ميزنفت/ چرا سپهر سپهری. این سوالی است که شاید بسیاری از تعقیب کنندگان تحولات صنعت نفت از دیگران میپرسند که چرا وی به عنوان مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران انتخاب شده است. احکامی که برای وی صادر شده است در تاریخ شرکت ملی حفاری ایران بی سابقه است. او همزمان هم رئیس هیئت مدیره شرکت ملی حفاری شده است و هم مدیرعامل آن. موضوعی که تا پیش از وی هیچگاه سابقه نداشته است.
اینکه وی با اختیاراتی رویایی راهی اهواز شده است بدون تردید برای بسیاری قابل تامل است٬ مدیری که با حواشیاش میخواهد این شرکت را مدیریت کند شاید انتخاب خوبی برای تصمیم سازانی است که سالهاست روی ملی حفاری «چشم» داشتند. قدما به خاطر دارند شخص وزیر نفت هیچگاه ملی حفاری را به عنوان یک شرکت موثر در تحولات و فعالیتهای صنعت نفت قبول نداشته است بطوری که در مجلس ششم برای انحلال یا واگذاری آن لابی کرد. حملات پی در پی زنگنه به ملی حفاری در دوران نخست وزارت خود دو قطبی وحشتناکی را میان اهواز و تهران بوجود آورد تا گهگاهی اعتصابها و جاده بستنها در جنوب بحرانی بزرگ در اهواز بوجود بیاورد.
از همان روزها نوع نگاهها به زنگنه در جنوب «بد» شد و وزیر نفت بی توجه به چنین وضعیتی راه خود را میرفت. وقتی استدلالها برای انحلال این شرکت به شکست انجامید صحبت از خصوصی سازی شد. وزیری که برای فراری دادن شرکتهای زیر مجموعه از خصوصی سازی آنها را منحل و به یک اداره تبدیل کرده بود برای ملی حفاری اما عزم راسخی داشت.
شرکتی که یکی از ارکان فعالیتهای صنعت نفت و یک شرکت انقلابی است از نظر وزیر نفت باید به بخش خصوصی واگذار میشد ولی مدلی که مدنظر او بود با تردیدهای بسیاری مواجه شد بویژه در حوزه «انگیزشی» آن که تردیدها را افزایش داد. هم زنگنه و هم سایرین بخوبی میدانند که ملی حفاری فقط یک شرکت نیست٬ به نوعی شناسنامه نفت در جنوب است که نقش موثری در کارآفرینی ایفا کرده است و خوزستانیها آن را بیشتر از مناطق نفتخیز دوست دارند چون پس از انقلاب تاسیس شده است.
باید پذیرفت که مدل مدیریت ملی حفاری برگرفته از مانیفیستی است که به همان دلیل تاسیس شده بود و مکتب مدیریت خاصی را به پیش میبرد که مورد قبول وزیر نفت نیست. چند تکه کردن ملی حفاری در راستای خصوصی سازی محوری ترین برنامه وزارت نفت طی 4 سال اخیر بوده است که با ورود مقام معظم رهبری به این موضوع ناکام ماند. رهبری سال گذشته خواستار توقف خصوصی سازی شرکت ملی حفاری شدند و طی نامهای اعلام کردند برای خصوصی سازی این شرکت بررسی بیشتری شود.
این خبر را فریدون حسنوند در سالگرد تاسیس شرکت ملی حفاری در دی ماه 95 اعلام کرد و آیت الله موسوی جزایری امام جمعه خوزستان هم از این حکم به نیکی یاد کرد. پس از اعلام این خبر در اهواز٬ همه چیز به هم ریخت و از همان روز بحث برکناری حیدر بهمنی آغاز شد. پیغام و پسغامهایی که برای ملی حفاری فرستاده میشد٬ موجب شد تا محسن پاک نژاد از راه دور دستورات را صادر کند٬ مانند اینکه امضای بهمنی از این تاریخ معتبر نیست و اگر زیر مجموعههای مدیریتی ملی حفاری روی امضاهای بهمنی تصمیم بگیرند تخلف کردهاند. پاک نژاد برای زمین زدن بهمنی مصمم بود. شاید در برابر تجربه بهمنی در خاموش کردن چاههای نفت ایران٬ چاههای نفت کویت٬ ایمن سازی چاههای مجنون٬ بازسازی تاسیسات نفتی در زمان جنگ و ... احساس خوبی نداشت. بهمنی زیر بار خرده فرمایشات نمیرفت و همین موضوع تحملش را سخت کرده بود. او فهمید چه برنامه خطرناکی برای ملی حفاری دارند لذا ایستاد و کوتاه نیامد.
گرچه دستورات پاک نژاد به مدیران حفاری به «باد هوا» گرفته شد و در نهایت بهمنی ابقا شد ولی حس انتقام از او تشدید شد. کسانی که از توقف خصوصی سازی ملی حفاری متضرر شده بودند٬ بهمنی را عامل اصلی میدانستند و برای ریشه کردن او و تفکر مدیریتی حاکم بر ملی حفاری دست از تلاش بر نداشتند. البته حق هم داشتند زیرا مدیرعامل سابق شرکت ملی حفاری متوجه برنامهای شده بود که خودش مانع اصلی پیاده سازیاش بود.
در نهایت طی این مدت٬ تماسها برای فشار بر بهمنی بیشتر شد و حتی حقوق وی نیز قطع شد٬ به مدیرانش هم گفته شد راه خود را از او جدا کنید اگر دوست دارید بمانید. البته بهمنی میدانست که تا مهر ماه از حفاری خواهد رفت ولی نگرانی از آن بابت بود که ذینفعان بخواهند برنامه خود را پیاده کنند. گزینههای مدیریتی که برای ملی حفاری در نظر گرفته شده بود به کنار رفتند و از دل بازی زیرپوستی وزارت نفت٬ مدیر جوانی به نام سپهر سپهری بیرون آمد.
هیچ کس حتی استاندار خوزستان هم از انتصاب سپهری هم خبر نداشت٬ نمایندگان خوزستان از این انتخاب انتقاد کردند البته نه همه آنها چون تعدادی از این نمایندگان تابع احکام وزارت نفت هستند. اینکه سپهری به این سمت برگزیده شد غیرقابل باور بود نه اینکه وی توانایی مدیریت ملی حفاری را نداشته باشد٬ بلکه به این دلیل که وی دارای حواشی بود که شاید خودش هم فکر نمیکرد به این سمت برگزیده شود کما اینکه برخی شنیدهها حاکی از آن است که به خود او هم به طور «آنی» از این تصمیم مطلع شد در حالی که وزیر نفت رسما به سعید حافظی اعلام کرده بود وی منتخب وزارت نفت برای ملی حفاری است.
اینکه سپهری قدرت مدیریت شرکت ملی حفاری را داشته باشد یا خیر را باید به زمان سپرد ولی وقتی صلاحیت او برای شرکت مهندسی و توسعه نفت تایید نشد و یا پاک نژاد بر خلاف قولی که به او داده بود٬ نتوانست وی را به عضویت هیئت مدیره شرکت نفت فلات قاره و مدیریت فنی این شرکت در بیاورد٬ ابهاماتی است که تردیدها را نسبت به آینده شرکت ملی حفاری و ماموریت سپهری مضاعف کرده است.
انتخاب سپهری برای ملی حفاری ریسک بزرگی است برای صنعت نفت که سرنوشت بسیاری را در دست دارد٬ یا میتواند موفق باشد یا همه چیز را خراب میکند. او یادگار مدیریت موسی سوری در نفت و گاز پارس است٬ یادگار رویاهای بلند پروازانه برای مدیریت POGC در زمستان سال 91. قائم مقام بلند پرواز نفت و گاز پارس که روزهای اوجش را میدید به یکباره بایکوت شد و کنار رفت. اینکه چرا کنار رفت و ماندنی نشد را چند نفری بیشتر نمیدانند از جمله خودش ولی برای کسی که هیچگاه فکر نمیکرد روزی به مدیریت میانی صنعت نفت برگردد٬ مدیریت شرکت ملی حفاری اشباع کننده موقت بلند پروازیهاست٬ احکامی که او در دست دارد باید پیاده کننده خواستهای باشد که 12 سال ناکام مانده بود.
روزهای پرحاشیهتری در راه است بویژه آنکه اهواز پاییز و زمستانی داغ تر را برای وی رقم خواهد زد. بهمنی و تفکر وی بزرگترین مانع برای اجرای برنامههای خاصی است که در سر پرورانده شده است لذا هم او حذف شد و هم تفکرش در حال تخریب است. سپهری حالا منتظر است تا کمی جا بیفتد تا آٰغاز کند. از یاد نبریم عملکرد «واقعی» سپهری در نفت و گاز پارس و پتروشیمی دهدشت خطری بزرگ را برای ملی حفاری گوشزد میکند که روزهای سخت امروز ملی حفاری را به احتمال فراوان به روزهای سیاه و نگون بخت تغییر خواهد داد.
اینکه سپهری چه برنامهای را بنا به «فرمایش» پیاده میکند، چندان هم پیچیده نیست؛اگر قرار باشد سناریوی پیچیده شده برای ملی حفاری بازگو شود، از آن نخواهیم گذشت، از اسنادی که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
شما اگر واقعا صادق و دلسوز به حال کشور هستید. ببینید این آقایان حسنوند و تاجگردون چه امتیازاتی برای حفظ موقعیت خود برای حوزه های انتخابیه خود از نفت گرفته اند.
اگر قرار باشد برای هر انتصابی نفت برود و از این آقایان اجازه بگیرد که نمی شود.