وحید حاجیپور | با کاهش شدید قیمت شاخص وست تگزاس این شائبه به وجود امده است که قیمت نفت ایران هم به همان بلا دچار شده است در حالی اصل ماجرا چیز دیگری است. در میان همه شاخصهای قیمت گذاری نفت چه اصلی و چه فرعی، شاخص نفت برنت بسیار موثر است. 70 درصد نفت دنیا بر اساس این شاخص معامله شده و روزانه یکصد میلیون بشکه نفت به صورت کاغذی در بازار با شاخص برنت دست به دست میشود.
درباره نفت وست تگزاس باید گفت این شاخص در بازار آمریکا کاربرد بیشتری دارد و اصولا در منطقه قارههای آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد، بنابراین وقتی مازاد عرضه در آمریکا بیشتر باشد و یا حجم ذخایر بیشتر شود، قیمت نفت به خودی خود در آمریکا کاهش مییابد و همین یکی از دلایل اصلی در اختلاف قیمتی میان دو شاخص است.
به بیان سادهتر، وست تگزاس یک شاخص قارهای است که عوامل محلی در تعیین قیمت آن تاثیر میگذارد درست بر عکس برنت. بخشی از این اختلاف قیمت، برگرفته از همین موضوع است. WTI و برنت جزو نفت خامهای سبک و شیرین هستند که به دلیل سهولت نسبی پالایش، از مطلوبترین نوع نفتها به شمار میروند.
برنت، پایه نفتهای خامی است که در اروپا، آفریقا و گاهی شمال آمریکا مصرف میشوند و بیشتر نفت وست تگزاس اینترمدیت برای تحویل در آینده در بازار نایمکس (بازار مبادله نیویورک) و مقداری از آن نیز در بازار لندن (آی سی یی) مبادله میشود؛ نفت خام برنت هم عمدتا در بازار لندن و مقداری از آن در بازار مبادله نیویورک.
همانطور که گفته شد 70 درصد نفت جهان بر اساس برنت قیمتگذاری میشود. این بازار از دهه 80 شکل گرفت اما بهمرورزمان تکامل یافت و بسیار پیچیدهتر از گذشته شده است. تکامل این بنچمارک بر اساس نیاز متقاضیان شکل گرفت. دریای شمال، نزدیک به پالایشگاههای اروپاست و امریکا نیز آن را ترجیح میداد و میدهد. تولید نفت برنت در سال 1986 به 885 هزار بشکه در روز رسید که امکان تحویل فیزیکی آن را آسانتر کرد. باوجوداینکه چنین حجم تولیدی در خلیجفارس هم وجود دارد ولی عامل تعیینکننده نبوده و نیست.
از عوامل مهم در بنچمارک بودن وجود ساختارهای قانونی، مالیاتی و نظارتی است. برنت، دولت انگلستان را پشتوانه خود دارد که بر آن نظارت میکند و اساس یک نظام حقوقی پیشرفته اداره میشود. ضمن اینکه در این بازار همه چیز شفاف و روشن است.
یکی دیگر از ویژگیهای برنت این است که طیف وسیعی از تولیدکنندگان در آن وجود دارد و مانند خلیج مکزیک و فارس نیست که انحصار در دست یک کشور باشد که البته امروز هم همین است. از یاد نبریم انحصار مانع شکلگیری یک بنچمارک و کشف قیمت میشود.
طی سالهای گذشته با ورود نفتهای دیگری به این بنچمارک تنوع مالکیت هم افزایشیافته است. یکی دیگر از ویژگیهای یک بنچمارک درجه تمرکز پذیری آن در زیرساختهای عرضه فیزیکی است. مثلاً درباره برنت، سیستم خط لوله فورتیس – FPS – نفت و میعانات 50 میدان نفتی را جمعآوری میکند که مالکیت آن متعلق به بریتیش پترلیوم است.
نفت خام دریای شمال شامل نفتهای برینت، نینیان، فورتیس، اوسبرگ، اکوفیسک، فلوتا و استاتجرد است.برنت مخلوطی از نفت تولیدشده از میدانهای نفتی مجزاست که از طریق یک خط لوله به پایانه بارگیری سالوم وو در جزایر شتلند انتقال مییابد. تولید برنت از 885 هزار بشکه در سال 1986 به میزان 336 هزار بشکه در سال 1990 رسید. تولید اندک این نفت باعث جهتدهی و احتکار این نفت شد و درنهایت اختلاف قیمتی را میان برنت و سایر شاخصها را بیشتر کرد.
در سال 1990 نفت برنت با نفت نینیان مخلوط شد که به مخلوط برنت مشهور شد. نینیآن هم معاملات نفت خام خود را به عنوان یک نفت جداگانه متوقف کرد. با این راهکار، تولید مجموع این دو میدان به 856 هزار بشکه رسید ولی در سال 2001 تولید آن به 400 هزار بشکه کاهش یافت. ازنظر محمولهای یعنی 20 محموله در ماه که کمتر از یک محموله در ماه بود.
در جولای 2002 پلتس تعریف «برنت مدتدار» را تعمیم داد و نفت فورتیس – شمال انگلستان- و اوسبرگ نروژ را به آن اضافه کرد. جمع این نفتها به BFO شناخته شد. ازنظر توسعه مالکیت نفت در این شاخص باید گفت تولید BFO کمتر از 30 میلیون بشکه در ماه میبود که از طریق 55 شرکت توزیع میشد. در سال 2007 نفت اکوفیسک به این شاخص اضافه شد و شاخص BFOE شکل گرفت. تنها یکهفتم از این نفت و شاخص بهصورت بلندمدت فروخته میشود و بقیه تک محموله و نقدی است.
در مجموعه برنت، دادههایی مانند حجم، ارزش معاملات، تعداد قراردادهای انجامگرفته، عمق بازار و ترکیب فعالان و درجه تمرکز در دسترس عموم قرار نمیگیرد. مؤسسات ارزیابی هم هیچ الزامی برای انتشار این اطلاعات ندارند، بلکه برای آن حق اشتراک میگذارند که توسط موسسه آرگوس صورت میپذیرد. هیچ معاملهگری الزامی ندارد اطلاعات خود را اعلام کند و این تمایل فعالان بازار است که بخواهند گزارشهای خود را به آرگوس ارائه دهند.
در بازار قراردادهای آتی سهم هر معامله هزار بشکه است. در برخی دیگر از لایهها مانند برنت مدتدار و BFOE بیستویک روزه، فعالان باید با کشتی پر، قرارداد خود را نهایی کنند که موجب میشود جذابیت برای بسیاری از فعالان کاهش یابد.
با این توضیح باید گفت شرکت ملی نفت ایران، محمولههای خود برای بازار اروپا و مدیترانه را با نفت برنت قیمتگذاری گرده و در قیمتهای رسمی، این شاخص را در نظر گرفته و دلتای موردنظرش را توجه به بیش از 15 فاکتور اعلام میکند.
شاخصی برای خلیجفارس
94 درصد صادرات نفت خلیجفارس به آسیا با شاخص نفت دبی – عمان انجام میشود؛ ایران، عربستان و سایر کشورها نفت خود را برای فروش به کشورهای شرق آسیا بر اساس این شاخص تعیین میکنند و عملا به قیمت وست تگزاس بی تفاوت هستند.
از سال 2009 با شروع جریان یافتن خط لوله سیبری شرقی – اقیانوس آرام ملقب به اسپو – ESPO- میتوان گفت نقش نفت دوبی تا روسیه گسترشیافته است. دلیل شاخص شدن نفت دوبی این است که این کشور برخلاف سایر کشورهای حوزه خلیجفارس که انحصار دارند، میادین نفتی خود را به شرکتهای خارجی واگذار کرده است.
این بازار در سال 1984 مطرح شد و رشد کرد. البته در ابتدا محدود بود. در سال 1988 کشورهای اوپک نفت صادراتی به آسیا را بر اساس این نوع نفت قیمتگذاری کردند بهطوریکه نفت دوبی بهعنوان «برنت شرق» شناخته شد.
با این توضیحات مختصر میتوان گفت که نفت ایران یا سایر کشورهای منطقه که بازار اصلیشان شرق آسیاست، نسبت به شاخص وست تگزاس بی اعتناست هرچند که تغییرات قیمتی در این بازار، روی قیمت نفت برنت و عمان – دوبی تاثیر گذار است.
چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۸