میز نفت | دولت انگلستان در گذشتهاي نهچندان دور داراي ناوگان دريايي قدرتمندي بود. ناوهاي آنها اسامي پرطمطراقي داشتند و يكي از منابع افتخار انگليسيها و عامل دفاع از منافع بريتانياي كبير در سراسر دنيا محسوب ميشدند.
در اوايل دهه 1980 ميلادي و پس از انتخاب مارگارت تاچر بهعنوان نخستوزير انگليس، نيروي دريايي سلطنتي اين كشور داراي 64 ناو و 16 زيردريايي بود. اما هماكنون آنها تنها 19 ناو دارند كه نيمي از آنها در حال تعمير هستند. تعداد زيردرياييهاي انگلیسیها نيز 10 فروند اعلام شده است.
اين اتفاقات به دليل كاهش سرمايهگذاري در حوزه دفاعي روي داده و كم و بيش در اكثر كشورهاي اروپايي و ايالات متحده قابل مشاهده است.
در روزهاي اخير، انگلستان به دنبال به راه انداختن يك نيروي حفاظت مشترك اروپايي در تنگه هرمز و خليجفارس بوده و خواهان جذب مشاركت ديگر كشورهاي اروپايي در اين بخش است. شايد يكي از دلايل اين تلاش براي همراه كردن ديگران، وضعيت نامساعد ناوهاي انگليسي باشد. براساس اطلاعات موجود از شش فروند ناوشكنهاي تايپ ۴۵، سه فروند و از ۱۳ فروند ناو محافظ تايپ ۲۳ نيز شش فروند در مراحل مختلف تعمير و نگهداري بوده و امكان حضور عملياتي ندارند. انگليسيها عملاً با چيزي در حدود ۱۰ شناور رزمي سطحي عملياتي ماندهاند كه نميدانند بايد با آن از آبهاي سرزميني خود دفاع كنند، جبلالطارق يا قبرس و مديترانه را پوشش بدهند و يا به خليجفارس برسند!
البته اگر بخواهيم به برخي حضورهاي عملياتي ديگر نيروي دريايي انگليس در مناطق ديگر جهان مثل جنوب شرق آسيا هم بپردازيم، بيشتر به عمق فاجعه براي جزيرهنشينها ميرسيم. ناو هواپيمابر جديد انگليسيها يعني ملكه اليزابت نيز با ۶۵ هزار تن وزن كه چيزي در حدود ۳ ميليارد و ۱۰۰ ميليون پوند خرج بر روي دست مالياتدهندگان انگليسي گذاشته، همچنان با نشتي و مشكلات فني روبهرو بوده در پايگاه خود در انگليس مراحل بازبيني و تعميرات را طي ميكند.
به همين دليل يكي از مقامات بلندپايه وزارت دفاع انگليس در گفتوگويي با شبكه اسكاي نيوز عملاً اعتراف كرد كه نيروي دريايي اين كشور براي مقابله با ايران بسيار كوچك است.
اين وضع و حال نيروي دريايي است كه تا چند دهه پيش شنيدن نامش رعشه به اندام دشمنان انگليس میانداخت و ضربالمثل «آفتاب در مستعمرات انگليس غروب نميكند» تا حد زيادي به لطف آن نيروي قدرتمند تأمين شده بود. اما حالا در خليجفارس انگليسيها با رقيبي روبهرو هستند كه ۴۰ سال است رودرروي امريكا ايستاده و خود را براي مقابله با دشمني بسيار بزرگتر از انگليس نيز آماده كرده است.
بدين ترتيب غربيها در حفاظت از منافع خود ناتوانند و نميتوانند در برابر اقدامات تهاجمي ساير كشورها (نظير رويدادهاي اخير در خليجفارس) واكنش مناسبي از خود نشان دهند. در واقع، هرچند شايد باور آن چندان آسان نباشد، انگليسيها بايد خود را در بحران توقيف نفتكشها سرزنش كنند. آنها همانند ساير دولتهاي اروپايي، كشتيهاي خود را به اهدافي نرم و در دسترس براي دولتهاي متخاصم تبديل كردهاند.
توقيف نفتكش انگليسي در آبهاي خليجفارس توسط سپاه پاسداران و نظاره عمليات آنها از سوي ناو انگليسي حاضر در منطقه نشان ميدهد، تضعيف نيروهاي نظامي و فقدان حمايت مالي ميتواند پيامدهاي نگرانكننده و هشدارآميزي داشته باشد.
دولت انگليس اعلام كرده نقض تحريمهاي سوريه توسط نفتكش ايراني گريس- ۱، دليل اصلي توقيف آن در جبلالطارق بوده است. در مقابل، ايرانيها يك نفتكش انگليسي را در آبهاي بينالمللي و به دليل ناديده گرفتن مقررات، توقيف كردهاند.
امريكاييها كه در سايه انقلاب شيل به واردات نفت خاورميانه وابستگي اندكي دارند، به خوبي ميدانند كه ساير كشورهاي دنيا وابستگي زيادي به طلاي سياه توليد شده از اين منطقه بحرانزده دارند. با افزايش امنيت انرژي شاهد قدرتمندتر شدن اقتصادهاي ملي خواهيم بود و رهبران كاخ سفيد با تبديل شدن به بزرگترين توليدكننده نفت دنيا، در مسير توسعه اقتصاد خود گام برميدارند.
دولتهاي بزرگ واردكننده نفت، امنيت خود را به شرايط پرالتهاب كشورهاي خاورميانه پيوند ميزنند. پس از اقدامات ايران در خليجفارس، شاهد افزايش حضور امريكا در اين منطقه بودهايم. واشنگتن اعلام كرده اقدامات تهاجمي ايران را تحمل نخواهد كرد، اما در شرايط كنوني پاسخ ايران چه بوده است؟
آنها علاوه بر سرنگون كردن يك پهپاد جاسوسي بدون سرنشين امريكاييها، دو كشتي انگليسي را با وجود اسكورت يك رزمناو آنها توقيف كردند. انگليسيها با اعزام دومين و سومين ناو جنگي خود در هفتههاي آينده به خليجفارس اميدوارند تا از منافع خود حفاظت كنند، هرچند اين نكته را بايد دانست كه امكان اسكورت همه نفتكشها وجود نخواهد داشت.
فراموش نكنيد كه ناوهاي انگليسي پس از مأموريتهاي چند هفتهاي در مناطق گرم، نيازمند تعمير و نگهداري در ياردهاي بريتانيا هستند و امكان حضور بلندمدت آنها در خاورميانه وجود ندارد.
مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا ميگويد: «لندن بايد از كشتيهاي خود مراقبت كند. ايالات متحده تلاش ميكند تا مسئوليتهاي خود را انجام دهد، اما جهانيان نيز بايد براي تداوم آزادي تردد در آبراههاي بينالمللي نقش خود را ايفا كنند.» اين اظهارات پمپئو را بايد به منزله تحقير انگليسيها بهعنوان سلطان درياها در دورهاي طولاني دانست. هماكنون اين كشور فاقد توانايي حفاظت از منافع خود است. البته اكثر كشورهاي غربي با شرايط مشابهي روبهرو هستند.
تعدادي از دولتهاي اروپايي به دنبال اعزام ناوهاي خود به منطقه خليجفارس هستند. تعدادي از اين كشورها نيز از عدم تمايل به مداخله نظامي در خاورميانه خبر دادهاند. آنها خواهان كاهش تحريمهاي ترامپ و كمك به ايران براي رهايي از تحريمهاي كاخ سفيد هستند. اين رويكرد ميتواند ايرانيها را تشويق به افزايش اقدامات تهاجمي كند.
ترامپ در آستانه ورود به كاخ سفيد از دولتهاي روسيه، چين، كرهشمالي و ايران به عنوان دشمنان كشورش ياد كرده بود، اما در عمل دستاورد قابل توجهي توسط دولت وي به دست نيامده است. ترامپ از راهكارهاي متفاوتي براي تغيير رفتار اين چهار كشور بهره برده است،
ولی با راهبردهاي كنوني رهبران تهران، خليجفارس به كابوس دولتها و دريانوردان غربي تبديل شده است. حال بايد ديد نخستوزير جديد انگلستان حاضر خواهد شد به دنبال ترامپ در اين باتلاق قدم گذارد؟
منبع: National Interest
شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۲