میز نفت | خط لوله نورد استریم ۲ از زمان پیشنهاد اولیه ساخت در سال ۲۰۱۱ میلادی باعث اختلافنظر میان ایالات متحده و حامیان اروپایی پروژه بهویژه دولت آلمان بوده است. این خط لوله را نمیتوان تنها یک مسئله میان آمریکا و اروپا و یا ایالات متحده و آلمان دانست.بسیاری از دولتهای اروپا بهویژه کشورهای مرکزی و شرقی، اتحادیه اروپا و تعدادی از احزاب آلمان از مخالفان این طرح هستند.
این اختلافنظرها تا حدودی به دلیل تفاوت دیدگاهها در مورد امنیت انرژی به وجود آمده است. حامیان خط لوله نورد استریم ۲ کشور روسیه را یک تأمینکننده اقتصادی و قابلاعتماد نفت و گاز در نزدیکی دولتهای اروپایی میدانند، اما در مقابل، آمریکاییها و منتقدان اروپایی معتقدند اتکای قاره سبز به منابع انرژی روسیه باعث ایجاد آسیبپذیری امنیتی خواهد شد.
بحران گازی مسکو و کیف در سال ۲۰۱۴ میلادی و استفاده پوتین از گاز بهعنوان یک اسلحه سیاسی، مهمترین دلیل منتقدان این پروژه به شمار میرود. واشنگتن در نظر دارد تا در ادامه مخالفت خود با پروژه خط لوله نورد استریم ۲، شرکتهای اروپایی شریک در آن را تحریم ثانویه کند. تعدادی از منتقدان اروپایی معتقدند این اقدام کاخ سفید به منزله پایمال کردن استقلال اتحادیه اروپا است.
دستگیری الکساندر ناوالنی و محکومیت وی به زندان همراه با تلاش برای قتل وی و دستگیر شدن حامیان این منتقد پوتین و حملات سایبری روسیه باعث شده تا منتقدان این خط لوله بیش از گذشته برای توقف آن تلاش نمایند. وزیر امور خارجه فرانسه نیز از حامیان توقف پروژه است.
در شرایطی که خط لوله نورد استریم ۲ به موضوعی داغ در رسانهها تبدیل شده است، بر اساس اعلام شرکت گازپروم تاکنون ۱۰ میلیارد دلار در آن سرمایهگذاری شده و پیشرفت طرح ۹۴ درصد است.
تحریمهای ایالات متحده و سیاستمداران آمریکایی ممکن است تکمیل پروژه را بهصورت موقت متوقف کند، اما آنها نمیتوانند این طرح را لغو کنند.
تعطیل شدن این طرح علاوه بر ضرر مالی هنگفت، پیامدهای زیستمحیطی و ایمنی خواهد داشت. دولت بایدن - هریس، باید برای ترمیم چالشهای گسترده به وجود آمده در روابط واشنگتن و بروکسل گام بردارد. هرچند آنها لازم است ریسکهای پروژه و مقابله با زیادهخواهیهای پوتین را نیز برای اروپا تشریح کنند.
بایدن باید راهبرد کمهزینهتری برای تقابل با نورد استریم ۲ همراه با حفظ روابط با آلمان در کنار احترام و توجه به استقلال برلین در پیش گیرد. این خط لوله نباید مانعی در برابر اتحاد دو کشور باشد و تمرکز بر نقاط مشترک یک ضرورت است.
در ادامه اهداف مشترک ژئوپلیتیک اروپا و آمریکا را مرور میکنیم:
_ محدودکردن رفتار روسیه در برابر استقلال و یکپارچگی مرزی اوکراین
_ حضور قدرتمند در بازار گاز اروپا برای کاهش آسیبپذیری در برابر اقدامات کرملین
_هماهنگی مشترک در گذار انرژی و توسعه نوآوریها در این بخش
_توسعه انرژیهای سبز
راهی که در پیش است
دولت بایدن برخلاف دولت ترامپ باید تصمیمهای بزرگی اتخاذ کند. در دوره ریاستجمهوری اوباما، هماهنگی کشورهای ترنس آتلانتیک باعث شد تا انضمام جزیره کریمه به خاک روسیه با تحریمهای شدیدی روبرو شود. اقدامات یکطرفه واشنگتن بدون مشورت با اروپا، ساختار تحریمها علیه مسکو را نابود میکند. همچنین امکان اجرای تحریمهای یکپارچه را از بین میبرد.
دولت بایدن تاکنون اظهار نظری در مورد این پروژه نداشته است. آنها نباید در برابر اقدامات کرملین یک تماشاگر باشند. هرچند باید منافع دولتهای غربی حفظ شود. همچنین اروپا باید منافع اوکراین و نگرانیهای دولتهای جنوب و شرق اروپا را بیش از گذشته موردتوجه قرار دهد.
ما پیشنهاد میکنیم این موارد موردتوجه واشنگتن و بروکسل قرار گیرد:
* تمدید قرارداد ترانزیت گاز روسیه ابهام اوکراین پس از سال ۲۰۲۴ میلادی برای تداوم درآمدزایی برای رهبران کیف.
*حمایت مالی از زیانهای گازپروم
* تداوم خرید گاز موردنیاز دولتهای اروپایی از مسیر اوکراین و افزایش میزان خرید
من معتقدم اروپا باید راهکارهای ایجاد درآمدهای پایدار، تشکیل بازار رقابتی انرژی، اصلاحات مقررات تجاری و بهبود الگوی حکمرانی را برای رهبران اوکراین طراحی کند. اوکراین باید در مسیر استقلال انرژی و توسعه انرژیهای سبز و هیدروژن گام بردارد.
زیرساختهای انرژی اوکراین بهویژه شبکه برق این کشور باید نوسازی شود. آزادسازی بازارهای داخلی نیز با کمک آلمان و ایالات متحده یک ضرورت است.یکی از نگرانیهای مهم اینست که با راهاندازی خط لوله نورد استریم 2 ، شاهد دور زدن کشورهای مرکز و شرق اروپا خواهیم بود. بدین ترتیب آنها در برابر قطع صدور گاز مردان یخی آسیبپذیرتر میشوند.
اتحادیه اروپا در سالهای اخیر گامهای بلندی در جهت آزادسازی بازار گاز، مقابله با انحصار گازپروم، توسعه منابع عرضه و خطوط لوله و شبکههای واردات گاز و حمایت از ساخت دهها پایانه واردات ال ان جی برداشته است. تکمیل کریدور گازی جنوبی یکی از این اقدامات است.
شبکه خطوط لوله گاز اروپا نیازمند یکپارچگی است. تعدادی از کشورهای اروپایی همچنان در وضعیت بنبست و فقدان منابع متنوع گاز قرار دارند.با بهبود زیرساختهای گازی مرکز و شرق اروپا، کشورهای این منطقه به منابع جایگزین بهویژه ال ان جی صادراتی ایالات متحده دسترسی خواهند داشت. این اقدام در جهت کاهش مصرف سوختهای فسیلی در قاره سبز یک دستاورد محسوب میشود.
در چند دهه فرارو، اروپا همچنان به گازصادراتی روسیه وابسته خواهد بود. اما با متنوع شدن منابع عرضه گاز، بازاری رقابتیتر و پایدارتر ایجاد خواهد شد. بههرحال، قدرت شرکت گازپروم در بازار اروپا رو به کاهش بوده است.
بازار گاز اروپا باید بهسوی شرایط برد - برد و نه تقابل برای همه بازیگران تغییر کند. آمریکاییها در کنار کشورهای حاشیه کاسپین، آفریقا، مدیترانه و خاورمیانه، بازیگر جدید این بازار خواهند بود.
نویسندگان: دانیل فرید و ریچارد ال. مورنینگ استار
منبع: Atlantic Council
مترجم محسن داوری
شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۲۲