علی قربانی/ صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای تأمین اجتماعی، از ارکان موثر در صنعت پالایش هستند. صندوقهای مذکور در بعضی از پالایشگاهها به صورت مستقیم و در بعضی دیگر از طریق شرکتهای تابعهی خود سهامدار هستند. به عبارت دیگر، هلدینگهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی به عنوان یک بنگاه اقتصادی، در صنایع مختلف از جمله صنعت پالایش وارد شدهاند. در جدول شماره 1- حضور این صندوقها در صنعت پالایش بررسی شده است.
همانطور که در جدول (1) مشخص است، بازنشستگی و تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، بیشترین حضور را در بین هلدینگهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی به عنوان سهامدار در صنعت پالایش داشته و در پالایشگاههای تبریز و شیراز، با داشتن سهامی بیش از 50%، سهامدار اصلی و در نتیجه تصمیم گیرندهی اصلی محسوب میشوند. با در نظر گرفتن خوراک ورودی این 2 پالایشگاه نسبت به کل ظرفیت پالایشی کشور، این نتیجه حاصل میشود که نیروهای مسلح از طریق کارگزار اقتصادی خود (گروه سرمایه گذاری غدیر)، به تنهایی تصمیم گیرندهی بیش از 10 درصد کل ظرفیت پالایشی کشور به حساب آمده و سیاستهای آن، سهم قابل توجهی در عدم برنامه ریزی پیرامون پروژههای بهرهوری (تا کنون) در صنعت پالایش کشور داشته است. برای آشنایی بیشتر با گروه غدیر، پرتفوی کامل سهامداری این هلدینگ و عملکرد آن در پالایشگاههای زیر مجموعه مورد بررسی قرار گرفته است.
مطابق با جدول فوق، بیش از 50% سهام گروه غدیر، متعلق به صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی نیروهای مسلح میباشد. لذا سهامدار اصلی و تعیین کننده محسوب شده و بیشترین تأثیر را در تصمیمگیریهای گروه سرمایه گذاری غدیر دارند.
با نگاهی به صورتهای مالی این شرکت میتوان به 2 نکتهی مهم دست پیدا کرد :
- عمدهی دارایی گروه غدیر، متعلق به هلدینگ نفت و گاز آن، یعنی شرکت پارسیان است (3). این موضوع، نشان دهندهی اهمیت صنعت نفت و گاز برای صاحبان گروه غدیر است، تا آن جا که در سالیان اخیر، سرمایه گذاری های زیادی در این قسمت، به ویژه در صنعت پتروشیمی انجام داده است (4).
- یکی از فعالیتهای عمدهی گروه غدیر از محل سودهای به دستآمده و به خصوص سودهای صنعت نفت و گاز، ورود به صنایع جدید و تشکیل هلدینگهای سودآور، به جای توزیع سود در بین سهامداران است. کما این که بعد از سال 86 و تشکیل هلدینگ نفت و گاز (پارسیان)، در 4 هلدینگ دیگر نیز سرمایه گذاری کرده است (5). نمودار زیر، روند تخصیص سود در میان سهامداران را نشان میدهد.
جدول فوق این نکته را بیان میکند که در سالیان اخیر، سود قابل تخصیص در پایان هر دورهی مالی، حداکثر 59% در میان سهامداران غدیر توزیع شده است. به عبارت دیگر، سهامداران و صاحبان اصلی گروه سرمایه گذاری غدیر، یعنی بازنشستگی نیروهای مسلح، به جای دریافت سود نقدی در پایان سال مالی، به دنبال ذخیرهی منابع مالی، ورود در صنایع جدید و گسترش سبد سرمایه گذاری خود بودهاند. تا آن جا که حداکثر سود توزیع شده در میان سهامداران در سالیان اخیر، تنها 59 درصد سود قابل تخصیص در پایان سال مالی بوده است.
دلیل دیگر این ادعا این است که همان گونه که پیش تر اشاره شد، از بدو تأسیس هلدینگ نفت و گاز غدیر (پارسیان) تا کنون، 4 هلدینگ جدید در صنایع حمل و نقل، ساختمان، برق و انرژی و صنایع و معادن توسط گروه غدیر تشکیل شده است. نکتهای که حائز اهمیت میباشد این است که مهمترین ویژگی صنایع جدید، ریسک به مراتب پایینتر آنها نسبت به صنعت نفت و گاز و به خصوص صنعت پالایش است.
*عملکرد پارسیان در پالایشگاههای زیر مجموعه
از سال 1390، شرکت پارسیان (هلدینگ نفت و گاز گروه سرمایه گذاری غدیر) در 2 پالایشگاه تبریز و شیراز، به ترتیب با ظرفیتهای 108 و 55 هزار بشکه در روز، به عنوان سهامدار اصلی فعالیت میکند. با مقایسهی وضعیت این 2 پالایشگاه، قبل و بعد از سهام داری پارسیان، این نکته مشخص میشود که علیرغم گستردگی، تنوع و سودآوری زیاد سبد سرمایه گذاری غدیر و بهخصوص هلدینگ نفت و گاز آن، نه تنها تغییری آنچنانی در وضعیت الگوی مصرفی پالایشگاههای مذکور رخ نداده است، بلکه در سیاستهای دراز مدت هم نسبت به ارتقاء سطح بهرهوری انرژی در این 2 پالایشگاه، برنامه ریزی نشده است.
به عنوان مثال، پالایشگاه تبریز نسبت به بهترین تکنولوژی هم تراز خود، بیش از 2 برابر انرژی مصرف میکند. این در حالی است که بر اساس برآوردهای کارشناسی، تنها با سرمایه گذاری اولیهی 43 میلیون دلار، سالانه قریب به 25 میلیون دلار در هزینههای جاری پالایشگاه صرفه جویی خواهد شد و کم تر از 2 سال، تمام سرمایهی اولیه بازخواهد گشت. اما باوجود پتانسیلهای مذکور، صاحب اصلی این پالایشگاهها (نیروهای مسلح)، ریسکهای موجود در صنعت پالایش و به خصوص بهرهوری را تاب نیاورده و ترجیح میدهد با ورود به صنایع با ریسک پایین و متنوع سازی سبد سرمایه گذاری خود، حاشیهی سود بنگاه خود را افزایش دهد. نتیجهی این تنوع طلبی و نگاه بنگاه داری در میان مالکان پالایشگاهها این خواهد شد که بهرهوری انرژی در اولویتها قرار نخواهد گرفت و ریسک بالای اصلاح الگوی مصرف انرژی، قربانی تمایل سرمایه گذاری در صنایع با ریسک پایین توسط مالکان صنعت پالایش خواهد شد.
باتوجه به مطالب بالا، برای آزادسازی پتانسیلهای بهرهوری انرژی در پالایشگاهها، لازم است که دولت در کنار تغییر سیاستهای قیمتی سوخت مصرفی در صنایع با مصرف غیر بهینهی انرژی (مانند اکثر پالایشگاههای کشور)، در سیاستهای واگذاری پالایشگاهها به بخش خصوصی، تجدید نظر بکند و به جای واگذاری پالایشگاههای ایران به یک بنگاه بزرگ و تنوع طلبی مانند غدیر که در صنایع مختلف حضور داشته و روز به روز، تمایل به گسترش سبد سرمایه گذاری خود دارد و به دلیل تأمین شدن سود زیاد آن از صنایع با ریسک پایین، هرگز دغدغهی بهرهوری را نخواهد داشت، اولویت واگذاری را به اشخاص حقیقی و یا حقوقی اختصاص دهد که تنها منبع درآمدشان، ظرفیتهای بالقوهی پالایشگاه باشد تا از این طریق، تمامی پتانسیلهای موجود در صنعت پالایش، از جمله پتانسیلهای بهرهوری انرژی به طور کامل آزاد شود.
.............
منابع :