به گزارش
میزنفت، حساب کاربری«دریانورد» در تویئر نوشت:
کانال سوئز یکی از مهمترین آبراهها و گذرگاههای دریایی است که مالکیت آن در اختیار مصر است و دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل میکند. اولین تلاش برای ساخت چنین کانالی در زمان داریوش یکم پادشاه هخامنشی انجام شد که البته آن کانال از لحاظ کاربری و ابعاد و ساختار کاملا با کانال امروزی متفاوت بود. دومین تلاش جدی برای ساخت این کانال زمان ناپلئون بناپارت بود که بعد از اشغال آفریقا تلاش میکرد با ساخت این کانال و مدیریتش، کشتیرانی بریتانیا را تحت تاثیر قرار دهد.
البته بناپارت به دلیل عدم توانایی علمی و عملیاتی نیروهای خود موفق به تحقق این رویا نشد و پروژه در همان ابتدا متوقف شد. کانال فعلی سوئز که دو دریای، مدیترانه و «سرخ» را مستقیماً و نه از طریق نیل، به یکدیگر وصل میکند، زاییده فکر مهندس فرانسوی به نام فردینان دولسپس است.
فردینان دولسپس مذاکراتی را با «سعید پاشا» سومین والی مصر و نواده محمد علی پاشا بنیانگذار سلسله محمدعلی در مصر آغاز کرد. برای ساخت این کانال، شرکت کانال سوئز تأسیس شد که بیشتر سهام آن متعلق به فرانسویان و بخشی دولت مصر بود. این پروژهٔ عظیم که با هزینه دولت مصر(و حداقل در دورهای) با کار اجباری کشاورزان مصری در سال ۱۸۶۹ به پایان رسید، برای ۹۹ سال در اختیار شرکت فرانسوی قرار گرفته و قرار شد دولت مصر کنترلی بر حمل ونقل از آن آبراه نداشته باشد.
اندکی پس از افتتاح کانال سوئز، در زمان نخستوزیری دیزرائیلی، دولت بریتانیا ۴۴ درصد سهام شرکت کانال سوئز را از مصر خریداری کرد و بقیه سهام در دست سرمایهداران فرانسوی باقی ماند؛ لذا خود مصر عملاً هیچگونه بهره مالی از کانال سوئز نداشت و بهره برداری از این کانال بهانهای شد برای دخالت همه جانبه و استعمار مصر توسط بریتانیا.
از سال 1882 که احمد عرابی پاشا که وزیر جنگ بود مبازراتی علیه بریتانیا و استقلال مصر کلید زد تا سال 1956 که جمال عبدالناصر موفق به بیرون کردن نیروهای فرانسوی و بریتانیایی شد،
مبارزات آزاد سازی مصر و ملی کردن کانال سوئز خیلی فراز و نشیب داشت.جدای از این موضوع باید گفت این کانال اهمیت بسیار زیادی داشت چون طول سفر بین اروپا و آسیا رو به شدت کاهش میداد و میدهد. در تصویر زیر براحتی مشخص است که ساخت این کانال به چه میزان مسیر دسترسی به اروپا را کاهش میدهد.
گذشته از اهمیت کشترانی، برای خود کشور مصر، این کانال در کنار توریسم دومین منبع درآمد اصلی کشورشان محسوب میشود و سالانه میلیاردها دلار تنها بابت عوارض رسمی عبور کشتی ها از این کانال دریافت میکنند. البته وقتی کشتی در لنگرگاه منتظر است تا اجازه عبور بگیرد،
انواع و اقسام نهادهای رسمی و غیر رسمی وارد کشتی میشوند و به بهانههای مختلف، پول و چند باکس سیگار میگیرند که البته اینگونه اقدامات، درآمدهایی غیررسمی است. بسیاری از کشتیها نیز در همان منطقه اقدام به خرید آذوقه میکنند که این درآمد جدای از درآمدهای رسمی و غیررسمی است که به مصریها میرسد و بخشی از آن شبیه زورگیری است.
دریانوردانی که از این منطقه عبور کرده باشند به خوبی میدانند منظور از زورگیری در این منطقه چیست. برای عبور از این کانال حدود 6 تا 8 راهنمای بندری روی عرشه میآیند که هر کدام یک تیم دارند با انوع روشها، آذوقه، سیگار و پول نقد دریافت میکنند.
پایلوتها یا همان راهنماهای بندری سوئز، بسیار بدخلق، پرخور و ایرادگیر هستند و از همان لحظهای که وارد کشتی میشوند به کار تغذیه مشغول میشوند و حتی برای تهیه سیگار بیشتر چانه میزنند و مدام در حال غر زدن با کاپیتان و افسران هستند.
خلاصه آنکه، عبور از کانال سوئز، از لحاظ دریانوردی تجربه جالب و با ارزشی است ولی از لحاظ روال کاری، بسیار خسته کننده است که این خستگی، با برخورد عجیب و پرتوقع نیروهای بندری مصری به شدت آزار دهنده میشود!
پ.ن: پیش از انتشار این توئیت، با چند افسر کشتیهای تجاری مشورت شد که همگی مطالب مطرح شده را تائید کرده و تاکید کردند این مسائل در کانال سوئز بسیار عادی است.
برای مشاهده فیلم سوئز، همان سر گردنه کیلیک کنید.