به گزارش
ميزنفت، در همان روزهای نخستی که ایالت پسنیلوانیا بزرگترین تغییر جهان را رقم زد، همه چیز عوش شد؛ از شغل های آمریکاییها گرفته تا بکارگیری شیوههای مدرن برای فروش نفت؛ از همان ابتدای پیدایش نفت، گاریچیهایی که بیرحمانه بر گردۀ اسبهای گاری خود شلاق میزدند، با گاریهایی که مملو از بشکههای نفت بود، راههای مناطق نفتی را بند آوردند. اما اشکالی که ایجاد میکردند محدود به راهبندان نبود. با به دست گرفتن انحصاری حمل نفت، برای این خدمت خود نرخهای سرسام آوری مطالبه میکردند.
با این نرخ ها هزینه حمل یک بشکه نفت از سر چاه تا اولین ایستگاه راه آهن، که چند کیلومتر بیشتر در میان جادۀ پر گل و لای نبود، بیش از حمل یک بشکه آن به وسیله راه آهن از محل صدور در هر نقطه پنسیلوانیای غربی تا نیویورک تمام میشد.
تسلط گاریچیها بر حمل و نقل نفت به پیدایش راه حل بی سابقهای منجر شد. ایجاد لولههای حمل نفت، بین سالهای 1863 تا 1865 به رغم مخالفتهای گاریچیها و تعجب مردم، لولههای نفتی، که نمونههای نخستین آن از چوب ساخته میشد، ثابت کردند وسیله انتقال بسیار مؤثرتر و ارازنتری از گاری هستند. گاریچیها که وضع خود را سخت منزلزل میدیدند با تهدید، حملات مسلحانه، آتش زدن لوله ها و انواع خرابکاریها به این ابداع تازه پاسخ گفتند، اما دیگر خیلی دیر شده بود.
در سال 1866 لولههای نفت به غالب چاههای «مناطق نفتی» متصل شدند و تمام لولههای فرعی به یک لوله اصلی بزرگ ارتباط می یافتند که مستقیماً به شبکه راهآهن میپیوست. تصفیه کنندگان میخواستند به نفت دسترسی سریع داشته باشند و این نیز خود وضع پر هرج و مرجی ایجاد کرد. خرید نفت ابتدا توسط خریدارانی انجام میشد که بر پشت اسبهای خود نشسته و از یک چاه به چاه دیگر میرفتند. راه دیگیر هم نداشتند، چون صاحب چاه قیمتی اعلام میکرد و میگفت میخواهی ببر، میخواهی نبر. از این رو یا باید تسلیم میشدند، و یا اگر قیمت را خیلی بالا میدیدند راه چاه دیگری را در پیش میگرفتند.
اما با توسعه این صنعت، سیستم بازاریابی و خرید منظم تری برقرار شد، یعنی مبادله غیر رسمی و غیر واقعی نفت. خریداران و فروشندگان میتوانستند در یکی از هتلهای تیتوسویل، یا در دکههای زیر شیروانی فراوانی که در نفت شهر، اطراف ایستگاه اصلی راه آهن به وجود آمده و یا حتی در یکی از واگنهای قطارهایی که در حال توقف بودند با هم ملاقات و مذاکره کرده، بر سر قیمت به توافق برسند.
با آغاز دهه 1870 این دکهها و مکانها صورت جدی تر و رسمی تری پیدا کرد و تعداد زیادی محلهای مذاکره و توافق بر سر قیمت در تیتوسویل، نفت شهر و دیگر نقاط «مناطق نفتی» و سپس نیویورک سر برآوردند. خریداری و فروش نفت به سه طریق مختلف انجام میشد.
اول «خرید در محل» که مستلزم دریافت فوری پول از طرف فروشنده و تحویل فوری جنس از طرف خریدار بود. دوم «خرید عادی» که برای مبادله پول و نفت دو طرف 10 روز مهلت قائل میشدند و بالاخره طریق سوم «پیش فروش» بود که فروشنده و خریدار توافق میکردند مقدار معینی نفت در آینده در برابر مقدار معینی پول، در تاریخی که مورد توافق آنها قرار میگرفت، مبادله شود. طریقه پیش فروش، مرکز اصلی توجه بورس بازان را تشکیل داد و نفت به صورت محبوبترین کالای مناسب در آن عصر برای بورس بازان درآمد.
در این سیستم خریدار متعهد میشد که یا در تاریخ تعیین شده نفت را بگیرد و پول آن را بپردازد و یا تفاوت قیمت میان روز انجام معامله و روز تحویل نفت را بپردازد و یا دریافت دارد. با این ترتیب امکان داشت خریدار بدون آنکه حتی چشمش به کالایی که خریداری کرده بیفتد، از بابت مابه التفاوت قیمت روز معامله و روز موعود برای تحویل، مبالغ هنگفتی به جیب بزند و یا متضرر شود.
مقارن با تشکیل این بورس در تیتوسویل، نفت دیگر به صورت حرفه و کسب و کار بسیار مهمی درآمده بود، به صورتی که میتوانست شرایط زندگی میلیونها نفر را تغییر دهد. بر روی هم در سالهای دهه 1860 نسبت به دوران تجربه دیوانه وار و جنون آسای دریک پیشرفت گیج کنندهای در صنعت نفت به وجود آمد.
این پیشرفت نمونهای از انرژی و توانِ جسارت آمیز امریکایی را نشان میداد که چگونه حاضر است هرجا بوی پول به مشامش برسد تن به هر خطری بدهد. تیزبینی جرج بیزل، کشف لجوجانه ادوین دریک و استقامت و پشتکار هر دوی آنها عصری پرماجرا به وجود آورد، عصر ابداع و ابتکار، معامله و تقلب، کسب ثروتهای کلان و به خاک سیاه نشستن های تأسفبار، امید به ثروتها و خوشبختیهایی که هرگز به دست نیامد، کار سخت و مشقت بار و نومیدیها و نارضایتیهای وحشتناک و همچنین عصر پیشرفتهای شگفت انگیز و تکان دهنده؛ با چنین وضعی چه میشد از آینده نفت انتظار داشت؟
اشخاصی بودند که به آنچه با چنین سرعتی عجیب در پنسیلوانیا روی داده بود، به چشم در پیش بودن فرصتهای بزرگ برای آینده می نگریستند. آنها برای آتیه این صنعت خوابهایی میدیدند و در سطحی به آن نگاه میکردند که خود دست اندرکاران در مناطق نفتی آن را حتی در ذهن خویش نیز نمیتوانستند به تصور درآورند. اما در همان حال این اشخاص از هرج و مرج و بینظمی در این صنعت نیز سخت دلتنگ و آزرده بودند. نواسانات شدید قیمتها و حرکات دیوانه وار در مناطق نفتی آنان را به شدت نگران میکرد. همینها در ذهن خود نظریات و برنامههایی بسیار بزرگ درباره اینکه صنعت نفت چگونه باید سازمان یابد و به پیش رود داشتند و از همان زمان، بر اساس برنامههای خود دست به کار شده بودند.
منبع: تاریخ جهانی نفت