وحید حاجیپور| رابطه ونزوئلا با آمریکا تا زمان روی کار آمدن هوگو چاوز رابطهای نزدیک بود اما در دوران چاوز، این رابطه از نظر سیاسی دچار مشکل شد اما با این وجود، روابط اقتصادی و بویژه نفتی دو کشور دستخوش تغییرات چندانی نشد.
اول ژ انویه 1976 بود که ونزوئلا، نفتش را ملی کرد و شرکت ملی نفت خود را تشکیل داد؛ در آن دوره که صنعت نفت این کشور در دست شرکتهای آمریکایی قرار داشت، آمریکاییها ذیل شرکت ملی نفت ونزوئلا قرار گرفتند. گرچه در ابتدا این ملی شدن منجر به افزایش تولید این کشور شد، اما در دهه 90 میلادی اوضاع کمی به هم ریخت تا سیاست دربهای باز به روی شرکتهای آمریکایی تدوین و اجرایی شود.
در فاصله سالهای 1998-1993، سیاست دربهای باز، ونزوئلا را در مسیری قرار داد که با راهی که در 15 سال از آن دنبال میکرد بسیار متفاوت بود. نه تنها اجازه سرمایهگذاری خارجی داده شد، بلکه این امر با معافیت برخی از پروژهها از سیستم مالیاتی نفتی تشویق شد.
معمار و اجرا کننده این سیاستها هم کسی نبود جز لوئیز گیوستی رئیس هیئت مدیره شرکت دولتی نفت ونزوئلا، که با جذاب کردن آینده این کشور با حضور شرکتهای آمریکایی میخواست نفت این کشور را در اختیار واشنگتن قرار دهد.
در دوره پیش از چاوز، میزان صادرات نفت ونزوئلا به ایالات متحده از حدود یک میلیون بشکه در سال 1991 به 1.8 میلیون بشکه در روز، در سال 1997 رسید، و در واقع 17 درصد کل واردات نفت ایالات متحده را تشکیل میداد. شورای امنیت ملی دولت بیل کلینتون این پیروزی جدید در تامین امنیت انرژی را جشن گرفته، اعلام کرد، «ما یک گام و شرکت اساسی در کاهش وابستگی به خاورمیانه برداشته و به انجام رساندهایم و اکنون ونزوئلا عرضه کننده خارجی شماره یک نفت ما شده است.»
در همان دوره که اوپک قصد داشت میزان تولید اعضا را کاهش دهد ونزوئلا مخالفت کرد و تاکید کرد مخالف کاهش تولید است و نمیخواهد بازارهای خود را از دست دهد؛ امریکاییها هم از این اتفاق خوشحال بودند.
در همان دوره، دولت ونزوئلا تصمیم گرفت همکاریهای خود را با آمریکا گسترش دهد و در بازار این کشور حاضر شود. شرکتی به نام سیتکو تشکیل شد که بخش مهمی از داراییهای نفتی ونزوئلا را در آمریکا مدیریت میکرد؛ این شرکت همان شرکتی است که پس از خودخواندگی ریاست جمهوری گوایدو، از سوی ترامپ به سود وی توقیف شد. یکی از پالایشگاههای ونزوئلا در آمریکا وقتی توقیف شد، به معنای از دست رفتن بازار 210 هزار بشکهای بود.
ونزوئلاییها که بیش از 50 درصد از صادرات نفت خود را به آمریکا اختصاص داده بودند و در آمریکا مراکز نفتی و پالایشگاهی خریداری کرده بودند، پس از تحریمهای آمریکا در تنگنای بدی قرار گرفتند. برای صادرات نفت ونزوئلا به مقاصد دیگر بسیار سخت بوده و است هرچند که در دوران چاوز، چین در دستور کار ونزوئلا قرار گرفت. این کشور سرمایه گذاریهای خارجی خود را در معرض خطر میبیند و رسما نمیتواند روی آنها حساب باز کند.
شرکت نفت این کشور، صاحب 50 درصد سهام یک پالایشگاه در سوئد نیز بود که به دلیل تحریمهای آمریکا و تهدید کاخ سفید، سهم خود را به 15 درصد تقلیل داد و سهمش را فروخت. در واقع آمریکاییها هم سرمایهگذاریهای خارجی ونزوئلا را عقیم کرده و هم در اجازه نمیدهد هیچ شرکت آمریکایی و غیرآمریکایی، تجهیزات مورد نیاز برای بخش پالایشگاهی کاراکاس را تامین کند تا بحران بنزین، گریبان دولت را بگیرد.
گروگانگیری آمریکاییها از ونزوئلا به واسطه قراردادهای جذابی که در دهه 90 با کاراکاس امضا کردند حالا تبدیل به پاشنه آشیل این کشور شده است. واشنگتن با توقیف سرمایههای خارجی به سود دولت مورد حمایت خود دسترسی دولت قانونی به منابعش را از بین برده و از سوی دیگر، با بیرون کشیدن شرکتهای آمریکایی که سالهاست در ونزوئلا کار میکنند، این کشور را دچار یک بن بست کرده است.
در چنین شرایطی، ایران به کمک کشوری رفته است که بشدت نیازمند بنزین است؛ هم قرار است پالایشگاههای ونزوئلا را راهاندازی کند و هم بنزین مورد نیاز این کشور را تامین کند.
این اتفاق برای دولت یازدهم و دوازدهم میتواند این حقیقت را آشکار کند که تمرکز بیش از اندازه روی غربیها، و مطرح کردن این ادعا که با قراردادهای نفتی با آنها میتوان مانع تنشهای سیاسی شد، تنها یک توهم است و اگر قرار بود جمهوری اسلامی ایران مانند ونزوئلا رفتار کند، سالها پیش صنعت نفت ایران بطور کامل تعطیل میشد.
شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۴۶