به گزارش میز نفت، قطر یکی از سه تولیدکننده و صادر کننده گاز طبیعی فشرده شده یا ال ان جی است؛ استرالیا و آمریکا هم در این حوزه با سرعت در حال حرکت هستند که به دلیل کاهش قیمت نفت به دلیل شیوع ویروس کرونا، با رکود دست و پنجه نرم میکنند آمریکا در 2019 ، 23.1 درصد سهم تولید گاز طبیعی در جهان را در اختیار داشت و پس از آن روسیه با 17 درصد و خاورمیانه با 17.4 درصد قرار داشتند.
ده تولید کننده برتر گاز طبیعی 70 درصد عرضه گاز طبیعی دنیا را در 2019 در اختیار داشتند. تولید گاز آمریکا در سال گذشته 10.2 درصد افزایش یافت و به 89.1 میلیارد فوت مکعب در روز رسید. افزایش تولید گاز طبیعی در آمریکا این کشور را در رتبه اول تولید گاز طبیعی مایع هم قرار داده است. آمریکا 40 درصد تولید جهانی گاز طبیعی مایع را در اختیار دارد که بیشتر آن به مصرف پالایشگاه ها و تولیدات پتروشیمی می رسد.
از آنجایی که آمریکا بیشتر گاز تولید شده را مصرف میکند در صادرات این محصول در رتبه سوم جهان قرار دارد. قطر با در اختیار داشتن 22.1 درصد سهم صادرات گاز طبیعی مایع در رتبه اول قرار دارد و پس از آن استرالیا (21.6 درصد)، آمریکا (9.8 درصد)، روسیه (8.1 درصد) و مالزی (7.2 درصد) قرار گرفته اند.
حرکت معکوس قطر
برترین صادر کننده گاز طبیعی جهان سه سال پیش بازار ها را با حفاری از میدان گاز شمالی مشترک با ایران شوکه کرد. این کشور در 2019 اعلام کرد تولید گاز طبیعی خود را تا 2027 از 77 میلیون به 126 میلیون تن میرساند. به نظر می رسید این تصمیم به خاطر افزایش تقاضا برای گاز طبیعی مایع و بالا رفتن رقابت مخصوصاً از طرف استرالیا و آمریکا گرفته شده بود.
قطر در فوریه سال جاری میلادی تصمیم گرفت توسعه میدان گازی شمالی را در بحبوحه کاهش قیمت گاز طبیعی مایع به خاطر عرضه بیش از حد آن به بازارهای جهان به تعویق بیندازد، ولی طرح توسعه آن تا 2027 همچنان پابرجا بود. حالا به نظر میرسد قطر از عرضه بیش از حد گاز به بازار بهره می برد.
ارزیابی های جدید نشان می دهد میدان گاز شمالی، بزرگترین میدان گازی جهان، در خشکی هم گسترش می یابد و ذخایر آن دو برابر شده و به 1760 تریلیون فوت مکعب گاز و 70 میلیارد بشکه میعانات گازی می رسد.
در این بین، بسیاری از شرکتهای خصوصی مخصوصاً شرکتهای آمریکایی مجبور شدهاند توسعه ذخایر گاز طبیعی خود را به خاطر کاهش قیمت به تاخیر بیندازند. با کاهش رقابت، قطر سهم بیشتری را در بازار گاز به دست می آورد چون همچنان ارزان ترین تولید کننده گاز طبیعی مایع در جهان است.
حتی با سطح فعلی تولید، تحلیلگران صندوق بین المللی پول و موسسات اعتبار سنجی قیمت نفت مورد نیاز قطر برای متعادل نگهداشتن بودجه اش را پایین ترین رقم در منطقه در نظر گرفته اند. وزارت دارایی قطر اعلام کرد قیمت نفت مورد نیاز قطر برای متعادل نگه داشتن اقتصاد آن پس از 2022 به کمتر از 40 دلار در هر بشکه میرسد یعنی حتی قبل از راه اندازی ظرفیت جدید تولید گاز طبیعی مایع در این کشور.
چرا قطر برنده است؟
قيمت نهايي الانجي تركيبي از سه مولفه خوراک، هزينه مايعسازي و انتقال به نسبت مسافت جغرافيايي بازار هدف است؛نكته كليدي براي قطر به نسبت رقبا در هزينه پايين و تقريباً خوراک است زیرا ميدان گنبد شمالي قطر (در ايران پارس جنوبي) داراي مقادير زيادي توليد ميعانات در روند توليد گاز طبيعي بوده كه ميتواند بخش اعظم سرمايهگذاري در توسعه ميدان گازي را پوشش دهد. اين امر در كشورهاي روسيه، استراليا و ايالات متحده وجود ندارد.
مطابق ارزيابيها موسسه انرژي آكسفورد، هزينه نهايي توليد الانجي در قطر با اكتساب مزيت وجود ميعانات گازي در روند توليد گاز براي خوراك واحدهاي مايعسازي اين كشور به ميزان 2.5 دلار در هر ميليون بيتييو است در حاليكه كه اگر مزيت اقتصادي ميعانات را در نظر نگيريم،هزينه نهايي الانجي قطر به كمي بيش از 5 دلار مي رسد.
با اين توضيحات مشخص ميشود كه چرا با وجود روند كاهشي قيمت نفت كه منجر به كاهش قيمت صادرات الانجي نيز مي شود، روند صادرات الانجي قطر رشد كرده و صادرات ديگر رقبا كاهش يافته است.
يك دليل مهم آن در هزينه نهايي توليد الان جي اين كشور است.حتي در اوايل سال 2020 كه هنوز بحث اثرگذاري بحران كرونا و اثر آن بر كاهش تقاضا و در نتيجه كاهش قيمت نيز وجود نداشت، به رغم اينكه برخي از پروژههاي توليد الانجي استراليا به دليل روند كاهشي قيمت متأثر از تحولات ساختاري بازار جهاني (مثل حركت به سمت پيك تقاضا، رتبه نخست جايگاه تجديدپذيرها در توليد برق مورد نياز در برقيشدن حمل و نقل)، كشور قطر برنامهريزي افزايش توليد تا 126 ميليون تن تا اواسط دهه 2020 را به تصويب رساند. اين امر به دليل سطح پايينتر هزينه نهايي توليد الانجي در قطر است.
البته ديگر كشورها نظير ايالات متحده نيز تلاش كردهاند تا با تمركز بر مولفه ديگر «سه گانه تعيين كننده قيمت نهايي الانجي» هزينه نهايي خود را كم كنند كه تاكنون هنوز در مراحل اوليه است. مثلاً ايالات محده تلاش كرده است تا با پيشبرد طرح «الانجي سوآپ» بين عرضهكنندگان الانجي از هزينه انتقال خود بكاهد تا هزينه نهايي الانجي خود را كمتر كند.
اما ايالات متحده در حال حاضر عمدتاً بر تأكيد بر «بازاريابي ديپلماتيك» و تبديل موضوع ضرورت خريد الانجي از آمريكا در «توافقات تجاري مبتني بر تهديد ابزار تعرفهبندي تجاري با كشورهايي نظير هند و چين» سعي در افزايش سهم بازاري الانجي خود دارد. از اينرو، آينده بازار الانجي را بايد در رقابت بين «عرضهكنندگان با هزينه نهايي توليد كم» و «عرضهكنندگان با ابزار بازاريابي ديپلماتيك» دانست.
جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۸