امیرحسین هاشمی جاوید/ شنيده ها حاکی از آن است که تیمی متشکل از نمایندگان شرکتهای نفتی زیرمجموعه وزارت نفت و از جمله نمایندگان شرکت نفت فلات قاره ایران، براي مذاکره با شرکتهای چینی چهارشنبه هفته گذشته به چین سفر کردند تا مقدمات خرید چند دستگاه حفاری دریایی را فراهم کنند.
این اتفاق در شرایطی میافتد که هماکنون تعدادی از دستگاههای حفاری دریایی متعلق به شرکتهای ایرانی بیکار مانده است و در یاردهای بنادر جنوبی کشور آب و خاک و آفتاب میخورد. هماکنون یکی از دکلهای شرکت حفاری بینالمللی ایران (DCI) و یکی از دکلهای حفاری دریایی شرکت گلوبال پتروتک کیش (Oriental 1) بیکار هستند.
دکل DCI قرار بود به عنوان دومین دکل این شرکت زیرمجموعه پتروایران در لایه نفتی پارس جنوبی به حفر چاههای توسعهای این میدان پرابهام مشغول شود. دکل اورینتال 1 گلوبال پتروتک هم قرار بود برای حفاری و تعمیر چاههای یکی از میدانهای نفتی در فلات قاره به کار گرفته شود. متأسفانه به دلایل نامعلومی هنوز این 2 دکل بیکارند و قرارداد آنها معلق شده است و... 2 دکل مپنا، یک دکل پاسارگاد و یک دکل دانا هم در ظاهر امر در دست تعمیر و تجهیز هستند.
در عین حال،
اوایل شهریور ماه امسال قرارداد یک میلیارد دلاری ساخت و مونتاژ پنج دستگاه حفاری دریایی با مشارکت یک شرکت ایرانی و یک شرکت روسی امضا شد و هماکنون مقدمات اجرای این پروژه مهیا شده است و شرکت روسی برای فاینانس این پروژه ملی آمادگی دارد، اما مؤثر شدن این قرارداد، به تأیید شرکت ملی نفت ایران نیاز دارد؛ به بیان دیگر، در صورتی که شرکت ملی نفت ایران از این قرارداد حمایت کند و نامهای بدهد که بر مبنای آن از دکل ساخته شده (در صورت کیفی بودن)، به جای یکی از دکلهای خارجی فعال در خلیج فارس استفاده کند، یک روز بعد از این تأییدیه، اجرای پروژه کلید میخورد.
در این میان، یک نکته اساسی وجود دارد و آن اینکه آیا هم اکنون در صنعت نفت ایران، اساسا به دکل حفاری دریایی بیش از تعدادی که در حال کار هستند نیاز است یا خیر! اگر نیاز است،این دکلها باید از داخل تأمین یا در داخل ساخته شود یا اینکه دکلهای مورد نیاز را وارد کنند!؟
*دیدگاههای وارداتی در کانون تفکر مدیران نفتی
برخی از مدیران ارشد و کارشناسان کنونی در سطح شرکت ملی نفت ایران میگویند بازار داخل از دکلهای حفاری اشباع شده و قیمت اجاره دکلهای دریایی به شدت کاهش یافته است و از این رو، ساخت پنج دکل کار عاقلانهای نیست و با توجه به وضعیت نامناسب و بازدهی پایین دستگاههای حفاری دریایی شرکتهای داخلی، بهتر است نیاز به دستگاههای حفاری از طریق اجاره از شرکتهای داخلی تأمین شود و توجیهشان هم این است که برای یک لیوان شیر نباید گاو خرید.
فارغ از درست یا غلط بودن دیدگاه مدیران و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران، در نگاه نخست به نظر میرسد که این رویکرد، تنها منافع مافیای اجاره و واردات دکلهای حفاری را تأمین میکند و این تحلیل تک بعدی، فقط منافع اقتصادی کوتاهمدت را لحاظ کرده است.
به جز دکل حفاری نیمه شناور ایران امیرکبیر که در آبهای عمیق کاسپین ناامیدانه در حال حفاری است، هماکنون حدود 29 دستگاه حفاری دریایی در بخش ایرانی خلیج فارس - 10 دکل حفاری در میدانهای فلات قاره و 19 دکل حفاری در پارس جنوبی - فعالیت میکنند که تعداد زیادی از آنها به واسطه شرکتهای ایرانی از خارجیها اجاره شدهاند، از این رو، با وجود این تعداد دکل خارجی در پروژههای شرکت ملی نفت ایران، اگر دکل ایرانی ساخته شود، انتظار است سهم دکلهای ایرانی محفوظ بماند.
دکلهای خارجی با پرسنل خارجی و کیفیت معمولی، هماکنون بهطور میانگین کمابیش بین 75 تا 100 هزار دلار در روز اجاره میشوند که این مجموعه به راحتی میتواند با دکل ایرانی و پرسنل ایرانی جایگزین شود.
*دوراندیشی در ساخت داخل دکل حفاری
هماکنون مخازن اکتشافی و مخازنی که هنوز هیچ چاهی در آنها حفاری نشده است، آن هم در بخش دریا، در صنعت نفت ایران کم نیستند و برای مثال در میدانهای پارس شمالی، گلشن، فردوسی، کیش، فروز، فرزاد ای و بی و... باید چاههای زیادی حفاری شود که هر یک از آنهابه طور سالانه به تعمیر، نگهداری و رسیدگی نیاز دارند و فرآیند نگهداری از آنها، مستمر و همیشگی است.
هماکنون در حوزه عملکردی شرکت نفت فلات قاره ایران، بسیاری از چاهها در میدانهای دریایی، بازدهی بسیار پایین دارند و به شدت نیازمند رسیدگی و تعمیر و نگهداری هستند، از همین رو هم نمایندگان شرکت نفت فلات قاره ایران در هیئت اعزامی وزارت نفت به چین برای مذاکره خرید دستگاههای حفاری دریایی حضور دارند.
باید در نظر داشت که در شرایط کنونی کشور که بیکاری به یکی از معضلهای اصلی دولتها تبدیل شده است، ساخت داخل دکلهای حفاری و اجاره دکلهایی که مالک آنها شرکتهای ایرانی هستند، افزونبر، اشتغالزایی که در ساخت و اجاره دکل حفاری دریایی داخلی وجود دارد، در ادامه در بهرهبرداری و تعمیرات آن هم وجود خواهد داشت.
اساسا واردات و بکارگیری شرکتهای خارجی در برابر پرداخت رقمهای هنگفت، کار ساده ای است و افتخار ندارد، این ساخت داخل و حمایت از تولید داخل و بکارگیری نیروی ایرانی است که هنر میخواهد.
برای حفاری چاههای توسعهای میدانهای دریایی همچون پارس شمالی، یا باید از شرکتهای خارجی، دکل اجاره شود که عموما این پروژه از طریق واسطههای این بخش، در انحصار معدودی از شرکتهای خارجی همچون شرکت کاسل چین و شرکت آبان هند قرار دارد، یا اینکه باید به دکلسازان ایرانی هم فرصت بدهند تا در این بازار وارد شوند، بازاری که هماکنون پر از سود و حاشیه و رانت و انحصار خارجی است. مسئولان شرکت ملی نفت ایران، باید اعتقاد داشته باشند که ساخت داخل دکل بسیار بهتر از واردات دکل از چین و کشورهای دیگر است که متأسفانه با فسادهای زیادی همراه شده است.
*ضرورت حمایت از دکلداران ایرانی
هم اکنون در صنعت نفت ایران حدود یکهزار حلقه چاه تولیدی نفت و گاز در دریا وجود دارد که عمر بخشی از آنها بالای 25 سال است، طبیعی است که این چاهها بهطور مستمر به تعمیر و نگهداری نیاز دارند. هماکنون بخش چشمگیری از این چاهها با راندمان زیر 50 درصد و در بعضی از حوزههای نفتی تا حدود 20 درصد کار میکنند. در عین حال، با توجه به راهبردهای توسعهای شرکت ملی نفت ایران، هماکنون به حفر 500 حلقه چاه جدید نیاز است تا بتوان سقف تولید کنونی را حفظ کرد.
حفر هر حلقه چاه با یک دکل حفاری مناسب حدود 70 تا 90 روز زمان نیاز دارد، در حالی که عملیات حفر چاه با برخی دکلهای داخلی قدیمی با راندمان بسیار پایین، بسیار بیشتر از یکصد روز و بعضا تا 200 روز به طول میانجامد و هزینههای اجاره دکل را افزایش میدهد که این مسئله، اجاره دکلهای نامطلوب از شرکتهای خارجی را غیراقتصادی مینماید و کارفرمایان را به سوی اجاره از شرکتهای خارجی سوق میدهد.
از این رو، میتوان با تشکیل یک کارگروه نظارتی و مشورتی در بخش حفاری در شرکت ملی نفت ایران، شرکتهای دکلدار ایرانی را به بهبود عملکرد و کیفی شدن خدمات و بهروزرسانی تجهیزات دکلهای حفاریشان سوق داد تا در یک برنامه میانمدت، کارآیی دکلهای خود را کیفی کنند.
*چرا شرکت نفت Job Guaranty نمیدهد
پیشرفت و توسعه صنعت نفت از مسیر خودکفایی، بایستهها و دشواریهای خود را دارد و نیازمند ریسک و هزینه است و بدون حمایت شرکت ملی نفت ایران امکانپذیر نیست. در موضوع ساخت داخل دکلهای حفاری،
شرکت ملی نفت ایران حاضر نیست برای قرارداد ساخت داخل پنج دکل حفاری دریایی، «Job Guaranty» صادر کند و همین موضوع اجرای این پروژه را متوقف کرده است.
اگر دکل حفاری دریایی با کیفیت و عملکرد مطلوبی در داخل ساخته شود، شرکت ملی نفت ایران حاضر نیست بازار کار آن را تضمین کند و آن را به جای یکی از دکلهای خارجی که هماکنون در خلیج فارس با پرسنل خارجی کار میکند و ارز میگیرد، به کار بگیرد، در حالی که انتظار است شرکت ملی نفت ایران، اگر دکل حفاری مطابق با استانداردهای روز و بر پایه رویههای عملکردی تأیید شده این شرکت در داخل ساخته شد، این دکل را به جای یکی از دکلهای خارجی فعال در خلیج فارس به کار بگیرد.
عجیب است که برای وزارت نفت، یک شرکت ایرانی دارنده یک دکل حفاری با کیفیت، با شرکت عربی یا چینی و هندی که دکلش در خلیج فارس کار میکند، هیچ تفاوتی ندارد. عدم حمایت وزارت نفت از پروژه ملی ساخت داخل دکل، شائبه حضور مافیای اجاره دکلهای حفاری از شرکتهای خارجی در بدنه این مجموعه را تقویت میکند.
پافشاری تصمیمگیران وزارت نفت برای عدم حمایت از ساخت داخل دکل حفاری و عدم صدور Job Guaranty» برای پروژه ملی ساخت داخل دکل را جز با تأثیر فعالیت واسطهگران اجاره دکلهای حفاری خارجی و دلالان واردکننده آن و جلوگیری از نفع بردن این دلالان در شرایط تحریم در صورت ساخت داخلی دکلهای حفاری، نمیتوان توجیه کرد.
انتظار است یک رویکرد ملی و همه جانبه در حوزه بومیسازی دانش و فناوری روز دنیا در کشور شکل بگیرد. هماکنون امکانات، تجهیزات، نیروی انسانی و زیرساختهای لازم برای ساخت انواع تجهیزات و دستگاههای مورد نیاز توسعه صنایع همچون دکل حفاری دریایی در داخل کشور وجود دارد و با حمایت نهادهادی حاکم، بخش خصوصی به راحتی میتواند ساخت دستگاههای فناورانه و پیشرفته را در داخل بومی کند، اما متأسفانه یکی از علتهایی که مانع اعتماد به بخش خصوصی و اجرایی شدن سیاستهای کلانی همچون اقتصاد مقاومتی میشود، عدم شایستگی برخی از مدیران و صلاحیت نداشتن آنها در تصمیمگیریها و راهبری پروژههاست.
*منشأ مخالفتها با ساخت داخل دکلهای حفاری
به روشنی مشهود است که ساخت داخل دکل، منافع برخی افراد و گروهها را که از واردات و اجاره دکلهای حفاری سود میکنند را به خطر میاندازد و هر زمان در گوشهای از این مملکت، برای ساخت داخل تجهیزات و دستگاههای مورد نیاز توسعه صنایع کشور همچون دکل حفاری، نهضتی شکل میگیرد و اقدام مثبتی میشود، پدرخواندههای واردات و اجاره دکلهای حفاری چینی و هندی، دست به کار میشوند و با ظرافت و مهارت، چنان ضربهای به پروژه ساخت داخل میزنند که دیگر کسی فکر ساخت داخل هم به سرش نزند.
دستهای پشت پرده مافیای مخوف واردات و اجاره دکلهای حفاری، با درآمدهای افسانهای که از دلالی خرید و اجاره دکل دارند، به چنان قدرت دست یافتهاند که به راحتی در همه دستگاههای دولتی و غیردولتی نفوذ میکنند و افراد را میخرند و با آبروی مدیران و حیثیت شرکتهای ایرانی بازی میکنند.
متأسفانه در فضای فرهنگی کنونی کشور، کم نیستند مدیران و مسئولانی که سفر به خارج از کشور و ارتباط با خارجیها و کسب سود و منافع از آنها و دریافت تابعیت یک کشور اروپایی و آمریکایی را به راحتی به حفظ منافع ملی و عزت کشور و مردم ایران ترجیح میدهند.
از نهادهای بازرسی و نظارتی همچون سازمان بازرسی کشور، بازرسی آستان قدس رضوی، بازرسی وزارت نفت و...، انتظار است، با قوت و جدیت و بدون اغماض و پنهانکاری از مردم، در این موضوع وارد شوند و از حیثیت نظام در برابر عدهای سودجو دفاع کنند و از هدر رفتن فرصتها و سرمایههای ملی جلوگیری کنند.