سعید ساویز/ شاید 24 ژانویه 1895 که اولین چاه نفت در پنسیلوانیا حفر شد را بتوان رنسانس انرژی بشر نامید؛ از آن تاریخ تا به امروز انچنان سرانه استفاده از سوختهای هیدروکربوری و فسیلی برای بشر بالا رفته است که حتی تصور جهان بدون این انرژیها نیز دشوار میکند. لذا بالارفتن تقاضای بشر در استفاده از سوختهای هیدروکربوری باعث پیشرفت سریع تکنولوژیهای مورد نیاز برای اکتشاف، حفاری و استخراج از این منابع متناهی انرژی شده است و همین سهم بیشتر برداشت بشری عاملی در جهت مصرف و تخلیه مخازن متعارف و سهل الوصول نفت و گاز شد و به همین دلیل است که از چند دهه گذشته از سوی اگاهان و کارشناسان حوزه انرژی هشدارهایی مبنی بر اتمام منابع نفت و گاز داده میشود.
اما اگر بخواهیم جمله ای صحیح در این خصوص بیان کنیم باید بگوییم نفت ارزان و اسان(Easy oil) رو به پایان است؛ و مراد از آن مخازن عظیمی است که به راحتی و با حداقل هزینه کرد برای اکتشاف و تولید روزانه هزاران بشکه تولید میکرده است اما امروزه دوره این مخازن متعارف (Conventional reservoir) به پایان رسیده است و برای اکتشاف ، حفاری و بهره برداری و تولید باید هزینهای بیش از گذشته متحمل شد.
کشور ما نیز با داشتن مخازن ترک دار عظیم همیشه قطب تولید نفت و گاز جهان بوده است و وجود این نفت ارزان و اسان باعث شد که در طول سالیان تمایل برای استفاده از روشهای نوین در راستای بهره برداری از مخازن نا متعارف(Unconventional reservoir) انچنان در اولویت صنایع نفت و گاز کشور نباشد. غافل شدن از مخازن غیر متعارف خصوصا در فرا ساحل تا انجایی ادامه پیدا کرد که برخی از کشورهای همسایه با استفاده از تکنولوژی روز و با مدد گرفتن از شرکتهای بنام بین المللی توانستند علاوه بر تولید روزانه و تجمعی قابل توجه از شانس بالا رفتن قیمت نفت به بهترین وجه استفاده کنند.
لایه نفتی پارس جنوبی یکی از همین میادین نفتی غیر متعارف است که این روزها فاز اول توسعه آن به بهره برداری رسیده و در حال گذراندن مراحل قراردادی خود است. از سویی تا به امروز تنها چند ناحیه نه چندان وسیع که وجود نفت در انها حتمی بوده و بهره برداری از آن اقتصادی است کشف شده است و در مقابل وسعت لایه نفتی در قطر این سوال به ذهن می رسد که ایا سهم ما از این میدان زیر 10 درصد است؟
بنا به آمار و ارقام موجود بالغ بر 300 چاه در منطقه پارس جنوبی برای فازهای گازی حفر شده است؛؛ بر همین اساس برای لایه نفتی میتوان اذعان داشت که حیطه لایه نفتی پارس جنوبی بسیار گسترده تر از آن چیزی است که تصور میشود . این مشاهدات شامل کنده های آغشته به نفت، مشاهده نفت در لوله های جداری فازهای تکمیل شده و شواهد نمودارگیری است. اما چگونه است که با حفر 300 حلقه چاه امکان تکمیل کردن اطلاعات در این محدوده میسر نشده است؟ باید گفت که در وجود چند نقیصه در کنار هم باعث تکمیل نشدن اطلاعات لایه نفتی شد که در پایان به اختصار به ان اشاره می کنیم.
- در درجه اول عدم تقاضای کارفرما در قراردادهای تکمیل فازهای گازی و تقبل هزینههای عملیاتی برای ارزیابی لایه نفتی. کند شدن روند حفر چاههای پارس جنوبی و افزایش هزینههای دکل و پرسنل از جمله عواملی بود که میل پیمانکاران را برای مشارکت در ارزیابی لایه نفتی پایین می آورد.
- مشکلات عملیاتی که شامل : نیاز به حفر حفره انحرافی 2.81 اینچ در حفره 16 اینچ و عبور ابزار نمودارگیری از لایه های پر چالشی چون احمدی، کژدمی و هوار داشت.
- به دلیل شرایط سنگ و سیال امکان ازمایش ساق مته و فشار خوانی سازند در حفره عمودی برای لایه نفتی امکان پذیر نیست و در صورت نیاز به چاه آزمایی حتما نیاز به حفره افقی وجود دارد.
- حتی مدیریت اکتشاف که متولی اکتشاف منابع جدید نفت و گاز در ایران است در زمان حفر چاه سپند 1 به قصد لایه های گازی بدون الطفات به لایه نفتی تنها از ان عبور کرد.
چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۰۶