به گزارش میز نفت، این مناطق دارای ذخایر طبیعی چشمگیری هستند و به ذخایر بی پایان سوخت های فسیلی دسترسی دارند. هر دو آنها خواهان متنوع کردن اقتصاد خود و پایان وابستگی به فروش منابع طبیعی هستند. دارا بودن اکثریت مسلمان سنی مذهب و دولت هایی خودکامه نیز از دیگر ویژگی های مشترک آنها محسوب می شود.
در ماه های اخیر، دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس تلاش های گسترده ای برای توسعه روابط تجاری و سرمایه گذاری در کشورهای آسیای میانه انجام داده اند. اقدامی که نباید آن را چندان بهت برانگیز دانست. در ژانویه سال جاری میلادی، دولت عربستان سعودی از تمایل به سرمایه گذاری هنگفت در صنعت پوشاک ازبکستان در چارچوب توسعه همکاری های اقتصادی خبر داده بود.
در روز ۲۰ مارس نیز دولت تاجیکستان از دریافت وامی ۲۵.۵ میلیون دلاری از صندوق توسعه اقتصادی کویت جهت توسعه زیرساخت های مناطق فقیر جنوب شرقی کشورش خبر داده بود.
در میان کشورهای عرب منطقه خلیج فارس، دولت امارات متحده عربی دارای بیشترین میزان حضور در آسیای میانه است. آنها در سال جاری بر گستره اقدامات دیپلماتیک خود افزوده اند و سفر روسای جمهوری قزاقستان و ازبکستان به ابوظبی در سال جاری را باید گام های مهم در این مسیر به شمار آورد. اماراتی ها در قالب شرکت توسعه توسعه مبادله که صندوق درآمدهای نفتی این کشور محسوب می شود،
توسعه روابط اقتصادی دوجانبه را در دستور کار قرار داده اند.
مبادله در سال گذشته قراردادهایی برای تولید پلی اتیلن و پلی پروپیلن و یک پروژه صنعت هوانوردی در قزاقستان امضا کرده است. در سال ۲۰۱۹ میلادی نیز این شرکت از برنامه ریزی برای ۱۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در صنایع تولیدی، کشاورزی و انرژی ازبکستان خبر داده است.
اگرچه از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همکاری های مشترک میان دولت های عربی و کشورهای آسیا میانه آغاز شده، اما همکاری های گسترده کنونی از پشتوانه توسعه روابط ژیوپلیتیک و اقتصادی برخوردار است.
در سایه قیمت پایین نفت و نوسان در بازارهای جهانی، دولت های این دو منطقه دریافته اند که باید به سرعت در مسیر تنوع اقتصادهای تکمحصولی خود گام بردارند. رهبران عرب دریافته اند که در کشورهای قزاقستان و ترکمنستان، فرصت های سرمایه گذاری و ظرفیت گسترده ای در بخش های انرژی، کشاورزی و تولیدات صنعتی وجود دارد.
در مقابل، دولت های منطقه آسیای میانه به دلیل محدودیت های مالی برای توسعه اقتصادهای خود، نیاز زیادی به منابع خارجی دارند. بدین ترتیب در کنار دو غول چین و روسیه، کشورهای عربی نیز در حال توسعه نقش آفرینی در این منطقه کلیدی هستند.
هرچند این سرمایه گذاری ها از اهداف سیاسی نیز برخوردار است. خرید هزاران هکتار زمین در تاجیکستان توسط دولت چین با انتقادات زیادی در این کشور به دلیل پیامدهای سیاسی احتمالی روبرو شده است.
هیچکس نمی داند تا چه زمان شاهد رویکرد بی طرفانه توسط دولت های عربی در منطقه آسیای میانه خواهیم بود.
*تمرکز دو قدرت عربی
در ماه های اخیر، دولت های عربستان و امارات متحده عربی به صورتی فزاینده بر دامنه حضور خود در آسیای میانه افزوده اند. رقابت های منطقه ای با ایران را باید مهمترین انگیزه شیوخ عرب در آغاز این راهبرد دانست. تهران دارای روابط تاریخی سیاسی و فرهنگی گسترده ای با کشورهای آسیای میانه است. و رهبران ایران خواهان افزایش دامنه فعالیت های اقتصادی خود در این منطقه کلیدی هستند.
پس از امضای کنوانسیون تقسیم دریای کاسپین توسط ایران در آگوست سال ۲۰۱۸ میلادی، شاهد بهبود روابط سیاسی تهران با رهبران عشق آباد و آستانه هستیم. کارشناسان معتقدند توافق همسایگان دریای کاسپین در تعیین رژیم حقوقی این دریا می تواند بازار انرژی منطقه را دگرگون کند. پنج کشور همسایه این دریای راهبردی شامل روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، ایران و آذربایجان در 16 سال گذشته در مورد ابعاد مختلف تعیین تکلیف این موضوع، گفتگوها و رایزنی های مختلفی داشته اند. از دیرباز در مورد دریا و یا دریاچه بودن کاسپین، اختلاف نظرهای زیادی وجود داشته است.
ایران به عنوان متحد منطقه ای مسکو، کمترین ساحل را در حاشیه جنوبی کاسپین در اختیار دارد و با تعیین کاسپین به عنوان دریاچه، بیشترین منافع را به دست خواهد آورد. سهم تعیین شده ایران براساس سهم از ساحل کاسپین ۱۳ تا ۱۴ درصد تعیین شده است.
این شرایط جدید دارای اهمیت راهبردی برای همه منطقه آسیای میانه و قفقاز و بازارهای انرژی قاره اروپا بوده و راه برای همکاری های مشترک و سرمایه گذاری های بین المللی هموار شده است.
*ورود به یک خط لوله
در دو دهه گذشته، دولتمردان مسکو و تهران مخالف ساخت خطوط لوله زیردریایی انتقال نفت و گاز در بستر کاسپین به دلایل زیست محیطی بوده اند. اما با تغییر مهره های بازی، پروژه خط لوله ترنس کاسپین برای انتقال گاز طبیعی کشور ترکمنستان به عنوان چهارمین دارنده ذخایر گاز طبیعی دنیا به آذربایجان و در ادامه تا اتحادیه اروپا، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است.
این پروژه علاوه بر عشق آباد، منافع چشمگیری برای دولت گرجستان به عنوان یکی از کشورهای میزبان کریدور گازی جنوبی و ترانزیت کننده خواهد داشت. درآمدهای ترانزیت گاز و پیامدهای ژیوپلیتیک آن می تواند موقعیت منطقه ای رهبران تفلیس را بهبود بخشد. رهبران اتحادیه اروپا نیز که همواره از ایجاد منابع جدید عرضه گاز طبیعی حمایت می نمایند، از این پروژه استقبال نموده اند.
این احتمال وجود دارد که منطقه آسیای میانه به صحنه رویارویی کشورهای خلیج فارس و ایران با توسعه مرزهای رقابت های سیاسی در خاورمیانه تبدیل شود. بی تردید دولت های این منطقه تمایلی به شکل گیری این اتفاق ندارند. چراکه میلیاردها دلار سرمایه گذاری کشورهای عربی با چالش روبرو خواهد شد. بازی بزرگ آغاز شده است.
منبع: Global Security Review
چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۷