۰
شرایط منطقه غیرقابل پیش بینی تر شد

دکترین ترامپ در خاورمیانه چیست؟

ترامپ - عصر نفت
ترامپ - عصر نفت
ميزنفت/ دونالد ترامپ در کارزار تبلیغات انتخاباتی سال گذشته خود، بارها از بمباران جهنم خاورمیانه سخن گفته بود. اما با ورود وی به کاخ سفید، شاهد تغییر آشکار دیدگاه های وی بوده ایم.ترامپ خواهان داشتن دست بالا در رویدادهای خاورمیانه است و به افق های بلندمدت برای حضور شرکت های آمریکایی می نگرد. اما دکترین ترامپ در منطقه راهبردی خاورمیانه چیست؟

خاورمیانه از مسائلی پیچیده برخوردار است و قدرت گرفتن ایران، بزرگترین چالش کاخ سفید محسوب می شود. من به عنوان یکی از مدیران ارشد دولت جرج دبلیو بوش، شاهد بودم که چگونه تلاش وی برای توسعه دموکراسی در عراق، عدم توجه به نقش آفرینی ایران و متحدانش را به همراه آورد. بوش معتقد بود با ایجاد نظامی مردم سالار در عراق، مانعی در برابر مسلمانان افراطی سنی و قدرت گرفتن ایران خواهد بود. هرچند در پایان، ایرانی ها بر نفوذ خود در عراق افزودند و با تغییر مسیر پروژه، از هزاران نیروی شبه نظامی برای دستیابی به منافع خویش بهره گرفتند.

سیاست های بوش با اشتباه محاسباتی، ایران را در منطقه قدرتمند کرد. البته سیاست های اوباما باعث شد ایران علاوه بر عراق، در سوریه نیز قدرتمند شود. توافق هسته ای به عنوان ابزاری برای عادی شدن روابط غرب و ایران توسط اوباما مطرح شد تا از ظرفیت تهران برای ثبات عراق و سوریه استفاده شود. هرچند در این بخش نیز شاهد یک اشتباه محاسباتی دیگر بودیم و ایران و روسیه، ائتلافی نظامی در نبردهای سوریه ایجاد کردند.

اوباما نیز همانند جرج بوش تلاش زیادی کرد تا بحران دیرپای اسراییلی ها و فلسطینی ها را حل و فصل کند. اما با وجود تلاش های گسترده، این اقدامات به نتیجه ای نرسید و ایرانی ها و روس ها تلاش کردند در این دوره، موقعیت منطقه ای خود را تقویت نمایند. در شرایط کنونی، اگرچه جزییات راهبردهای ترامپ در خاورمیانه مشخص نشده است، اما وی تلاش می کند با انگشت گذاشتن بر نقاط ضعف سیاست خارجی کشورش، فضای مناسبی جهت اصلاح اشتباهات گذشته فراهم کند.

نخست اینکه وی معتقد است قدرت نرم آمریکا، کلید ثبات در منطقه نیست. ترامپ اعلام نموده توسعه دموکراسی تنها زمانی منافع ما را تامین خواهد کرد که در ابتدا، نظم جهانی را بار دیگر ساماندهی کرد.

هرچند این اقدام در گروی بهره گیری از قدرت سخت ایالات متحده است. به هر حال استفاده از نیروی نظامی همواره بدون نتیجه نخواهد بود. مثلا به حضور نیروهای نظامی خرس ها در سوریه بنگرید. بدین ترتیب می توان دریافت که نیروهای نظامی در دستان یک سیاستمدار خوب، نتایج اثربخشی به ارمغان خواهد آورد.
نکته بعدی اینست که حمایت ایالات متحده از دوستان قدیمی، یکی از دلایل ناآرامی های منطقه خاورمیانه بوده است. و با فاصله گرفتن از آنها و تمرکز بر دشمنان می توان نتایج بهتری به دست آورد.

ایده تشکیل یک خاورمیانه جدید بدون دشمن را باید فراموش کرد. دور کردن روسیه از ایران در نبرد سوریه نیز ناممکن است. اختلاف نظرهای دو طرف نسبت به منافع مشترک آنها، اندک بوده و هر دو کشور بر حفظ بشار اسد در قدرت و کاهش نفوذ آمریکا موضعی مشترک دارند.

و نکته آخر اینکه مناقشه اعراب و اسراییل کانون ثقل مسایل خاورمیانه نیست و راهی طولانی تا دستیابی به راه حلی جامع باقی مانده است. ترامپ در حالی در نخستین سفر بین المللی خود روانه خاورمیانه شد که بسیاری او را بازیگری ناآشنا به مسائل سیاسی بین المللی می دانند. اما پذیرفتن اشتباهات، نخستین گام برای موفقیت است. در گام بعدی باید راهبرد نابودی دولت داعش به عنوان مهمترین هدف راهبردی ایالات متحده را کنار گذاشت. اگر ترامپ داعش را نابود کند، اما نتواند ثبات را به منطقه بازگرداند با شکستی بزرگ روبرو خواهد شد. چرا که جبهه اسلامی دیگری از این شورشیان تشکیل خواهد شد و ایران و روسیه تلاش خواهند کرد در سایه این هرج و مرج بیش از گذشته به منافع خود دست یابند. ایجاد یک ائتلاف منطقه ای، پیشنهاد بعدی است. اردن، مصر و امارات متحده عربی در کنار عربستان، رژیم صهیونیستی و ترکیه می توانند جبهه ای قدرتمند برای تامین اهداف کاخ سفید ایجاد کنند.

البته ما می دانیم که ترکیه و عربستان سعودی را نمی توان متحدانی همیشگی برای اتکا به آنها به حساب آورد. چرا که منافع آنها با منافع ایالات متحده هم راستا نیست. اما همچنان فضای امیدواری وجود دارد چرا که این دو کشور از حامیان ایالات متحده به عنوان قدرت برتر این منطقه هستند.

ایالات متحده در نظر دارد تا در تابستان امسال، نشستی مشترک میان رهبران رژیم صهیونیستی، عربستان و ترکیه در کاخ سفید تشکیل دهد. دکترین ترامپ در منطقه اندک اندک در حال شکل گیری است و او خواهان ایجاد جبهه ای منطقه ای و فراگیر علیه ایران است. ترامپ باید محدودیت ها و موانع فرارو را بپذیرد و بداند که انتخاب های وی در بازه خیلی خوب تا خیلی بد قرار دارد. واقع گرایی در شرایط کنونی یک ضرورت بوده و باید پذیرفت که پیش بینی آینده، همچنان دشوار است.
 
 
منبع: www.nytimes.com
نویسنده: میشل دورن
مترجم: محسن داوری
 

 
 
 
 
 
 
 
دوشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب: 18942
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *