وحید حاجی پور/ توجیهاتی که برای قرارداد کرسنت آورده میشد، امروز برای قرارداد فروش گاز با شرکت ایرانی – نروژی به کار برده میشود. یک شباهت بی نظیری میان قرارداد کرسنت و قرارداد اخیر وجود دارد که ایران در هر دو قرارداد، نقش «صادراتی» گاز را از خود برداشته و به یک دلال و واسطه واگذار شده است.
در قرارداد کرسنت، ایران گاز میدان سلمان را به شرکت کرسنت تحویل میداد و این شرکت خودش صادر کننده گاز به شارجه بود. این بدان معناست که نقش صادراتی ایران برخلاف قراردادهای دیگر گازی خود، صرفا یک نقش «فروشنده» است و بس. پذیریش این نقش مورد قبول مدافعان کرسنت هم است که از قضا یکی از مهمترین انتقادات وارده به آن قرارداد بود.
اما در قرارداد اخیری که با نقش آفرینی حسین آفریده امضا شده، چه اتفاقی رخ داده است؟ طبق این قرارداد، ایران روزانه 2.3 میلیون متر مکعب با قیمت یارانهای که برای پتروشیمیها در نظر گرفته است، به این شرکت فروخته و این شرکت با مایع سازی آن، صادر کننده گاز خواهد شد.
به بیان ساده تر، در این قرارداد هم ایران صادر کننده گاز یا ال ان جی نیست بلکه با فروش ارزان گاز به این شرکت، این شرکت نروژی را به صادرکننده ال ان جی تبدیل میکند. این شرکت هم با استفاده از یک شناور FLNG گاز شیرین را از پالایشگاه هفتم پارس جنوبی دریافت میکند؛ یعنی همان گازی که به کشورهای منطقه صادر شده و در داخل منازل و صنایع کشور مصرف میشود.
اینکه وزارت نفت در این قرارداد، این شرکت ایرانی – نروزی را هم رده بخشهای اقتصادی کشور قرار داده است نکته عجیبی است که البته برگرفته از دستور العمل شخص وزیر نفت است. وزیر نفتی که تاکید کرده است هزینه تمام شده تولید یک متر مکعب کاز طبیعی 15 سنت است در دفاع از این قرارداد از ترشیده شدن دخترهای گازی ایران میگوید تا یک دلال «شوهر» گاز ایران شود.
کسانی که برای دفاع از این قرارداد معتقدند چنین تخفیف عجیبی هزینه ورود ایران به بازار ال ان جی است بهتر است نیم نگاهی به اظهارات هفته گذشته وزیر نفت داشته باشند که بصورت تاکیدی گفته بود در این قرارداد، ایران صادر کننده ال ان جی نیست. او گفت که شرکت نروژی صادر کننده است و ایران تنها تامین کننده گاز مورد نیاز آن برای مایع سازی است.
با این اعتراف وزیر نفت، مشخص میشود که برخلاف اصرار مدافعان وزارت نفت از این قرارداد به بهانه ورود ایران به بازار ال ان جی و طبیعی بودن این ارزان فروشی، ایران نه تنها نقشی در این باره ندارد بلکه این نقش را به شرکت نروژی واگذار کرده است؛ میبینید چه شباهتی میان قرارداد کرسنت و قرارداد نروژی وجود دارد؟
طنر تلخ آن است که مقایسههای شگفت انگیز به میان میآید و چنان بر این طبل کوبیده میشود که گویی گاز ایران دچار چنان مازادی شده است که هیچ راه دیگری جز ارزان فروشی وجود ندارد. «دفاع بد» از این قرارداد، در نقطهای جالب تر میشود که شرکت ملی نفت میگوید هر کس فکر میکند این قیمت ارزان است، بیاید شبیه همین قرارداد را با همانها امضا میکنیم.
برخلاف انتظاری که از وزارت نفت و مدافعان آن میرفت، عمده دفاعیات از این قرارداد بسیار سطحی بوده و پرداختن به آنها دست کم گرفتن شعور مخاطب است اما پر واضح است که در این قرارداد، ایران صادر کننده ال ان جی نخواهد بود و ورودی هم به بازار نخواهد داشت. به همین سادگی!
قبول ندارید دو اظهار وزیر نفت را مرور کنید تا مشخص شود نقش ایران در این قرارداد چیست.
يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۳۲