به گزارش
ميزنفت٬ از سه ماه پیش بود که بحث افزایش قیمت بنزین وگازوئیل مطرح بود و یکی از بارزترین نشانههای آن مصاحبههای پی در پی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی بود که در یک نظر عجیب عنوان کرد با افزایش قیمت بنزین، میزان تلفات جادهای هم کاهش پیدا خواهد کرد. نظری که چند صباح بعد توسط معاون وی عنوان شد : بررسیهای ما نشان میدهد هرگاه قیمت بنزین افزایش پیدا کرده است، میزان سفرها کاهش پیدا کرده و به تبع آن میزان تلفات جادهای کاهش پیدا کرده است.
این دو اظهار نظر خام و شگفت انگیز بیش از آنکه جنبه طنز داشته باشد بیانگر آغاز حرکت خاموش دولت برای افزایش قیمت بنزین و گازوئیل بود که روزنامه اعتماد هفته گذشته از برنامه دولت برای افزایش بهای بنزین به 1500 تومان در هر لیتر داد. روزی که این خبر پخش شد، وزیر نفت میهمان مجلس بود و بی خبر از آنکه شرکت ملی پالایش و پخش افزایش هرگونه قیمت بنزینی را تکذیب کرده است، از تایید افزایش بهای بنزین در سال آینده خبر داد.
با تایید این موضوع، سخنگوی دولت هم موید بعدی افزایش قیمت بنزین بود و مهمترین هدف آن را افزایش اشتغالزایی عنوان کرد. هدفمندی یارانههایی که هر ساله هدف جدیدی را دنبال میکرد سال آینده هدف دیگری خواهد داشت و آن هم اشتغالزایی است.
روزی قرار بود هدف از افزایش قیمت بنزین و واقعی کردن بهای آن برقراری عدالت برای بهره مندی از یارانهها بود و روزی دیگر این هدف، به بهینه سازی مصرف سوخت تغییر پیدا کرد. فصلی دیگر هم هدف جلوگیری از واردات مصرف بنزین عنوان شد و امروز هم اشتغالزایی مطرح است فارغ از آنکه هیچ فرمول و مدل ریاضی وجود ندارد که بگوید در ازای کاهش یک میلیون لیتری مصرف بنزین و یا افزایش 100 تومانی بهای انرژی، چه میزان شغل ایجاد میشود!
سوالی که ممکن است ذهنها را به خود مشغول سازد این است که با توجه به حذف احتمالی 30 میلیون یارانه بگیر و افزایش بهای بنزین و گازوئیل، دولت دوازدهم با درآمدهای ناشی از افزایش بهای سوخت چه برنامهای در سر دارد آن هم دولتی که در حوزه هزینههای جاری سال به سال روند صعودی را طی میکند و تقریبا بیشتر بودجههای سالانه در ردیف هزینههای جاری خرج میشود.
کسی پاسخ به این پرسش را نمیداند ولی جالب است که بدانید با توجه به میزان مصرف بنزین در کشور و رها شدن مصرف به حال خود بوسیله حذف کارت سوخت و سهمیه بندی، چنانچه قیمت هر لینر بنزین 100 تومان افزایش بیاید درآمد سالانه دولت از این محل 3 هزار میلیارد تومان خواهد بود. اگر به بهای هر لیتر بنزین 500 تومان افزوده شود درآمد دولت از این محل حدود 15 هزار میلیارد تومان خواهد بود که درآمد مطلوبی برای دولت خواهد بود.
بی جهت نبود که وزارت نفت اصرار عجیبی به لغو سهمیه بندی و حذف کارت سوخت داشت که پس از این اقدام، مصرف بنزین صعودی شد و حالا که بنزسن ستاره خلیج فارس در حال ورود به سبد سوخت کشور است، قیمت بنزین افزایش پیدا میکند. البته کار دولت غیرقانونی نبوده و نیست زیرا قانون چنین مجوزی به آن داده است ولی به شیوه آهسته و پیوسته و نه آنی و یکباره.
بنزين براي مردم كشور يك كالای استراتژيك محسوب میشود و از همين منظر، كشش قيمتی كالاهای ديگر به آن دامنه وسيع تری میبخشد و بهطور قطع موجب گرانی خواهد شد كه فرصت خوبی براي دولتی است كه حساب ويژهای روي جيب مردم باز كرده است. با این وجود دولت اما روی افزایش بهای بنزین و گازوئیل تاکید دارد و باید منتظر ماند و دید مجلس چه تصمیمی برای این مهم خواهد گرفت.
افزایش قیمت بنزین گویا حتمی است اما میزان آن مشخص نیست؛ محمدباقر نوبخت هم از هزینهکرد درآمد بنزین برای ایجاد اشتغال میگوید بدون آنکه بگوید وقتی قیمت این سوخت به هزار تومان افزایش یافت چه میزان شغل در کشور ایجاد شد. آخوندی هم اعلام کند آیا برای کاهش تلفات جادهای، اصلاح جادهها و افزایش ایمنی خودروها نقش مهمتری در کاهش تلفات جادهای ایفا میکند یا افزایش قیمت بنزین؟!