ميزنفت/ همه چیز طبق سناریو پیش رفت؛ نیازی به «تیز» کردن گوشها نیست، فریادهایی که پیش بینی میشد شنیده شود را همگان میشوند:«من نمیخواستم بمانم، اصرار کردند که ماندم». وزیری که برای ماندن هرگونه لابی را در پیش گرفت سرانجام در لابی پیروز شد و وقتی در موضع فاتح قرار گرفت گفت که اصراری برای ماندن نداشته است. «ژنرال» دیروز به مجلس رفته بود و اینگونه گفت که گزینههای دیگری را برای هدایت وزارت نفت معرفی کرده ولی قرعه به نام خودش افتاد.
چند روز پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری بود که
ميزنفت نوشت وزیر نفت، علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران را به عنوان جایگزین خود معرفی کرده است. به شب نکشید که کانالهای «اجارهای» و ادمینهای «کرایهای» در بوق و کرنا کردند که این خبر از پایه دروغ است؛ آنها از بازی زنگنه بی خبر بودند و نمیدانستند موضوع از چه قرار است لذا نمی توانستند بپذیرند. حالا اظهارات امروز زنگنه در مجلس نشان داد چه کسی «بدر کذب» پاشیده بود.
از این موضوع گذر کنیم؛ کسی در زیرکی زنگنه شکی ندارد و البته قدرت بازیخوانی او؛ شیخ الوزرا گزینههایی مثل کاردر را معرفی کرد که نه وزن سیاسی دارند و نه توان مدیریتی لذا طبیعی بود که این گزینهها با اکثر آرا وتو شوند. در واقع معرفی چهرههای ضعیف و ناتوان تبدیل به پوئنی شد که تصمیم سازان را به انتخاب مجدد زنگنه سوق دهد.
وقتی سوپاپ اطمینان از دولت گرفته شد، مشکلی دیگر باید حل میشد؛ این مشکل اما حل نشد و امروز هم گره محکمی دارد. وقتی دو هفته پیش بن بست ایجاد شده، باز نشد گفته شد نمیخواهد بماند در حالی که کانالهای پرشمار لابی برای «ماندنش» فعال شده بود. غایت آن بود که اگر نماند بگویند خودش نخواست و اگر ماند اینگونه القا شود که اصرار کردند ماند. حالا خود وزیر نفت این وظیفه را بر عهده گرفته و امروز در مجلس نیز همانی را گفت که پیش بینی میشد.
حضور «چهارم» در نفت قسمت کهنسال ترین وزیر کابینه دوازدهم شده است و او حالا مدام میگوید برای ماندن میلی نداشته است. کسانی که دو هفته اخیر را در عمیقترین لایهها پایش کردهاند به خوبی میدانند چه اتفاقی رخ داده است تا وی بماند. این روزها بیشتر خواهید شنید از اینکه به اصرار و برای توسعه صنعت نفت ماند.
اما در خصوص کاندید نامبرده , ایشان نه ذات و شخصیت برجسته ای دارند و نه درایت شناسایی ظرفیت های داخلی/خارجی. آنچه از دوره -زمانی مدیریت ایشان می ماند یک دوره توام با رکود و آرامش خواهد بود. آرامش منفی (بگذریم). شخص دارای ذات غامض است که نشات گرفته از تربیت خانوادگی و اجتماعی است. تا فرد دارای توان فیزیکی و حواس پابرجاست قادر است منفی ذات خود را پنهان نگهدارد. اما با کهولت در حواس و قوای فیزیکی, به رو می شود. بکار گیری شتابزده مشتی کوتوله بی سواد ( امثال دانشجویان وطن نشناس) و هجوم غیر اصولی به مدیران مدبر و متعهد و تشکیک مشدد در هر حادثه و اقدامی از عوارض دوران فعلی است که ارمغانی جز فروپاشی نظام صنعت و وزارت نفت در برندارد. البته ممکن بود با وجود مقنن باهوش و قدرتمند امید داشت که این "گره" ها و نقاط کور در دامن مسیر رونق اقتصادی و اجتماعی کشور نیفتد. اما افسوس که حوادث اخیر نشان داد امثال نمایندگانی چون هدایت الله خادمی چقدر تنها هستند. مجلس می توانست فانوس امید رهگشایی در این موج و گردابها باشد که نیست.