به گزارش میز نفت،پروپیلن و مشتقات آن، به عنوان ماده اولیه در صنایع پاییندستی پتروشیمی (صنایع تکمیلی) مانند صنایع بستهبندی، یونولیت، پلاستیک، خودرو، نساجی، ساختمان، چرم مصنوعی، کفش و امثال آنها مورد استفاده قرار میگیرند. پروپیلن محصول تولیدی پالایشگاهها، واحدهای پتروشیمی PDH و واحدهای پتروشیمی GTP است.
پروپیلن خود از هیدروکربنی به نام پروپان با فرمول شیمیایی (C3H8) تولید میشود. طبق برآوردها در حال حاضر تولید پروپان در کشور حدود 5 الی 7 میلیون تن در سال است. اما با وجود منابع سرشار پروپان در کشور، پروپیلن و مشتقات آن که به عنوان ماده اولیه، موردنیاز صنایع تکمیلی هستند از طریق واردات تامین میشوند، درحالیکه میتوان با احداث واحدهای پالایشی، PDH و GTP در کشور تمامی این مواد اولیه را در داخل تولید کرد.
آمار اتاق بازرگانی در سال 97 حاکی است که میزان واردات مشتقات پروپیلن برای تامین مواد اولیه صنایع تکمیلی، 516 میلیون دلار بوده است که با توجه به رشد تقاضا و افزایش نیاز به این محصولات، برخی برآوردها از رسیدن این رقم به سالانه یک میلیارد دلار حکایت دارد.
با توجه به کاربرد فراوان مشتقات پروپیلن در صنایع تکمیلی و محدودیت تولید این محصول در کشور میتوان اینگونه ادعا کرد که پروپیلن یک محصول کمیاب و ارزشمند در کشور است که از آن به عنوان خاویار پتروشیمی یاد میشود. در نتیجه ضرورت دارد برای افزایش تولید این محصول و از بین بردن وابستگی کشور به خارج برنامه مدونی تدوین شود. در صورت افزایش تولید پروپیلن بستر لازم برای توسعه صنایع تکمیلی فراهم میشود که ارزش افزوده و اشتغالزایی فراوانی به همراه دارد.
رضا محتشمیپور رئیس اسبق دفتر صنایع پاییندستی پتروشیمی به بررسی اولویتهای تولید پروپیلن و اقتصاد آنها، موانع پیش روی توسعه واحدهای PDH و همچنین بررسی طرحهای سهگانه وزارت نفت برای تولید پروپیلن پرداخته است که بخش های مهم مصاحبه او با فارس در ادامه می آید:
*کشور برای تامین مشتقات پروپیلن برای صنایع تکمیلی با کمبود مواجه است. البته پروپیلن تنها مادهای نیست که ما در آن کمبود داشته باشیم بلکه در تامین سایر مواد اولیه موردنیاز صنایع تکمیلی نیز با کمبودهایی مواجه هستیم که سعی میکنیم با واردات این مواد اولیه مشکل را حل کنیم. اما اینکه بهترین راه تولید پروپیلن در کشور، تزریق پروپان به واحدهای PDH و تبدیل آن به پروپیلن است محل سوال جدی است، زیرا شواهد خلاف این موضوع را نشان میدهد. اولین لازمه احداث واحدهای PDH در کشور، دسترسی به تکنولوژی آمریکایی است که این تکنولوژی فعلا در دسترس ما نیست.
*علاوه بر چالش تکنولوژی، اساسا تولید پروپیلن از PDHها مسیر چندان به صرفهای نیست. درست است که هماکنون در کشور مازاد LPG (پروپان و بوتان) وجود دارد ولی توجه داشته باشید، پتروشیمی مسیری نیست که بتواند تراز مازاد پروپان را تعدیل کند و حجم خوبی از پروپان را مصرف کند. بر اساس آمارها برای تبدیل یک میلیون تن پروپان به یک محصول قابلِ تجارت حداقل به 2 میلیارد دلار سرمایه نیاز است. یعنی اگر قرار باشد حدود 3 الی 4 میلیون تن پروپان مازاد را به یک محصول قابل تجارت تبدیل کنیم، باید حدود 7-8 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای احداث واحدهای PDH داشته باشیم.
*جذب این سرمایه کلان برای احداث واحدهای PDH به زمان زیادی نیاز دارد و شاید 8 الی 10 سال به طول بیانجامد. در نتیجه به نظر نمیرسد که احداث واحدهای PDH با تمامی این مشکلاتی که عرض کردم بتواند مشکل مازاد LPG و پروپان ما را حل کند. البته منظور بنده این نیست که کلا واحد PDH نزنیم بلکه اتفاقا ما در کشور به پروپیلن نیاز داریم و لازم است تمامی راههایی که به تولید این محصول منجر میشود را در دستور کار قرار دهیم.
*در کشور ما با توجه به اینکه حدود 1.7 میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایشی وجود دارد و بیش از 30 درصد تولیدات پالایشگاهها هم محصولات سنگین مثل نفت کوره است، لذا اولویت اول وزارت نفت باید حذف محصولات سنگین پالایشگاهها باشد. تقریبا در تمامی روشهایی که منجر به حذف محصولات سنگین در پالایشگاهها میشود، محصولات اولفینی نیز تولید میشود و به راحتی میتوان با ارتقای پالایشگاهها پروپیلن مورد نیاز کشور را در حجم بالا تولید کرد.
*در حال حاضر پروپیلنی که به طور ناخواسته از پالایشگاه شازند اراک تولید میشود تقریبا معادل است با پروپیلنی که بزرگترین پروپیلنساز ایران در صنعت پتروشیمی تولید میکند. در پتروشیمی ما واحدی را طراحی کردیم که پروپیلن تولید کند، ولی در پالایشگاه ما تمام انرژیمان را گذاشتیم که کمترین میزان پروپیلن تولید شود ولی باز میبینیم که میزان تولید پروپیلن پالایشگاه شازند معادل بزرگترین پروپیلنساز پتروشیمی است.
به نظر میرسد در کشور ما نه تنها صرفا برای افزایش تولید پروپیلن بلکه به طور کلی در صنعت نفت و گاز فعلا اولویتی بالاتر از بهینهسازی پالایشگاهها وجود ندارد. بهینهسازی پالایشگاهها میتواند با هزینه کمتر، محصولات متفاوتتری تولید کند که یکی از این محصولات پروپیلن است. غیر از پروپیلن ما الان در تولید بنزن هم با مشکل مواجه هستیم و باید برای محصولات آروماتیکی نیز برنامه داشته باشیم که این محصولات نیز میتوان از مسیر بهینهسازی و ارتقای پالایشگاهها به راحتی تامین شود.
*در حال حاضر ما حدود 300 هزار تن کمبود پروپیلن داریم. این میزان پروپیلن به راحتی در واحدهای پالایشی دارای واحدهای شکست کاتالیستی قابل تامین است. اگر میزان نیاز صنایع پاییندستی به پروپیلن افزایش یابد، این تقاضای جدید را هم میتوان با ارتقای پالایشگاه اصفهان، پالایشگاه تبریز و پالایشگاه بندرعباس تامین کرد. در این 3 پالایشگاه حجم زیادی محصولات سنگین تولید میشود و پروژههای بهینهسازی آنها هم سالهاست در دستور کار قرار گرفته است. ولی این پروژههای بهینهسازی متاسفانه به دلیل در اولویت نداشتن صنعت پالایشگاهی در مجموعه وزارت نفت و همچنین محدودیتهای تحریمی و اینکه اساسا بعد از خصوصیسازی صنعت پالایشی کشور بدون متولی شده است در مرحله اجرا به مشکل خورده است. در نتیجه کسی خودش را متعهد نمیداند که نیازی را در کشور برطرف کند یا ارتقایی در پالایشگاهها ایجاد کند. ما میتوانیم در یک واحد پالایشگاهی بیش از نیاز کشور پروپیلن تولید کنیم ولی به دلایلی که عرض کردم این موضوعات موردتوجه وزارت نفت نیست.
* اگر ما میتوانیم به تکنولوژی واحد PDH دسترسی داشته باشیم یکی بیاید مشکل پتروشیمی مهر پتروکیمیا را حل کند. سالهاست این پروژه به دلیل اینکه تکنولوژی اروپایی جواب نداده است روی زمین مانده و پیشرفتش نزدیک به صفر است. اگر میتوانستند تامین تکنولوژی کنند که این مورد را شاهد نبودیم. پروژه سلمان فارسی از سال 88 تا 92 با تکنولوژی آلمانی جلو رفت و بعد متوجه شد که این تکنولوژی جواب نمیدهد. این واحد توانست در فرصتی که بعد از برجام ایجاد شده بود تکنولوژی دیگری را تامین کند و مجددا کار را ادامه داد. الان این واحد مشکل تکنولوژی خود را حل کرده و لایسنس خود را تامین کرده است، اما پروژه با کندی در حال پیشروی است.
* در صورت اجرای طرح جامع پروپیلن شمال، جنوب و غربب، که فعلا وزارت نفت اصرار بر پیگیری آنها دارد یک فاجعه اقتصادی در کشور در حال وقوع است. هیچیک از این سه پروژه، ریسک منطقی و قابل قبولی ندارند و به شدت ریسکی هستند. نه تکنولوژی این طرحها تامین شده است و نه امکان تامین مالی این سه طرح به این سادگی وجود دارد و نه اساسا روش احداث واحدهای GTP یا MTP روش جذابی برای تولید پروپیلن است. مگر اینکه وزارت نفت بخواهد به این طرحها تخفیفهای خیلی سنگین بدهد، یعنی از منابع ملی به سرمایهگذار تخفیف بدهد تا اجرای این پروژهها برای سرمایهگذار صرفه پیدا کند.
*اگر این طرحها قابل اجرا بود، شما تا الان خبر پیشرفت یکی از آنها را حداقل شنیده بودید. این پروژهها از حدود سال 90 تعریف شده است و بعد از سالها کار بعضی از این پروژهها کلا کنسل شدهاند ولی بعضی دیگر مجددا مجوز جدید گرفتند. اخیرا هم بحث احداث خط پروپیلن مطرح شده است که به نظرم این کار یک خیانت اقتصادی در حق کشور است، زیرا حجم زیادی از سرمایه کشور را این پروژه خواهد بلعید، بدون اینکه بازدهی قابل قبولی داشته باشد. در این صورت تجربه تلخ و شکستخورده احداث خط اتیلن غرب دوباره تکرار خواهد شد و هیچ صرفه اقتصادی هم برای کشور نخواهد داشت.
*متاسفانه طرح پروپیلن وزارت نفت علیرغم نظر مخالف کارشناسان صنعت پتروشیمی در حال پیگیری است. بنده چون میدانم که تعداد زیادی از این کارشناسان نمیتوانند مخالفت خود را در رسانهها ابراز کنند اسم آنها را نمیآورم، ولی خدمت شما بگویم که این طرح حتی با نظر مخالف نهادهای اقتصادی مسئول جلو رفت. افرادی برای پیشبرد این طرح اصرار میکنند که اصلا صلاحیت ورود به این مسائل را ندارند. با پیگیریهای وزارت نفت این طرح در هیئت دولت تصویب شد ولی در آینده مشخص خواهد شد که این پروژه به مراتب بدتر و غیرکارشناسیتر از خط اتیلن غرب است.
* پروژههای GTPP زمانی میتواند در دستور کار وزارت نفت قرار بگیرد که منابع متان کافی برای تامین پایدار خوراک این واحدها وجود داشته باشد و همچنین امکان تامین مالی سنگین این پروژهها نیز در کشور وجود داشته باشد، زیرا حجم سرمایهگذاری این واحدها از PDH هم بیشتر است. یکی دیگر از چالشهای ساخت این واحد هم به تکنولوژیِ ساخت آن برمیگردد.برای احداث یک واحد GTPP باید سه واحد احداث کرد: 1- واحد متانولی 2- واحد تبدیل متانول به پروپیلن 3- واحد تبدیل پروپیلن به پلیپروپیلن. ما تکنولوژی تولید متانول را با کپیبرداری از واحدهای موجود به دست خواهیم آورد. برای دستیابی به تکنولوژی MTP (تبدیل متانول به پروپیلن) فعلا در حال احداث یک واحد پایلوت بودیم تا ابتدا نواقص تکنولوژی را برطرف کنیم.
*متاسفانه با دخالت وزیر نفت این پروژه پایلوت که در ظرفیت پایین طراحی شده بود تا ابتدا دستیابی به این تکنولوژی اثبات شود، به طور ناگهانی تبدیل به یک مگاپروژه در غرب کشور شد آن هم با سرمایه دولتی. البته حجم سرمایه در نظر گرفته شده برای این طرح (طرح پروپیلن اسلامآباد غرب؛ یکی از طرحهای سهگانه وزارت نفت برای تولید پروپیلن) از مقدار نیاز واقعی آن کمتر است.
* شما اگر به مصوبه این طرح نگاه کنید و مقدار ارزی سرمایهگذاری را محاسبه کنید متوجه میشوید که این مقدار سرمایهگذاری فقط برای احداث واحد متانولی این طرح کفاف میدهد. طرح پایلوت واحد MTP اساسا برای این پیگیری میشد که نواقص تکنولوژی ایران در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و برطرف شود ولی امروز بدون طی این مسیر به عنوان یک مگاپروژه مطرح شده است. به دلیل اینکه تکنولوژی MTP هنوز اثبات نشده است، بانکها امکان تامین مالی این طرح را نداشتند، لذا با مجوز شورای اقتصاد و با سرمایهگذاری دولتی این پروژه جلو رفته است. این طرح هیچ نتیجهای جز هدر دادن سرمایههای ملی ندارد.
سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۵۲