وحید حاجیپور/ تصور اینکه وزیر نفت در دفترش نشسته و پای خود را در یک کفش کرده که نمیخواهد بماند، «خیالی» است باطل. باطل از آن رو که خیال است برای دیگران و حربه ای است برای ژنرال برای پایان دادن به همان «خیال». چرا که اصولا این تصویرسازی برای استمرار وزارت وزیر است نه پایان آن. بهتر بگوییم جانمایه سناریوی این روزهای آقای وزیر، یک کلام بیشتر نیست؛« زمانی برای تجدید ماندن».
هفته ها بود که لابی و بازی «پنهان» برای خواست «عیان» وزیر یعنی همان ماندن در وزارت نفت آغاز شده بود و حالا که تا این لحظه بازی به شکست نزدیک شده٬ سناریو تغییر کرده و به هیبت مظلوم نمایی درآمده است. وقتی خبر رسید با تمدید وزارت وی مخالفت شده ، 214 امضا از بهارستان رخ نمایی کرده و و نامهها نشر یافت که ژنرال باید بماند.
او «میخواهد بماند» ولی طوری القا میشود که گویی نمیخواهد. میگویند گفته است نمیتواند هم کار کند هم ناسزا بشنود بویژه در قراردادهای نفتی؛ IPC بهانه شده است ولی خود وزیر چندی پیش بیان کرد در این وادی به اجماع ملی رسیدهایم تا این بهانه رنگ ببازد. زنگنه از جمله وزرایی است که برای روحانی پاشنه انتخاباتی «ورکشیده» بود تا بماند. او گفته است هیچ وقت تصور نمیکرده روزی به وزارت نفت برگردد؛ حالا که برگشته است٬ قصد ندارد براحتی از دستش دهد.
اما آخرین وضعیت چگونه است؟ طبق اخبار موثقی که
ميزنفت از منابع خود دریافت کرده است تا این لحظه زنگنه ماندنی نیست ولی لابیها همچنان فعال است تا کسی که «دوست دارد بماند»، بماند. وزیر نفت تقریبا در«ماندن» ناامید شده و به لابیهای این روزها دل بسته است. هیچ چیز مشخص نیست و وضعیت بقدری پیچیده شده است که «عدم تمایل» در دستور کار قرار گرفته است. این را برای رسانهها و اطرافیان دور میگویند اما نزدیکان میدانند چه فعل و انفعالاتی در جریان است. پس فردا هم قرار است در دانشگاه صنعتی شریف همایشی برگزار شود که بیانیهاش به ماندن زنگنه منتج شود. خبری که چند روز پیش در
ميزنفت منتشر شد و روز سه شنبه قرار است فضا سازی دیگری به راه بیاندازد.
مخلص کلام؛ میگویند تمایلی به ماندن ندارد ولی باور نکنید. حب قدرت را دست کم نگیرید و به روزهای در پیش رو چشم بدوزید. هدف٬ کنار گذاشتن زنگنه است که به یک اجماع نسبی هم رسیده ولی «لابی بازان» فعالیت خود را مضاعف کردهاند. روزنامه شرق که همواره برای زنگنه «تیتر» شده است امروز هم او را «یک» کرد و اینبار از نبود زنگنه در دولت بعد نوشت ولی با سوز و گدازی که وزیر نفت را مظلوم اول و آخر خطاب کرد.
نباید به عدم تمایل وزیر نفت برای حضور «چهارباره» در نفت فکر کرد٬ ژنرال «میخواهد بماند» ولی فعلا دربن بست گرفتار است. یک معجزه میخواهد و بس. تا شکست یا پیروزی در لابی تنها چند روز باقی است و این شبها شبهای قدر. همه هم به کار گرفته شدند تا بهرش «علم داری» کنند٬ عدهای با فحاشی به منتقدان و عدهای با فریاد وامصیبتا.
بماند٫ میگویند ازبس اصرار کردند ماند و اگر رفت این کلید واژه مطرح میشود که «خودش نخواست». این پیش بینی هفتههای گذشته
ميزنفت بود که به وقوع پیوست. کافی است نگاهی به تیترهای رسانههای همراه بیاندازید به نامههای جعلی هم متوسل شدند.
این را فراموش نکنیم: او «میخواهد بماند»....
آقای زنگنه ماندن به هر قیمتی ارزش ندارد بهتر است خود شما به این نتیجه برسید که دیگر برای وزارت نفت مثمر ثمر نیستید شما را به خدا استعفا دهید