به گزارش
ميزنفت٬ مهر نوشت:
پرونده میدان گازی فرزاد در حالی در بلاتکلیفی به سر می برد که وزیر نفت در نامهای به رهبر انقلاب، مهم ترین اولویت سال جاری این وزارتخانه را توسعه میادین مشترک عنوان کرده است. حال آنکه به نظر می رسد این میدان گازی با وجود تذکرات مقامات ذی ربط ایرانی همچنان بین هندی ها پاسکاری می شود و اخیرا نیز با تهدید هندی ها وارد فاز جدیدی شده است؛ با این وجود مقامات وزارت نفت و شرکت نفت تمایلی به اظهار نظر درباره آن ندارند.
هفته قبل یک مقام آگاه هندی به خبرگزاری رویترز گفته بود که اگر ایران توسعه میدان گازی فرزاد بی را به این کشور واگذار نکند، هند میزان واردات خود از کشورمان را ۲۰ درصد کاهش خواهند داد؛ این تهدید علیه خرید نفت ایران در حالی از سوی هندی ها مطرح شد که طی ۳ سال گذشته با تلاش وزارت نفت ایران، مقاصد صادراتی تک محموله ای نفت کشور متنوع تر شده است و مضیقههایی که ایران در دوره تحریم برای فروش نفت خود با آن روبرو بود، از بین رفته است. از سویی دیگر نباید فراموش کنیم که حجم صادراتی نفت ایران به هندوستان در سال ۲۰۱۶ روزانه ۴۷۳ هزار بشکه و در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۰۸ هزار بشکه در روز بوده است. در دسامبر ۲۰۱۶ صادرات نفت ایران به هند ۵۴۶ هزار بشکه گزارش شده که این آمار حدود دو برابر مدت مشابه سال ۲۰۱۵ است. با در نظر گرفتن اینکه هندی ها بخواهند ۲۰ درصد از خرید نفت از ایران را کاهش دهند، میزان خریدشان از ما به رقمی حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. این در حالی است که هنوز هیچ مقام مسئولی به این تهدید واکنش نشان نداده است ولی بنظر میرسد مماشات بیش از اندازه ایران در قبال توسعه این میدان٬ موجب انتشار چنین اخباری شده است.
پیگیریهای خبرنگار ما برای مصاحبه با مقامات نفتی درباره تهدید تازه هندیها راه به جایی نبرد؛ امیرحسین زمانی نیا، معاون اموربین الملل نفت در پاسخ به سوالات خبرنگار مهر، احوال پرسی از فرزاد را به شرکت ملی نفت ارجاع داد و مسوولین آن را مذاکره کننده در این باب معرفی کرد. این ارجاع درحالی انجام شد که علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران هم در این زمینه پاسخگو نبود. غلامرضا منوچهری، معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در امور توسعه و مهندسی نیز به خبرنگار مهر گفت که در حال حاضر تمایلی به اظهارنظر در این زمینه ندارد. به این ترتیب هندی ها در سایه سکوت مقامات ایرانی، به رجزخوانی و تهدید کردن روی آورده اند. البته چنین خط و نشان هایی موید آن است که تنوع بخشی به مقاصد صادرات نفت کشورمان اقدامی ضروری است و باید با جدیت بیشتری دنبال شود.
*ایران از هندیها بازی میخورد؟
میدان «فرزاد بی»، که با کشور عربستان مشترک است، در زمره میادین گازی است که به عقد هندیها درآمده است و خانواده هندوجا حساب ویژهای روی آن باز کرده اند. قرار بود مهرماه ۹۵ تفاهمنامه فرزاد بی امضا شود ولی تعویقهای پی در پی حوصله همه را سر برد در این میان عدم اتخاذ موضعی مناسب از سوی وزارت نفت و تناقضهای فراوان در این باره هندیها را در جایگاهی قرار داده که ایران را تهدید میکنند.
کسانی که کار بین المللی در حوزه نفت کردهاند بخوبی میدانند که یکی از ویژگیهای خاص هندیها٬ سوءاستفاده از شرایط موجود کشورهای طرف خود است. به عنوان نمونه دهلی نو برای پرداخت بدهی نفتی خود سالها ایران را به بازی گرفت و خواهان ارسال محمولههای گندم و فولاد به ایران شد و گاهی نیز پرداخت پول با ارز روپیه را مطرح کرد و تا همین امروز هم مشخص نیست آیا این کشور بدهی خود را با ایران صاف کرده است یا خیر.
*۷ میلیارد یورو بدهی هندوها به ایران
وزیر نفت در اردیبهشت ۹۴ گفته بود بدهی نفتی دهلی نو به تهران ۷ میلیارد یورو است که پس از لغو تحریمها آن را دریافت خواهیم کرد. البته او در فروردین سال گذشته این بدهی را ۶ میلیارد دلار اعلام کرد و گویا هنوز هم این بدهی بصورت کامل تسویه نشده است.
شبیه همین اتفاق٬ در ماجرای سرمایه گذاری هندیها در بندرچابهار رخ داد٬ جایی که هندیها شرط خود را برای حضور در چابهار را تامین خوراک گاز به قیمت ۲ سنت از سوی ایران اعلام کردند که با پاسخ صریح ایران مواجه شد بطوری که عباس شعری مقدم، مدیرعامل وقت شرکت ملی پتروشیمی رسما اعلام کرد خبری از خوراک دو سنتی نیست. هند قصد داشت با احداث یک واحد پتروشیمی در چابهار، کود شیمیایی تولید کرده و نیاز خود برای تولید محصولات کشاورزی را از ایران به هندوستان برساند.
در ماجرای فرزاد بی اتفاقاتی شبیه همین موضوع رخ داده است. جایی که هندیها قول توسعه این میدان را از ایران گرفتهاند به نحوی که وزیر نفت در اوایل سال ۹۵ از تفاهمی خبر داد که هندوستان در قالب ترک مناقصه وارد فاز قراردادی با ایران خواهد شد. چند ماه بعد و در تاریخ ۲ آبان ماه٬ زنگنه بار دیگر به فرزاد بی پرداخت ولی این مرتبه با رویکردی تهدید آمیز. : «این آخرین فرصتی است که به شرکت ONGC هند میدهیم. اگر پیشنهاد آنها تا یک ماه جاری به دست ما برسد و تشخیص بدهیم جذاب نیست به سراغ شرکتهای دیگر می رویم.»
پس از این اولتیماتوم اما هندیها رویکرد قدیمی خود را ادامه دادند و به نظر می رسد این بار طوری برنامه ریزی کرده اند که تا همه چیز به پس از انتخابات ایران موکول شود. وزیر نفت هند پس از چند ماه از اولتیماتوم زنگنه و در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۵ چنین گفت: «ما پیشنهادمان را به این کشور ارائه داده ایم. اکنون زمان پاسخ دادن است. آنها باید پاسخ بدهند»
*سعودیها پیشرو در توسعه
فردای این اظهار نظر٬ رسانههای هندی خبر دادند که شرکت دولتی نفت هند٬ پیشنهاد ۳ میلیار دلاری خود را به ایران ارائه داده است و شرکت ملی نفت ایران باید در این باره تصمیم گیری کند. البته ایران هنوز نظر خود را در این باره اعلام نکرده است اما هندیها از یک پیشنهاد ۱۰ میلیارد دلاری به طرح ۳ میلیارد دلاری رسیده اند و امیدوارند که با چراغ سبز ایران مواجه شوند. بر اساس آنچه که هندیها در این باره نوشتهاند، پس از رد پیشنهاد ۱۰ میلیارد دلاری اولیه توسط دولت ایران، شرکت ONGC طرح سرمایه گذاری خود را کاهش داد و احداث یک مجتمع مایع سازی گاز را از آن حذف کرد.
هندیها گاز فرزاد بی را برای خود میخواهند؛ آن هم به شکل ال ان جی که ایران موافق آن نیست ولی برای پایان دادن به قصه تلخ ۱۷ ساله فرزاد بی٬ در حال چانه زنی است در حالی که عربستان سعودی با توسعه سریع هر دو فاز این میدان٬ روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون فوت معکب گاز برداشت میکند و ایران منتظر هندیها باقی مانده است.
منتفع بزرگ عدم تصمیم گیری قاطع درباره میدان فرزاد بی طی سالهای گذشته کشور عربستان است که با سرعت بالا در حال اجرای فازهای بعدی توسعه این میدان مشترک گازی است و ایران هم درگیر معادلات سیاسی و بده بستانهای منطقهای با کشوری مانند هندوستان است که در روزهای سخت تحریم و پس از آن٬ به شیوهای کم نظیر به سوءاستفاده از شرایط کشورمان مشغول بوده است.