مونا مشهدی رجبی| کاندولیزا رایس ،مشاور امنیت ملی دولت جورج دبلیو بوش در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ میلادی، وزیر امور خارجه این دولت در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ و استاد پیشین دانشگاه استنفورد در حوزه روابط بینالملل است که از او به عنوان نمادی از اهمیت صنعت نفت در تصمیم گیریهای اقتصادی و شکل گیری دولت در امریکا نام میبرند.
او که در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ژانویه سال ۲۰۰۱ میلادی به عنوان یکی از اعضای برجسته هیئتمدیره شرکت شورون امریکا فعالیت میکرد و در تصمیم گیریهای مهم این شرکت نقش بسزایی داشت، زمانی از این سمت استعفا داد که جورج دبلیو بوش او را به عنوان مشاور امنیت ملی دولتش انتخاب کرد.
البته حتی بعد از کناره گیری هم ارتباط او با صنعت نفت و شرکت شورون کم نشد و نامگذاری یکی از تانکرهای بزرگ نفتی شورون به نام او تاییدی بر این مطلب بود.
فعالیتهای علمی و اقتصادی گسترده او همیشه موضوع بحث در رسانههای دنیا بود ولی شاید اولین و اصلیترین موضوع مورد بحث را بتوان دلیل انتخاب او توسط جورج دبلیو بوش دانست.
واشنگتن پست در روز ۱۸ فوریه سال ۲۰۰۱ نوشت:« یک دلیل مهم برای انتخاب کاندولیزا رایس توسط بوش پسر، رئیسجمهوری که در صنعت نفت نقش مهمی دارد و از یک خانواده کاملا نفتی وارد کاه سفید شده است، این باشد که رایس ارتباطات وسیعی با صنعت نفت دارد و پیشبرد اهداف این صنعت برای رایس بر همه مسایل اولویت دارد. در واقع این انتخاب مهر تاییدی بود بر قدرت صنعت نفت در تصمیم گیریهای سیاسی و حتی دولتی در کشور امریکا، انتخاب فردی که همراه با شرکت شورون در ۶ قاره دنیا و در ۲۵ کشور نفت خیز دنیا فعالیت داشته است و برای پیشبرد اهداف شرکت از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.»
چاک لویس، رییس مرکز مطالعات اقتصاد سیاسی در واشنگتن در روز ۵ می سال ۲۰۱۲ به نشریه اس اف گیت گفت:« تا کنون هیچ دولتی در امریکا وجود نداشته است که به اندازه دولت بوش به یک صنعت خاص اینقدر نزدیک باشد و تمامی اعضای کلیدی آن اعم از رئیسجمهور و وزرا و مشاوران ارشد آن سابقه طولانی فعالیت دراین صنعت را داشته باشند.البته همیشه لابی شرکتهای بزرگ نفتی در دولت امریکا قدرت زیادی داشت ولی در دوره بوش پسر این قدرت بیشتر شد.»
جنگ منافع
بعد از اینکه کاندولیزا رایس برای انجام مسئولیت سیاسی خود از سمتش در شورون استعفا داد، این شرکت نفتی تانکری بزرگ را به نام او نام گذاری کرد. تانکری که در تمامی آبهای دنیا حرکت میکرد و مسئولیت صادرات نفت این شرکت را بر عهده داشت. رویترز در تاریخ ۱۸ جولای سال ۲۰۰۱ نوشت:«نام گذاری این تانکر نفتی به نام رایس که هم اکنون نقش مهمی در دولت امریکا دارد، نمادین است. نمادی برای نشان دادن اقتدار صنعت نفت امریکا در دنیا و نقش دولت در پیشبرد اهداف این صنعت.»
اس اف گیت درآوریل سال ۲۰۰۴ در این مورد نوشت:«با وجود اینکه شرکت شورون بارها اعلام کرده است نام گذاری این تانکر تنها با هدف تقدیر از سالها فعالیت رایس در شرکت بوده است، رسانههای دنیا از این نام گذاری بهعنوان تلاشی توسط این شرکت برای بهرهگیری سیاسی و اقتصادی از موقعیت تازه رایس نام بردند.»
کرونیکل در روز ۱۵ مارس سال ۲۰۰۳ این سوال را مطرح کرد که حضور رایس در کاخ سفید نگرانیهای زیادی را به همراه میآورد. این نشریه نوشت: «آیا در تصمیم گیریها و سیاست گذاریهای بزرگ و مهم، کاندولیزا رایس به منافع کلی امریکا توجه میکند یا منافع شرکت شورون را مد نظر قرار میدهد.این تضاد منافع بحران بزرگی برای ساختار دولتی و دموکراسی در امریکا ایجاد می کند.»
در دورهای که او به عنوان یکی از اعضای ارشد هیئتمدیره شرکت شورون فعالیت میکرد، این شرکت نفتی کالیفرنیایی با اتهام سوء استفاده در زمینه حقوق بشر برای بهره برداری از حوزههای نفتی کشورهای مختلف و بی توجهی به مسائل زیست محیطی مواجه شد.
مهمترین اتهام در دهه ۱۹۹۰ میلادی و از طرف دولت نیجریه مطرح شد. در آن زمان ساکنان منطقه دلتا در نیجریه شرکت شورون را به تخریب زمینها برای اجرای طرحها و برنامههای شرکت متهم کردند. تخریب زمینهای این منطقه توسط شورون به اندازهای زیاد بود که اعتراضات و شورشهای زیادی در کشور ایجاد کرد.
دولت نیجریه در ماه می سال ۱۹۹۹ از شرکت شورون شکایت کرد واین شکایت به دادگاه فدرال امریکا مطرح شد. یکی از اتهامات مطرح شده توسط دولت تخریب دو روستای نیجریه و کشتن تمامی ساکنان آنها و سوء استفاده از ناآرامیها و شورشها برای تصاحب زمینها در این کشور بود.
دراین دوره کاندولیزا رایس مستقیما در پروژههای نیجریه فعال بود و بسیاری بر این باورهستند که تصمیمات او در تمامی کارهای شرکت در نیجریه نقش مهمی داشته است. اما اتهامات وارد شده به این شرکت تنها به اتهامات خارجی محدود نبود. کرونیکل در مارس سال ۱۹۹۶ نوشت: «در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ شرکت شورون متهم است که قانون محافظت از آبهای کالیفرنیا و ممانعت از آلوده شدن آن در جریان فعالیت شرکت را نادیده گرفته است. در این دوران شورون بخش زیادی از پس ماندهای پالایشگاهی را به آبهای آزاد و رودخانهها میریخت و این کار باعث افزایش سطح مواد آلاینده در آب منطقه و افزایش شمار بیماران در این ایالت شد.»