به گزارش
ميزنفت٬ امروز و در ادامه رسیدگی به پرونده فساد نفتی همچون جلسات گذشته قاضی مقیسه بخشهایی از قوانین مربوط به برگزاری جلسات دادگاه را برای حضار قرائت کرد.
پس از آن مهدی شمس در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهم ردیف دوم و سوم پرونده فساد نفتی در ادامه دفاعیات خود، گفت: در جلسات پیش در ارتباط با عنصر مادی و معنوی مشارکت توضیح دادم و گفتم که هدف بنده کمک برای شکستن تحریم ها بوده است. همچنین چرخه خرید و فروش و حمل کالا را توضیح دادم که به صورت زنجیره ای و عوامل مختلف بوده و قائم به شخص نبوده است.
قاضی مقیسه هم در واکنش به این سخنان متهم، گفت: حرف ما هم همین است، تشکیلات سازمان یافته ای برای رسیدن به مطامع مادی و بدون اموال بوده است.
شمس در ادامه پاسخ داد: کسان دیگر هم بودند چرا که سه وزیر و رئیس بانک مرکزی تاکید کردند. شراکت بانک ملت خود یکی از عوامل اصلی بوده است، قرارگاه خاتم و قرب نور در این مشارکت نقش داشتند.
قاصی مقیسه گفت: شما شرکت های جعلی را ایجاد کردید پس زنجیره ای بودن را قبول دارید، شما باید پول را به پیمانکاران می دادید نه اینکه صرف خرید هواپیما کنید.
*وظیفه من نبود!
شمس گفت: وظیفه من فروش نفت و برگرداندن پول نبوده است من بانک مرکزی را احداث نکردم، محل ورود من موخر به این قضایا است.
قاضی در ادامه اظهار داشت: شما جز شرکتی اصلی هستید و تنها کارگزار حمل نبودید.
شمس در دفاع خود گفت: اینگونه نیست و مدارک حرف من موجود است.
*ورود نماینده دادستان
در ادامه جلسه چهارم نجفی، نماینده دادستان اعلام کرد در صفحه 219 کیفرخواست آمده است که شرکت هواپیمایی اونر ایر توسط زنجانی به مبلغ 255 میلیون دلار خریداری شود و این موضوع بند «د» قرارداد برای فروش نفت و محصولات است.در بند دوم قرارداد ذکر شده که شمس توانایی فروش نفت به خارجی ها را دارد و بابت هر بشکه یک دلار کمیسیون بگیرد. در بند 5 قرارداد آمده است که مسئولیت حفظ نفت در هر کشوری بر عهده شمس است بنا براین این توافق بر اساس ماده 10 قانون مدنی قرارداد رسمی است.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: توافق نامه نبوده و قرار داد است.
در اینجا متهم خطاب به قاضی گفت: اگر سوءنیتی داشتم، توافق را امضا نمی کردم. من مصداق آش نخورده و دهان سوخته شدم.
نجفی نماینده دادستان گفت: همان 5 درصد سهام اونرایر برای شما کافی است.
شمس خطاب به نجفی گفت: شما گفتید که آن هم بیت المال است و پس دادم. در آن زمان حتی کوچکترین میزان حمل نفت قطعا کمک به نظام به حساب می امد و از قصد و غرض زنجانی اطلاعی نداشتم. به اندازه خودم آبرو و امکانات مالی داشتم و نیازی نداشتم خیانت کنم، تاجر و استاد موفقی بودم و اگر می خواستم خیانت کنم به ایران نمی آمدم.
شمس در پاسخ به نجفی گفت: درباره اونر ایر باید گفت امکان دارد چک به نام شخص ثالث باشد؟ باید چک بانکی باشد نه به نام شخص، شما اگر خواستید از کارشناسان بانکی هم بپرسید. من میگویم "فال" پول اونورایر را پرداخت کرده اما اینکه چک به نام من بوده قبول ندارم، من اسناد را آوردهام تمام پرداختها موجود است. من اصلاً وساطت مالی نداشتم، امکان ندارد بتوانند این حجم از پول را به حساب من بریزند.
وی ادامه داد: آقای "ج" به من گفت خانم "یو" نماینده ارتش چین است، ظاهرا زنجانی نفت بهش فروخته یا باید پولش را بدهد یا ما نفت را برگردانیم، آقای "ج" به من گفت کمک کنم و من کارهای نبودم. خود برادران فهیم باید امکان سنجی میکردند که زنجانی میتواند پول را بدهد یا نه، من در این زمینه وظیفهای نداشتم. سیستم بانکی به دلیل تحریمها قفل شده بود، به جز زنجانی، نیروی انتظامی و سپاه کسی دیگر نمیتوانست نفت بگیرد، ما برای خرید هواپیما هم 5 دست میچرخاندیم تا خرید انجام شود. این پتکی که نزدیک 4 سال است بر سر ما کوبیده شده که ما کاسب تحریم بودیم دردآور است.
شمس افزود: همه میخواستند کمک کنند، برای خود آبروی جهادی درست کنند اما خود را کنار کشیدند اما وزیر نفت با شجاعت این تصمیم را گرفت. محل ورود من به ماجرای زنجانی سال 89 برای خرید هواپیما بود، لذا تحصیل مال نامشروع که اسناد آن هم به نام زنجانی است به من ارتباطی ندارد. در آن زمان اگر میخواستید هواپیما بخرید باید یک قرارداد صوری تهیه میکردید میفرستادید یک کشور دیگر، 5 دست میچرخید که متوجه نشوند برای ایران است، آدمهایی بودند که یک میلیارد و دو میلیارد برای خرید هواپیما میگرفتند اما من برای این هم هزینهای نگرفتم. هنگامی که نیکو میخواست اولین محموله نفتی را از زنجانی تحویل بگیرد از من کمک گرفت، من پیگیری کردم و آقای "ی" گفتند زنجانی مورد اعتماد است و هر کمکی میتوانی انجام بده.
*اطلاع داشتی یا نه؟
قاضی گفت: تو می گویی از قصد زنجانی اطلاع نداشتم اما در پرونده ادعا کردی به بابک گفتم شرکت نفت پولش را می خواهد؟ چه کار کنم؟ او می گوید ولش کن و شما ولش می کنی.
شمس افزود: این موضوعات مربوط به اواخر کار بود، من وظیفه خودم را انجام دادم.
قاضی پرسید چه وظیفه ای؟ می گفتی تعهد کردی پول نفت را برگردانی.
شمس ادامه داد: زمانی که این اتفاق افتاد و من تذکر دادم اوایل مشکلات با فال بود، حتی در زندان هم قسم جلاله می خورد که من پول دارم اینها رو که خودش می گوید که پول دارد که به من ارتباطی ندارد. در صفحه 76 دادنامه آمده س.ج ادعا کرده هیچ گونه اسناد حمل و باربری به زنجانی داده نشده در حالی که طبق مدارک و اسناد مالکیت محرز شده است.
قاضی: شما بدون بارنامه و اسناد نفت را رد کردید.
مهدی شمس در ادامه دفاعیات خود با اشاره به زمان انعقاد تفاهم نامه وزرا گفت: در آن زمان من اصلا ایران نبودم.پورمختار در 11 تیر در مقام رئیس کمیسیون اصل 90 اعلام کردند که ایشان برای فروش نفت کمک هایی داشتند به طوری که 12 میلیارد از طریق ایشان یعنی زنجانی نفت فروخته شود. من که طرف قرارداد اقایان نبودم شما می گویید سهامدار بودند یعنی طرف قراردارد بودن.
قاضی مقیسه خطاب به شمس گفت: شما موظف بودی نفت را بفروشی و پولها را برگردانی.
شمس در ادامه افاعیات خود گفت: ذهنیت شما فقط بر اساس کیفرخواست است و به اسنادی که من در این دادگاه ارائه می دهم، هیچ توجهی نمی کنید. هر چه من می گویم شما باز حرف خود را می زنید که همه اش بر اساس کیفرخواست صادر شده است. سال 90 وزیر از بابک زنجانی تقدیر و تشکر کرده و اسناد ان هم موجود است.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: تقدیر و تشکر سال 90 چه ربطی به فروش نفت دارد.
شمس در پاسخ گفت: این یعنی وزیر به زنجانی اعتماد داشته است. وزیر زنجانی را از زمانی که در قرارگاه خاتم بوده می شناخته است.
قاضی گفت: منفرد بارها پشت ما حرف زده است اما اینجا باید بگویم که در مالزی که نیاز به کشتی برای خالی کردن نفت وجود داشت که این فرد شبانه کشتی را برای تخلیه هماهنگ کرد.
شمس ادامه داد: با اعتماد شخص وزیر نفت به زنجانی فروخته شده است.
قاضی: شما از خودتان دفاع کنید.
شمس: دارم از خودم دفاع می کنم، شما من را معرف اعلام کردید من می گویم وزیر وقت به خوبی با زنجانی آشنا بوده است. وقتی همه آقایان تایید کردند شما می گویید من معرفی کردم؟
قاضی گفت: اعتماد رستم قاسمی را شما جلب کردید؟
*من وزیر را ندیدم
شمس ادامه داد: من اصلا وزیر نفت را ندیده بودم که بخواهم اعتماد جلب کنم، من دروغ می گویم کیفرخواست راست می گوید؟اگر اینگونه باشد که دیگر دادگاه معنایی ندارد. ادعای کیفرخواست برای اتهام من کاملا غیرواقعی است و این موضوع کاملا مشخص است. من در پاییز 91 استعفا دادم.
قاضی ادامه داد: شما وقتی پول را گرفتید و خرج کردید حالا با بهانه اینکه فال ورشکست شده و در نفت آب بوده دیگر نخواستید پولی را بگیرید، استعفا به کی دادید؟
شمس گفت: به زنجانی، چون او کارفرمای من بود، آقای س.ج به من گفت الان موقع جهاد است و پشت زنجانی را خالی نکن، من به آقای یزدی گفتم انحراف وجود دارد و نمی خواهم کار کنم ایشان گفتند کار را ادامه بده هرجا انحراف دیدی من را مطلع کن.
شمس در رابطه با عنصر مادی و معنوی مشارکت توضیح داد: دو نکته در اینجا وجود دارد یکی حق الزحمه من بوده که 13 میلیون دلار براورد می شد که چیزی دریافت نکردم از سویی دیگر، من سهام شرکت اونر ایر را پس دادم.در رابطه با اخلال در نظام اقتصادی باید بگوم که برای دادگاه مفهوم عنصر کمی اخلال در قانون برای آن تعریف درستی وجود ندارد.
یک سری آثار مخرب را به این پرونده نسبت دادند. آمار اشتباهی را در رابطه با مفاهیم اقتصادی دادند. مثلا تورم را ناشی از این اثار این پرونده دانستند.
قاضی مقیسه گفت: اینکه میلیون ها بشکه نفت و دلار از ایران رفته است، ایا این اخلال در نظام اقتصادی در شرایطی که کشور شرایط خاصی را پشت سر می گذاشته است نیست؟ این کارها اخلال است. این پولها باید به پارس جنوبی می رفت و تولید ملی انجام می شد.
وکیل شمس گفت: اگر نفت ها آتش می گرفت، خوب بود؟
قاضی گفت: بر اساس اما و اگر و شاید و باید که نباید صحبت کرد.
* خرید هواپیما با پول نفت
مقیسه ادامه داد یک میلیارد و 200 میلییون یورو به جای سر ریز شدن در راه تولید داخلی صرف خرید هواپیما و خرید خانه در بالای شهر شده است.
متهم ردیف دوم گفت: پول نفتی که در زمان تحریم فروخته می شد به کشور برنمی گشت و به قول اقایان یا کالای بنجل وارد می شد و یا پولها بلوکه می شد. به قول آقای جهانگیری معاون اول دولت، 950 میلیون دلار در هشت سال نفت فروخته شده بود. چهار سال قبل تر از آن هم به قول خود اقایان ما بحران نفتی داشتیم اما سوال من این است که تا سال 86 چرا پارس جنوبی خروجی خوبی داشت؟ خب مشخص است که مسئله مدیریتی است. به عنوان یک اقتصاد دادن باید بگویم تمام بودجه ممکلت صرف هزینه عمرانی نمی شد. اشکال کلی را باید در سو مدیریت جستجو کرد.
* پوپولیست
مهدی شمس در ادامه چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی گفت: من می خواهم بگویم سیاست های دولت نهم و دهم پوپولیستی بود، مسائل و مشکلات تحریم را شاهد بودیم و نمی توانستیم اقدامات بانکی و خرید و فروش را به راحتی انجام دهیم، متاسفانه شما ذهنیت دارید.
قاضی ادامه داد: من ذهنتی ندارم اینکه شما بیش از یک میلیارد دلار را یک رقم پیش پا افتاده عنوان می کنید موضوع مهمی است.
شمس گفت: شرکت فال را من شناسایی نکردم بلکه خود زنجانی معرفی کرد و در دادگاه هم به آن اقرار کرد، من سند نشان می دهم.
وی ادامه داد: من نمی خواهم از فال طرفداری کنم خودم از دشمنان سرسخت فال هستم. فال با وزارت نفت تا سال 2014 کار می کرده است.
زنجانی به من گفت اینها آدم های قابل اعتمادی هستند و با آنها کار کن، من کارگزار بودم و زنجانی کارفرما مجبور بودم از کارفرمای خود تبعیت کنم.
قرار داد فال یک قرارداد نمایندگی است. کسی که نماینده است، صاحب بار نیست. در آنجا اصلا بحث فروش مطرح نبود و اگر قرار بود فروشی باشد با اجازه و رضایت کتبی ایزو انجام شود. در همین احوال زنجانی به من گفت که نفتی که به فال دادیم باید پول شود. تمام پرداخت هایی که فال انجام داده، همه را علی الحساب انجام داده است. این پرداخت ها از آبان ماه انجام شده است و مارچ 2013 به خاطر خیانت هایی که کردند متوقف شد.
مقیسه گفت: بالاخره شما نفت را فروختید؟
شمس افزود: ما نفروختیم. فال بدون اجازه ما فروخته است.
مقیسه پاسخ داد: پس برای چه پول گرفتید. شما نفت را فروختید و بابک زنجانی از شما می خواهد که بفروشید.
شمس توضیح داد: این پول ها را زنجانی علی الحساب گرفته بود. من هم به زنجانی گفتم با این پول ها، آنها نفت را می فروشند اما زنجانی می گفت این طوور نیست.
نماینده دادستان در ادامه از متهم پرسید که اگر بحث انبار داری بود، شما باید به فال پول می دادید نه اینکه فال به شما پول بدهید.
مقیسه اضافه کرد: اگر شما و بابک و فلاح نفروختید و حالا که نفت شما را بدون رضایت فروختند، چرا پول گرفتید؟
شمس گفت: من پول نگرفتم. پول ها هم به حساب شرکت های زنجانی واریز شده است. زنجانی به من گفت از فال اعتبار بگیر، من هم گفتم که اگر اعتبار بگیریم، می فروشد. حتی من وکیل هم گرفتم که پیگیری کنم اما شما اجازه ندادید و بازداشتم کردید.
رییس دادگاه اضافه کرد: طبق محتویات پرونده، فروشنده بودید و شما پول را دریافت کردید.
شمس گفت: اصلا چنین چیزی نیست و من این مسئله را رد می کنم.
مهدی شمس در ادامه دفاعیاتش گفت: رقم های پرداخت شده و شماره سوئیفت ها وجود دارد. اصلا شرایط فروش وجود نداشت. یکی از ادعاهایی که علیه فال این است که خیانت در امانت کرده و محموله ای که اجازه فروش نداشته را فروخته است.
مقیسه گفت: شما پذیرفتید و پول گرفتید.
متهم پاسخ داد: من پول نگرفتم. اگر هم رضایتی برای فروش وجود داشته از سوی زنجانی بوده است. از بحث فال بود که با آقای جشن ساز ارتباط گرفتم. آقای ی معاون وزارت اطلاعات هم به من گفت که کمک کن که نفت ها عودت شود.
وی اظهار کرد: آقای ج گفت که اینها را به ترکیه بیاور تا خودم با آنها صحبت کنم پسر شرکت فال را به ترکیه بردم و آقای ج حتی گفت که ما برای هزینه نفت یا انتقال پولی، 5 درصد پرداخت می کنیم.
شمس ادامه داد: در آن جلسه بعد از رفتن پسر شرکت فال، آقای ج گفت که شرکت نفت، 7 دلار گران تر نفت را به زنجانی فروخته است به زنجانی موضوع را گفتم و او پاسخ داد که در این ارتباط با وزیر صحبت کرده و قرار شده در هزینه های انبارداری جبران کنند.
وی ادامه داد: فال یک سری هزینه ها برای ما فرستاد من هم نامه محکمی برای فال فرستادم و گفتم که این دزدی است.
مقیسه افزود: این نشان می دهد که شما همه کاره بودید.
شمس اضافه کرد: من نماینده ایزو و کارگزار بودم و باید وظیفه خود را انجام می دادم.
مهدی شمس درباره خرید شرکت اونر ایر اظهار کرد: 51 درصد به نام قدرت تنجل به نام یک فرد ترکیه ای شده، 49 درصد به نام من به عنوان یک فرد انگلیسی شده که از این 49 درصد، 44 درصد به صورت امانی است و موافقت نامه امانت داری هم وجود دارد.
متهم ردیف دوم گفت: همان موقع به زنجانی گفتم که خرید اونر به مبلغ 225 میلیون دلار گران است و بیشتر از 150 یا 160 میلیون دلار نمی ارزد اما گفت می خواهم قطعه وارد کنم و کالاهایی برای سپاه وارد کنم و برای من بیشتر از اینها می ارزد. حتی همان موقع خیلی بحث ها بود و آمریکایی ها گفتند برای ایرانی هاست و تحریم کردند و کلی زحمت کشیدیم تا از تحریم خارج شد.
شمس ادامه داد: به من می گویند همکاری نکردی، در حالیکه که 5 تا وکالت نامه دادم. هر بار گفته اند وکالت می خواهیم، داده ام. آن بحثی هم که آقای باگانا می گوید طلب دارم، درست است زیرا زنجانی 46 میلیون دلار از شرکت خارج کرده است.
متهم ردیف دوم پرونده نفتی اضافه کرد: ما آن اوایل می خواستیم اونر را بفروشیم اما آقایان گفتند فروش نرود در حالیکه اگر فروش می رفت، نهایتتا 46 میلیون دلار کسر و 210 میلیون دلار نصیب مان می شد و به کشور باز می گشت.
شمس توضیح داد: الان هم می شود به روش تجاری مشکل را حل کرد و با آقای هندی هم در این خصوص صحبت کرده ام.
دادگاه در این لحظه پایان یافت و نوبت بعدی رسیدگی 2 مرداد اعلام شد