بود که ظرفیت تولید نفتخام باید 4 سال پیش  به حدود 4.7 تا 5 میلیون بشکه می رسید اما ایشان حدود دوسال فرصت بعد از برجام که خیلی کارها می شد کرد را  در مسیر  طراحی یک فرمول جذاب برای آوردن شرکت‌های بزرگ نفتی تلف کردند و جلوی هر اقدامی که می شد در جهت توسعه میادین انجام داد را گرفتند که راه را برای آوردن شرکت های بزرگ باز کنند، در صورتی که می شد از توان داخلی و همکاری شرکت های کوچک و متوسط خارجی دارای فناوری و تخصص که  به همان شرکت‌های  بزرگ هم سرویس می دهند استفاده کرد و امکان ورود تجهیزات مورد نیاز هم بود و می شد خیلی کارها را پیش برد . در این جلسه اشاره می کنند که حضور شرکت‌های اکتشاف و تولید داخلی آرزوی ایشان بوده در صورتی که واقعیت این است که ایشان تا مجبور نشد به شرکت های داخلی میدان نداد.

* دوم این که ایشان احتمالا در جریان نیستند که کنسرسیوم در رژیم گذشته، رساندن تولید ایران به 8 میلیون بشکه را به شاه پیشنهاد داده بود و کارشناسان و متخصصان ایرانی آن روز ثابت کردند که این هدف تولیدی به راحتی امکان پذیر نیست و این به ذخائر ایران لطمه می زند و برنامه به هدف 6 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد و آن هدف هم مدت کوتاهی محقق شد. از ابتدای انقلاب  تاکنون هم نزدیک 53 میلیارد بشکه از ذخائر نفتی ایران و از بهترین و پر بازده ترین میادین کشور برداشت شده است و ما اکتشاف قابل توجه نفتی جدیدی نداشته ایم و بیشتر اکتشافات جدید گازی بوده است و  اگر هم داشته ایم هرگز مانند میادین عظیمی که عمده تولید نفت ما از آنها حاصل شده نبوده اند. البته در مورد اکتشافات نفتی خصوصا در دوره های ایشان با هر انگیزه ای تبلیغات خلاف واقع زیاد شده است مثلا با تکمیل هر مرحله اکتشافی یک میدان نفتی که اکتشاف اولیه آن در قبل از انقلاب صورت گرفته بوده وانمود شده که یک اکتشاف جدید است. از این 53 میلیارد بشکه حدود 37 میلیارد بشکه مربوط به همین 24 سالی است که ایشان این مکررات را تکرار می کنند آیا می توانند نشان دهند که در این دوره دقیقا همین میزان ذخائر  نفت  قابل بازیافت را جایگزین کرده اند. شاید آن قصه های دوران کودکی که یک دیگی بود که هر چه از آن بر می داشتند کم نمی شد در ذهن ایشان حک شده است.

*سوم این که ذخائر نفتی عراق تقریبا برابر با ایران است و در 42 سالی که ما 53 میلیارد بشکه تولید کرده ایم عراق به دلیل مشکلاتی که در دوره های مختلف داشته است، حدود 33 میلیارد بشکه تولید کرده است یعنی در سال های 2009 و 2010 میادین عراق بسیار بکر تر از ایران بوده است . در این سال ها عراق با دست باز و بدون محدودیت های ادعائی جناب زنگنه، با تمام شرکت‌های نامی و بزرگ امریکائی و اروپائی و  چینی و خلاصه تمام مدعیان فناوری، برای توسعه میادین مختلف خود قراردادهای جذابی منعقد کرد و طبق وعده‌هائی که این شرکت‌ها داده بودند قرار بود تولید نفت عراق حداکثر  در سال 2017  به 10.5 تا 11 میلیون بشکه در روز برسد ولی الان که در سال 2021 هستیم همانطور که جناب زنگنه خودشان در این صحبت اشاره کرده‌اند تولید نفت عراق در حدود 5 میلیون بشکه در روز است و این کارنامه شرکت‌های نامی نفتی است که ایشان همیشه آرزوی عقد قرارداد با آنها را داشته و دارند و بسیاری از فرصت‌ها را در مسیر آن ذبح کردند. و حالا هم در دقیقه 90 وزارتشان تازه به فکر انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان افتاده اند.

*چهارم این که در هرحال ایکاش وزیر محترم بعد از 16 سال وزارت گسسته و 24 سال تکرار این فرمایشات، یک طرح جامع یا نقشه راه توسعه میادین هیدروکربنی و از جمله میادین نفتی را از خودشان بجا می گذاشتند  که در آن اولویت‌های توسعه میادین و پتانسیل‌های میادین برای توسعه شامل تولید اولیه و ثانویه، میزان سرمایه گزاری مود نیاز برای هر مورد و سایر موارد لازم مشخص شده بود که طبق آن به ریز و بصورت مستدل به این اعداد می رسیدند و حداقل بر روی کاغذ این اعداد را از توهم به برنامه تبدیل می کردند.

* البته طبیعی است که جناب زنگنه دانشی در زمینه مباحث توسعه اقتصادی و اقتصاد ندارند و با ادبیات جهانی مباحثی مثل نفرین منابع  و بیماری هلندی و غیره آشنا نیستند ولی بعید است بعنوان کسی که با سابقه ترین وزیر در کشور است از تجربه آسیب های درآمد نفت خصوصا در ساختار توسعه نیافته ایران کاملا بی اطلاع باشند.  بهتر است ایشان تجویزهای اقتصادی برای کشور نکنند و توصیه می کنم بعد از فراقت و فراغ از وزرات، حداقل سند "خلاصه مطالعات طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور" که توسط دوستان و بعضی مشاوران سابق ایشان در سال 1382 منتشر شده است را  در این رابطه مطالعه کنند.  

*در مورد تاثیر تولید نفت بر قدرت امنیتی و سیاسی به فرض این که این حرف درست باشد علی القاعده توجه ایشان به قدرت صادراتی و نفوذ در بازار است که در اینصورت سوالات بسیار جدی در عملکرد ایشان مطرح است.  امروز دیگر همه دست اندرکاران انرژی متفق القول هستند که شاخص شدّت انرژی و بهره وری انرژی در ایران بسیار نامطلوب است و پتانسیل عظیمی برای آزاد کردن انرژی برای صادرات از طریق ارتقاء بهره وری وجود دارد من حداقل در دو دهه قبل مقالات زیادی در این مورد داشته ام و در ارائه ای در اطاق بازرگانی در سال 96 نشان دادم که ما پتانسیل آزاد کردن انرژی به میزان 2.5 میلیون بشکه در روز را داشتیم که حرکت به سمت آن می توانست یک نهضت اقتصادی ایجاد کند، شغل ایجاد کند، آلایند های زیست محیطی را در حد قابل توجهی کاهش دهد و به همین دلیل از حمایت های بین المللی نیز  برخوردار شود و از سال 92 مصوبات قانونی قوی ای هم برای اجرای این مساله داشته ایم که در "قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقاء نظام مالی کشور"  که در سال 1394 تصویب شد، تجمیع شده است و بیشترین مسئولیت آن با وزرات نفت بوده است اما کارنامه عملکرد وزارت نفت در این زمینه نزدیک به صفر است ، بگذریم از حجم عظیمی از هیدروکربن ها که در خود صنعت نفت می‌توانست جمع آوری و صادر شود ولی به همت جناب زنگنه و تیمشان سوزاندده شد. چطور ایشان خود را دلسوز کشور می داند و به ین موارد نمی پردازد.

*قطعا مدیریت و فناوری مهم است اما با توجه به سوابق گفته های ایشان به نظر می رسد دوباره ایشان می خواهند به نیاز به شرکت های بزرگ بین المللی برای دسترسی به فناوری ارجاع دهند و من فقط این را تکرار می کنم که امروز دیگر  فناوری و حتی مدیریت پروژه های توسعه میادین  فقط در اختیار شرکت های بزرگ نیست. قبلا هم اشاره کرده ام که کمتر شرکتی  از شرکت های نامی گذشته در توسعه منابع نفت شیل ایالات متحده که پیچیده تر از توسعه میادین متعارف می‌باشد، حضور دارند.

* اما در مورد ضریب بازیافت و تولید صیانتی یک عامل بسیار مهم  و  کلیدی که ایشون هرگز به آن اشاره نمی کند مقوله تزریق گاز کافی به میادین نفتی است که من در این مورد در مرداد 95 در یادداشتی در روزنامه شرق با تفصیل بیشتری توضیح داده ام دلیل نپرداختن ایشان به این مساله نیز روشن است و آن ضعف دهشتناک عملکرد ایشان در این زمینه در هر دو دوره است . من از کسی که به تزریق گاز  که تجربه جهای است بها نمی دهد، نمی توانم باور کنم که واقعا در این موارد دلسوزی دارد.


* اگر نظر من را بخواهید ایشان در آستانه رفتن از نفت به دنبال رد گم کردن و جعل تاریخ است هرچند چنانچه ذکر کردم ایشان در مورد تولید و توسعه میادین هم کارنامه نامطلوبی دارد و خصوصا در دوره قبلی وزارتشان در مورد عدم توسعه میادین مشترک نفتی زیر سوال است، اما سعی می کند همه ناکارائی ها و اشتباهات و خسارات خود به صنعت نفت را پشت این بحث گم کند چرا که در این مورد توجیحاتی وبهانه هائی هست که می توان پشت آن پنهان شد. یک توجیه بهانه تحریم است و توجیه یا بهانه دیگر مناقشات پر دامنه ای که در این مورد در صنعت نفت وجود داشته است که ایشان پشت این دو پنهان می شود . البته این مناقشات را از ابتدای حضور در صنعت نفت خود ایشان به راه انداخت.

*اگر کارنامه بسیاری چیزهای دیگر مثل طرح های غلط و پر خسارت ایران ال ان جی و سیراف و اتیلن مرکز یا  کوتاهی ایشان در جمع آوری گازهای سوزانده یا برخورد منفی ایشان با آموزش و پژوهش در صنعت نفت یا کوتاهی در برنامه های افزایش کارائی انرژی و یا کوتاهی ها و اشتباهات  در مورد قراردادهای گازی پاکستان و ترکمنستان و عمان و کرسنت و کوتاهی در زمینه تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای افزایش ضریب بازیافت و بسیاری موارد دیگر مطرح شود ایشان توجیه و بهانه چندانی  ندارد.علاوه بر این به نظر من این نوعی انداختن پوست خربزه به زیر پای دولت آینده نیز هست. شاید وقت دولت آینده هم در همین زمینه تلف شود و دست آوردی نداشته باشد که بعدا ملاک مقایسه قرار بگیرد. البته تجربه نشان می دهد که ایشان در این زمینه نباید خیلی نگران باشند.

*البته در مورد میادین مشترک و خصوصا میادین مشترک نفتی امیدوارم هر کسی که جایگزین جناب زنگنه می شود اگر از حداقلی از عرق ملی برخوردار باشد این میادین را در اولویت قرار دهد، وضعیت تولید طرفین را روزانه رصد کند و تا به تعادل نرساندن این برداشت خواب خوش به چشمش نرود. گرچه به قول معروف آب رفته را نمی توان به جوی برگرداند اما جلوی رفتن بیش از پیش منابع ملی مان به سمت دیگر را  شاید بتوان گرفت.

 
يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۴
کد مطلب: 30180
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *