وحید حاجیپور/ وزیر نفت علاقه عجیبی به تجدید وزارتش دارد؛ هرچند در جلسات خصوصی و به میهمانان خود میگوید که رغبتی به 16 ساله شدن سابقه نفتیاش ندارد اما رصد فعالیتهای وی پس از انتخابات نشان میدهد وی قبای نفت را برای 4 سال دیگر طلب کرده است. اگر «نیامدن» مطرح میشود به دلیل همان مسالهای است که در سال 92 به سختی از آن عبور شد ولی امروز دیگر «روزش» نیست تا مقبول بیفتد.
رسانههای همسو با وی هم هر روزه در مدح و منقبت وی مینویسند و برخی مدیرانش – عمدتا غیرنفتی- مدام مطرح میکنند که اگر زنگنه نباشد چرخ توسعه از حرکت باز میایستد. سوگ نامههایی هم که این روزها در فضای مجازی پخش میشود یک هدف را نشانه گرفته است:«ابقای زنگنه در نفت».
بگذریم از آنکه رفتن او در نفت برای چه کسانی آرام بخش است اما تلاشهای وزیرنفت برای ماندن در خیابان طالقانی به حلقه نخست وی نیز تسری یافته است. اما اوج خواستهاش و تلاشهای به کار گرفته شده، امروز عصر نمود پیدا کرد، زمانی که وی به آمار انتخاباتی روی آورد و گفت نفت نشینها همه به روحانی رای دادند. او گفته است که این آرا به معنای تایید مردم بر عملکرد وزارت نفت طی 4 سال گذشته است.
کسانی که از وزیر نفت شناخت دارند معنای این عبارات را بهتر از هر فرد دیگری میدانند. میخواهد «باشد» ولو با ارائه آمارهایی که رای روحانی در مناطق نفتخیز را حاصل عملکرد خود بداند. چنین اظهاراتی را وقتی در کنار سوگ نامههای ارسالی در شبکههای مجازی میخوانیم، به یک نتیجه روشن بیشتر نمیرسیم: «میخواهم بمانم». همین!
ماندن یا رفتن شیخ الوزرا به یک تصمیم بستگی دارد. او میگوید نمیمانم تا اگر رفتنی شد بگویند خودش نخواست و اگر هم ماند، نوشته شود شدیدا به او اصرار شد و برخلاف میل، بر مسند ماند. روزها، روزهای لابی است و بر خلاف ذهنیتی که گفته میشود زنگنه نیاز به لابی ندارد، از قضا بیشتر از همه نیازمند لابی برای «نفت» است.
توصیه آخر؛ یکبار دیگر مناظره رستم قاسمی و منصور معظمی در شبکه افق را ببینید؛ با دقت بیشتری ببینید تا متوجه شوید چرا وزیر نفت به لابی نیاز دارد...!
چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۵