میز نفت | باغبانها آداب جالبی دارند. آنها درخت گردو را با فاصله بیشتری از باقی درختها میکارند و به قول خودشان در فاصله «تربیت»اش میدهند. میگویند: گردو، اگرچه بار و بر دارد اما اکسیژن درختهای دیگر را میگیرد و مانع رشدشان میشود. یعنی اگر گردو را به درستی تربیت نکنی، باغ، درخت به درخت میافتد و از بین میرود.
این قصه حالا حکایت آقازادگی در باغ کشور ماست. زادگان و نوادگان برخی از مسئولانی که سمتهای ریز و درشتی در دستگاههای مختلف داشتهاند حالا به جان درختهای این باغ افتادهاند. آقازادههای سی، چهل ساله کمابیش در همه جا حضور دارند و «آقازادگی» میکنند.
آقازادگی یعنی نشستن پشت میزهای مدیریتی حساس و مهم کشور با دانشی در حد یک کارشناس کمتجربه! این آقازادهها برای آبادی این باغ بزرگ، حتی خطرناکتر از آقازادههای خارجنشین هستند که آوازه بیبندوباری و سبکمغزیشان در رسانههای معاند و غیرمعاند پیچیده است. آقازادههای پشت میزنشین، آینده این کشور را به اسارت میگیرند و با نفوذ به ساختار شرکتها و سازمانهای ریشهدار مملکت، امید و آینده میلیونها جوان امیدوار ایرانی را پامال میکنند.
این جنایت بزرگ که با کت و شلوارهای اتوکشیده در اتاقهای دربسته انجام میشود، حتما از فسادهای بیشمار آقازادههای قمارباز خارجنشین، خطرناکتر است. اگرچه سرانجام هر دو به دست باغبانان انقلابی پیر و جوان این ملک، هرس میشوند اما شمار بالای آقازادههای پشت میزنشین و این لاپوشانیهای پیچیدهای که وجود دارد، گاهی هم کار را برای جدا کردن سره از ناسره دشوار میکند.
با نزدیک شدن به سال پایانی دولت یازدهم و اوجگیری گمانهزنیها برای کارگزاران دولت آینده، بسیاری از افراد در حال آماده کردن خود برای جایگیری در «لیست»های گزینههای فعال برای انتخابات۱۴۰۰ و تصدی پستهای مدیریتی و ریاستی دولت آینده هستند. این اتفاق به خودی خود ایرادی ندارد و بسا که امری مبارک و ارزشمند باشد. اما در این میان لابیگریهای آشکار و پنهان برای پشت میز نشاندن برخی آقازادهها که فقر تجربه و دانش تخصصی آنان بر همه کس آشکار است، حدیث دیگری است. تلاش برای انجام این لابیها در شرکتهای خوش نامی که اهمیت بسیاری در اداره اقتصاد کشور دارند، بهویژه در شرکتهای حوزه نفت و انرژی نمود پررنگتری دارد و آقازادهها در شرکتهای نفتی و بهویژه در حیاط خلوتهایی همچون شرکت های تابعه صندوق بازنشستگی صنعت نفت جولان میدهند.
حالا اینکه چرا آقازاده و قوم و خویش و انساب مدیران در صنعت نفت، دست از سر شرکتهای فنی و تخصصی برنمیدارند، خود حدیث مجملی است که دلیل آن را باید در گردش مالی شرکتهایی که حیاط خلوت آقازادهها شدهاند، جستوجو کرد.
شرکتهای ریشهدار و توانمند ایرانی که در کلاس جهانی نیز برای خود اعتباری دست و پا کردهاند، متأسفانه به حیاط خلوت آقازادهها و ژنهای خوب تبدیل شده است، به طوری که در بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه انرژی، آقازادهها برای خود جایگاه و صندلی سند زدهاند و حتی در یکی از شرکتهای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی صنعت نفت، برای حضور یک آقازاده، در اقدامی سنتشکنانه، سمت قائممقامی دستوپا شده که در تاریخ سیوچند ساله این شرکت بیسابقه است؛ البته کم نیستند، جایگاههایی که برای افراد خاص یک شبه ایجاد شدهاند.
در سال پایانی دولت، برخی با پیشبینی اینکه دولت آینده، دولت اصولگراست، به آقازادهها و برخی شخصیتهای اصولگرایی کار و سمت دادهاند تا کانالی برای دسترسی به منابع قدرت و صاحب تصمیم ایجاد کنند و قدرت چانهزنی خود را افزایش دهند و برای خودشان در مناصب مدیریتی دولت آینده صندلی رزرو کنند و....
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۶
ضمن تشکر اگر سری به اسنادمالی صندوقهای بازنشستگی زده شود میبینید چ پولهایی بعنوان کارتهای هدیه یک میلیونی بین خودشون تقسیم میکنند ودرکانون خوزستان فردی مجرد وجوان وعیاش که با سند سازی پولهای کلان به جیب میزند ودفترکارش را کرده محفل دوست .... ومتاسفانه مورد حمایت سرسخت خانم ..... است وبه شکایت بازنشسته ها هم اعتنایی نمیکن /ایشون هم معلوم نیست ژنش مال کدوم مدیره