۰
نقش آینده نفت در اختلاف دو قطب نفتی

چرا اروپایی ها به آمریکا دارایی نمی فروشند؟

همه گیری ویروس کرونا، کاهش تقاضای نفت و افزایش محبوبیت انرژی های سبز نتوانسته در این راهبرد محافظه کارانه شرکت‌های آمریکایی تاثیر بگذارد.
چرا اروپایی ها به آمریکا دارایی نمی فروشند؟
میز نفت | شرکت های بزرگ نفتی اروپایی و آمریکایی در دو سیاره متفاوت زندگی می کنند. از یک سو، شرکت‌های آمریکایی شورون و اکسون موبیل قرار دارند که معتقدند با وجود چالش تغییر آب و هوا، تقاضای جهانی نفت همچنان در حال افزایش خواهد بود.در آن سو، شرکت‌های اروپایی بی‌پی، رویال داچ شل و توتال قرار دارند که معتقدند انرژی های تجدید پذیر، باتری ها و خودروهای برقی به سرعت در حال افزایش سهم خود و پیشی گرفتن از نفت در بازارهای انرژی هستند.

این تفاوت دیدگاه ها در گزارش های سالانه، سخنرانی های مدیران، راهبردها و برنامه‌های اعلام شده این غول‌های نفتی کاملاً قابل مشاهده است. در دو دهه گذشته، شرکت های بزرگ نفتی بر اساس درآمدها، حاشیه سود و سایر شاخص های مالی ارزش گذاری می شدند. اما تداوم نقش آفرینی نفت در بازار انرژی چندان مورد توجه نبوده است.

شرکت های نفتی آمریکایی با بدبینی و احتیاط به دوره گذار از  انرژی های فسیلی به انرژی های تجدید پذیر می نگرند. اما شرکت های نفتی اروپایی با تعهد و پذیرش آغاز دوره گذار در حال تغییر سبد انرژی های تولیدی خود و تدوین راهبرد های مورد نیاز برای عبور از دوره گذار هستند.

این تفاوت بزرگ بر عملکرد کنونی و آینده ی آنها تاثیر قابل توجهی خواهد داشت. همچنین بسیاری از شرکت های کوچک و متوسطی که برای خرید دارایی های شرکت های بزرگ نفتی در حال بررسی فرصت‌های بازار هستند، قمار بزرگی را آغاز کرده اند.

ارزش دارایی های نفتی شرکت های اروپایی که در سال‌های آینده واگذار خواهند شد، وابستگی زیادی به چشم انداز آینده بازار نفت دارد.رقبای این شرکت‌ها نیز با دقت به عملکرد و برنامه های شرکت های نفتی می نگرند.

نگاهی به اتفاقات سال‌های اخیر نشان می‌دهد که شرکت های اروپایی تمایلی به واگذاری دارایی های نفتی خود به رقبای آمریکایی ندارند‌. اما دلیل این راهبرد آنها چیست؟

با یک قرارداد خوب، هر دو طرف معامله معتقدند که منافع آنها تامین شده است. فروشنده با واگذاری بخشی از دارایی های خود حدس می زند که آن را به بهای بیش از ارزش واقعی آن واگذار کرده است. خریداران نیز معتقدند که فروشنده‌ها در تعیین ارزش دارایی خود اشتباه کرده اند و توانسته اند معامله ای سود آور داشته باشند.

فرض کنید که یک شرکت نفتی معتقد است یک میدان نفتی آنها تا ۱۰ سال آینده تولید خواهد داشت. اما خریداران این میدان معتقدند که تا ۲۰ سال آینده می‌توان از آن استخراج کرد.

نگاهی به عملکرد غول‌های نفتی نشان می‌دهد که شرکت‌های آمریکایی ارزش دارایی‌های خود را بیش از رقبای اروپایی تعیین می کنند. همچنین آنها تمایل بیشتری به استخراج از میادین کم‌هزینه و ریسک پذیری بیشتری دارند.

در واقعیت این شرکت های نفتی اروپایی و آمریکایی نمی توانند برای واگذاری دارایی‌های خود به توافق برسند. غول های نفتی در فعالیت های خود توجه زیادی به نظرات سهامداران شان دارند. در اروپا، سهامداران از دیدگاه بلندمدت تری برخوردارند و با نگرانی بیشتری به پدیده تغییر اقلیم و گرمایش جهانی و پیامدهای آن می نگرند.

رهبران اروپا نیز بر لزوم تغییر رویکردها و گذار به اقتصاد پاک اتفاق نظر دارند. هر چند در مورد جزئیات مدیریت دوره گذار، اختلاف نظرهایی در میان آنها وجود دارد. شرکت های نفتی اروپایی برای تامین مالی فعالیت ها در حوزه انرژی های تجدیدپذیر از درآمدهای بخش نفت و گاز استفاده می کنند. به عبارت دیگر، انرژی های سیاه وظیفه تامین مالی توسعه انرژی های سبز را بر عهده گرفته اند.

 در مقابل، شرکت‌های آمریکایی تمایلی به سرمایه گذاری در حوزه انرژی‌های پاک ندارند و همچنان در انتظار روزهای فروش‌نفت با قیمت های سه رقمی در دهه ۲۰۲۰ میلادی هستند. آنها این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا می‌توان از یک توربین بادی تولید برق سود به دست آورد؟

در دو سوی اقیانوس آتلانتیک در مورد مدیریت سبد دارایی های نفتی در چند دهه آینده اختلاف نظر زیادی وجود دارد. همه گیری ویروس کرونا، کاهش تقاضای نفت و افزایش محبوبیت انرژی های سبز نتوانسته در این راهبرد محافظه کارانه شرکت‌های آمریکایی تاثیر بگذارد.

مدیران شرکتهای اروپایی معتقدند در صورت فروش دارایی های خود به شرکت های رقیب آمریکایی، موقعیت آنها در بازار نفت و گاز تضعیف خواهد شد. آنها نمی خواهند تا سهامداران شان در دوره گذار با کاهش سودآوری و پایین آمدن جریان نقدی و حذف سریع تر از بازار روبرو شوند.

اگر آنها به سرعت دارایی‌های خود را به رقبای شان واگذار کنند، در دوره بعدی رشد قیمت نفت نمی‌توانند سود هنگفتی به دست آورند. در گزارش سه ماهه نخست سال ۲۰۲۱ میلادی شرکت بی پی، شاهد رشد شاخص‌های سودآوری و جریان نقدی به دلیل رشد قابل توجه قیمت نفت و عبور آن از مرز ۶۰ دلار هستیم.

شرکت های بزرگ نفتی دنیا در مورد زمان دقیق پیک اویل و یا اوج تقاضای جهانی نفت اتفاق نظر ندارند. اما با گذشت هر سال به دوره اوج تقاضای جهانی نفت و یا پیک اویل نزدیک تر می شویم. به هر ترتیب، غول های نفتی باید در پایان دهه کنونی میلادی و یا اوایل دهه ۲۰۳۰ میلادی به سوی کاهش سهم نفت و به دنبال آن گاز طبیعی از سبد محصولات خود گام بردارند.

هیدروکربن ها در نیمه اول قرن بیست و یکم میلادی، شانسی برای بقا ندارند. هرچند وداع با کسب و کار قدیمی برای شرکت های بزرگ نفتی چندان آسان نیست. آنها می خواهند تا از همه فرصت های موجود در بازار نفت و گاز برای کسب دلار بیشتر سود ببرند.

اگر قیمت نفت بار دیگر از مرز ۱۰۰ دلار عبور کند، شاهد افزایش قیمت دارایی های نفتی و ارزش میدان های در حال تولید خواهیم بود.اگر چه شرکت‌های بزرگ نفتی اروپا خود را برای پایان عصر نفت آماده کرده‌اند، اما آنها دوست دارند که برای آخرین بار نیز از فروش نفت با قیمت های سه رقمی سود ببرند!
 
 
شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۶
کد مطلب: 29745
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *