به گزارش
ميزنفت٬ هدف گذاری در نفت حال و روز خوشی ندارد؛ برنامهها بر اساس آرزوها چیده میشود تا واقعیات و در این میان رسیدن به اهداف به سالهای بعد پاس داده میشود. نگاهی به برنامههای توسعهای 5 ساله نشان میدهد بیشتر این برنامهها در حوزه صنعت نفت با شکست مطلق همراه بودهاند.از میزان تولید نفت و گاز تا تزریق گاز به مخازن نفتی.
برنامه پنجم و حالا ششم میخواهد تولید نفت را به حدود 4.5 میلیون بشکه در روز برساند و همزمان تولید میعانات گازی را به 950 هزار بشکه در روز. سال 92 که دولت تغییر پیدا کرد از افزایش تولید نفت گفته شد و وزیر نفت در سال 93 این قول را داد تا با وجود تحریمها میزان تولید نفت و میعانات گازی را به 5.7 میلیون بشکه در روز برساند؛ یعنی بیشتر از برنامه در نظرگرفته شده برای برنامه ششم توسعه. زنگنه در مجلس گفت تا پایان سال 96 به این هدف خواهد رسید ولی سال گذشته در کنگره نفت و نیرو این هدف را برای سال 99 کنار گذاشت و فرصتی 3 ساله به آن داد که بدون شک تحقق آن هم ناشدنی است.
حالا در جدیدترین هدف گذاری توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت قرار است میزان تولید نفت کشور 8 درصد افزایش پیدا کند؛ اگر تولید فعلی نفت ایران را بنا به گفته علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران 4 میلیون بشکه در نظر بگیریم باید میزان افزایش تولید 320 هزار بشکه در روز باشد که رقم بسیار بزرگی برای یک سال است.
وزارت نفت تا پایان سال 10 ماه زمان دارد و این بدان معناست که بطور میانگین باید ماهانه 32 هزار بشکه به ظرفیت تولید خود بیافزاید. این مقدار یا باید با افزایش تولید شرکتهای تولیدی صورت پذیرد و یا پروژههای در دست توسعه به پایان برسد. برای آنکه بدانیم میزان ظرفیت تولید چقدر است بهتر است به شرکتهای تولیدی نگاهی بیاندازیم.
بر اساس آخرین آمارها، میزان تولید مناطق نفتخیر حدود 2 میلیون و 950 بشکه در روز است. تولید شرکت نفت فلات قاره هم اکنون 400 هزار بشکه در روز است که روند کاهشی را تجریه میکند. با اضافه کردن تولید روزانه 20 هزار بشکه لایه نفتی پارس جنوبی، تولید این شرکت 420 هزار بشکه در روز است. شرکت نفت مناطق مرکزی هم با اضافه شدن تولید میدان آذر حدود 210 هزار بشکه در روز تولید میکند.
جمع تولید 3 شرکت اصلی بهره برداری نفت کشور نشان میدهد این شرکتها روزانه 3 میلیون و 580 هزار بشکه در روز تولید میکنند. بقیه تولید هم برای شرکت نفت و گاز اروندان است. یعنی این شرکت باید تولید فعلیاش 420 هزار بشکه در روز باشد ولی آخرین رقم تولید اروندان 360 هزار بشکه است که این اختلاف ۶۰ هزار بشکهای به دلیل آماده نبودن بخشی از تولیدات غرب کارون است. با احتساب یاران 30 هزار بشکهای، یادآوران 100 هزار بشکهای و آزادگان شمالی 75 هزار بشکهای تولید این شرکت باید به 420 هزار بشکه در روز برسد که ادعای مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره تولید 4 میلیون بشکهای درست باشد.
آمارهای رسمی میگویند هم اکنون 3 میدان یادآوران، آزادگان شمالی و یاران 200 هزار بشکه در روز نفت تولید میکنند که قابل افزایش نیستند و برای افزایش تولید باید فازهای بعدی توسعه تعریف و اجرا شوند.
هم اکنون سه میدان توسعه یافته ذکر شده در حال تولید به میزان گفته شده هستند که به این ترتیب، نمیتوان این آمار را به میزان برنامه هدف گذاری شده اختصاص داد زیرا این تولید در حال انجام است. تنها نقطهای که میتواند منجر به افزایش تولید نفت کشور شود افزایش تولید میدان آزادگان جنوبی است که به گفته مدیران ارشد شرکت ملی نفت 30 هزار بشکه خواهد بود.
با توجه به میزان تولید فعلی کشور که رقم 4 میلیون بشکه در روز را خروجی نمیدهد ولی کاردر آن را رسما اعلام کرده، پرسش مهم اینجاست که افزایش 320 هزار بشکهای نفت کشور طی 10 ماه آینده از چه منبعی عملیاتی خواهد شد؟ هرچند ممکن است با افزایش خزنده میزان تولید از میدان آذرو لایه نفتی پارس جنوبی موجب افزایش تولید نفت کشور شود ولی بدون تردید در خوش بینانه ترین حالت میزان افزایش تولید نفت کمتر از 80 هزار بشکه خواهد بود که همین رقم نیز با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.
شاید گفته شود با توجه به قراردادهای منعقد شده امکان دسترسی به این هدف در سال آینده نیز وجود دارد که این استدلال هم قابل قبول نیست زیرا با توجه به زمانبر بودن برگزاری مناقصه٬ امضای قرارداد٬ تنفیذ آن٬ آغاز بکار و بهره برداری اولیه حداقل به 3 سال زمان نیاز است بویژه در آزادگان که وضعیت بغرنج تر از آنی است که میتوان به آن پی برد.
افزایش تولید ساختگی وزارت نفت در قالب برنامههای تولیدی محال به نظر میرسد ولی با این وجود مشخص نیست چگونه و با چه مکانیزمی قرار است 320 هزار بشکه افزایش تولید حاصل شود آن هم با کاهش تولید شرکت نفت فلات قاره که همچنان به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
وزیر نفت باید منافع ملی را با برد 50 ساله ببیند و برنامه ریزی کند. غیر از آن, عملکرد خودکامه بر اساس تجربیات اندک هیچ نتیجه ای در برنخواهد داشت. وی ناچار است ارزش های کارشناسی و مدیریتی در بدنه نفت را خارج از عوالم سیاسی جستجو کند که تا کنون ( حتی در دول گذشته) چنین چیزی نبوده است.