پنج سال پس از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان، دیگر از بیتجربگی و جوانی وی سخنی گفته نمیشود. شاهزاده سعودی، روزهای پرفرازونشیب زیادی پشت سر گذاشتهشده است. کارنامه وی در برابر چشمان ما قرار دارد. سو مدیریت، خونریزی و جنگ با اقدامات وی عجین شده است. او شاهزادهای است که در نقش پادشاه بازی میکند.
در ماه میلادی گذشته و پیش از برگزاری نشست اوپک، محمد بن سلمان و پوتین، یک گفتگوی تلفنی توفانی داشتند. بدین ترتیب جنگ خونین قیمتها در رینگ بازار جهانی نفت آغاز شد.
اشتباه بزرگ
محمد بن سلمان میداند که پیامدهای آن اشتباه چقدر بزرگ بوده است. قیمت نفت سقوط کرده و با پر شدن مخازن ذخیرهسازی، باید هزاران چاه نفت بسته شود. بیش از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۷۰ درصد درآمدهای نفتی عربستان از بخش نفت و گاز تأمین میشود. اما این درآمدهای هنگفت نابودشدهاند.
بهعنوان کسی که با پوتین دیدار کرده است، باید چانهزنی با رئیسجمهوری روسیه را کاری دشوار دانست.ریاض و مسکو در دو کشور سوریه و لیبی دارای مواضعی متفاوت هستند. اما در حال همکاری با رجب طیب اردوغان در شمال سوریه هستند.
سوق دادن پوتین به گوشه رینگ یک اشتباه بزرگ برای هر رهبری است. اما محمد بن سلمان با دادن اولتیماتوم و فریاد کشیدن بر سر پوتین، مسیر خطرناکی را در پیشگرفته است.پوتین نیز بر سر وی فریاد کشیده و یادآور شده که تراز مالی اقتصاد کشورش بهتر از عربستانیها در این بازی پوکر است.
محمد بن سلمان در هفتههای اخیر دریافته که کارتهای بازی وی چقدر ضعیف هستند. پیش از گفتگوی تلفنی با پوتین عدهای به او مشورت داده بودند که این راهبرد تهاجمی به موفقیت نخواهد رسید. البته کوشنر، مشاور امنیت ملی آمریکا پس از شنیدن برنامههای محمد بن سلمان حاضر به موضعگیری نشده بود.
به همین دلیل ترامپ پس از سقوط قیمت نفت از این اتفاق چندان ناراحت نبود. وی میدانست که میلیاردها دلار پول رانندگان آمریکایی در خانه باقی خواهد ماند. اما پس از فهمیدن وضعیت بحرانی شرکتهای نفتی آمریکایی، موضعگیری متفاوتی را ابراز کرد.
عربستان سعودی بدون نفت
با عرضه نفت برنت با قیمتی کمتر از ۲۰ دلار، شاهزاده عربستانی باید به رویدادهایی بیاندیشد که پس از بینیازی دنیا از نفت کشورش روی خواهد داد. هیچکس درگذشته به چنین شرایطی فکر نمیکرده است.
در سالهای اخیر، اقتصاد عربستان در سراشیبی قرار داشته است.
پس از معرفی ملک سلمان بهعنوان پادشاه عربستان در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ میلادی، ذخایر ارزی عربستان ۷۳۲ میلیارد دلار بود. در دسامبر سال گذشته این ذخایر پس از گذشت چهار سال، با ۲۳۳ میلیارد دلار افت به ۴۹۹ میلیارد دلار کاهش پیداکرده بود.تولید ناخالص داخلی سرانه این کشور پادشاهی نیز بر اساس گزارش بانک جهانی از ۲۵۲۴۳ دلار در سال ۲۰۱۲ میلادی به ۲۳۳۳۸ دلار در سال ۲۰۱۸ میلادی کاهشیافته است.
ثروت نفتی عربستان بهسرعت در حال نابود شدن است. صندوق بینالمللی پول محاسبه کرده که در سال جاری، بدهی خالص عربستان به ۱۹ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور میرسد. این عدد در سال آینده از مرز ۲۷ درصد عبور خواهد کرد. با تداوم بحران کرونا و سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۲۲ میلادی، این عدد از مرز ۵۰ درصد فراتر خواهد رفت.
با تداوم جنگ یمن، کودتای مصر و مداخله در مسائل دنیای عرب، خریدهای هنگفت نظامی از ایالاتمتحده و ساخت شهر پرهزینه و زویایی نیوم، خزانه ریاض در حال خالی شدن است.
پیش از همهگیری کرونا نیز اقتصاد عربستان با رشد اندک ۰.۳ درصدی روبرو بود. از سال ۲۰۱۷ میلادی نیز پروژههای ساختوساز ۲۵ درصد کاهشیافته است. با لغو حج عمره و واجب که سالانه ۱۰ میلیون حاجی روانه این کشور میکرد، ۸ میلیارد دلار از درآمدهای ارزی ریاض در هرسال از بین رفته است.
سرمایهگذاریهای پراشتباه
یکی از نشانههای سرمایهگذاریهای بد ریاض را باید در کاهش منابع صندوق ثروت ملی جستجو کرد. عملکرد مالی عربستان در مقایسه با شیخنشینهای دیگر خاورمیانه بدتر بوده است. دولتهای کویت، امارات و قطر هماکنون شرایط بهتری دارند. موجودی این کشورها به ترتیب ۵۲۲ میلیارد دلار، ۱۲۱۳ میلیارد دلار و ۳۲۸ میلیارد دلار است.
عدد مشابه عربستانیها ۳۲۰ میلیارد دلار است.صندوق بینالمللی پول اعلام کرده که برنامههای ریاض برای رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی فاصله زیادی تا تحقق دارد.
تجربه خرید دهها میلیارد دلار سهام غولهای فناوری و نفتی نیز برای شیوخ ریاض چندان سودآور نبوده است.
فقدان محرکهای مالی
عربستان برخلاف همسایگانش، فاقد توانایی ارائه تسهیلات مالی برای جبران پیامدهای همهگیری ویروس کرونا است. آنها یک درصد تولید ناخالص داخلی خود را برای این موضوع اختصاص دادهاند، اما نرخ مشابه برای قطریها ۵.۵ درصد، بحرینیها ۳.۹ درصد و اماراتیها ۱.۸ درصد است. بسیاری از کارکنان دولت عربستان نظیر شرکت مخابرات در دو ماه اخیر دریافتی اندکی داشتهاند.
در گزارش بلومبرگ بر حرکت اقتصاد عربستان بهسوی بدهکار شدن تأکید شده، اما نمیتوان زمان دقیقی برای این اتفاق تعیین کرد. با سقوط قیمت نفت و مبادله نفت رایگان در هفتههای اخیر، شیخ محمد بن سلمان بهسوی پرتگاه سوق دادهشده است.
تأثیرات منطقهای
دو ابزار ولیعهد عربستان برای پایهگذاری اقتصاد جدید این کشور شامل سرمایهگذاری خارجی و خصوصیسازی غول آرامکو در حال نابودی هستند. خزانه عربستان با مشکلات زیادی روبرو شده و ممکن است بهزودی شاهد سقوط تاجوتخت وی باشیم.
بسیاری از رهبران خاورمیانه از سقوط وی خوشحال خواهند شد. مصریهای زیادی در انتظار این پیشبینی هستند. در عصر پسانفت، محمد بن سلمان فاقد قدرت تأثیرگذاری داخلی و منطقهای خواهد بود.
اگر رهبران کنونی ریاض سرنگون شوند، منطقه خلیجفارس و بهویژه رهبران و مردم مصر، سودان، اردن، لبنان، سوریه و تونس با آینده متفاوتی روبرو خواهند شد. شهروندان این کشورها، نیروی کار عربستان را تأمین میکنند و لشکر بیکاران، کابوس رهبران آنها خواهد بود.
به فهرست عوامل ناکامیهای وی علاوه بر جوانی و بیتجربگی میتوان دلایل زیادی را افزود. هرچند بسیاری از رهبران جهان عرب تمایلی به خبر نابودی خاندان سلطنتی عربستان ندارند. عصر تغییر فرارسیده و قلعههای ماسهای محمد بن سلمان، بهتدریج در حال فروریختن است. این بازی ادامه دارد.
منبع: Middle East eye
مترجم: محسن داوری